نافرمانی مدنی بهانه یا راهکار؟

به نظرتون نافرمانی مدنی به معنای مبارزه با قوانینی که باهاشون مخالفیم با زیر پا گذاشتن عمومی آنها اخلاقیه؟ در چه شرایطی؟ به نظرتون چقدر می‌تونه کارساز باشه؟ در چه شرایطی؟ به نظرتون دولت‌ها چطور می‌تونن جلوی این که مردم این راه رو برای مبارزه انتخاب کنن رو بگیرن؟ و چه دلایلی می‌تونه وجود داشته باشه که دولت‌ها این کارا رو بکنن یا نکنن؟

1 پسندیده

سوال خوبیه. نه به نظرم نافرمانی مدنی روش مناسبی نیست، مخصوصا وقتی روش‌های مشخصی برای مشارکت من در تعیین یه قانون وجود داره.

مجلس قانون رو تصویب میکنه، و من مجلس رو انتخاب میکنم. پس نقش من مشخصه و مسیر مخالفت با قانون هم همین طور.

چنین سبک مخالفت‌هایی ممکنه در برهه ای از زمان کارساز بشه ولی هزینه های بالایی داره، و هزینه به درامدش نمی‌صرفه. مخصوصا که معمولا هزینه رو کسی می‌پردازه که کمترین درامد نصیبش میشه.

1 پسندیده

موضوع اینه که گاهی برخی افراد به اشتباه یا درست تصور می‌کنند که راهکارهای موجود برای دست داشتن آنها در تایین قانون کارساز نیستند. مثلا تصور می‌کنند که نماینده‌های مد نظرشان در مجلس رد صلاحیت می‌شوند.