چرا فکر می کنیم قیمت بالا همیشه نشانه کیفیت بیشتر کالا است؟

ضرب المثل ارزان خری ، انبان خری ( چیز خوب را ارزان نمی فروشند ) کی وارد زندگی ما شده؟ در کشورهای دیگه دیدگاه مردم نسبت به قیمتها شبیه نگاه ماست؟ هرچه که ارزانتر است کیفیتش کمتر است واقعا؟
چطوری بفهمیم کالایی که می خریم با قیمتی که روش گذاشته شده در یک تعادل نسبی قرار دارند؟ قیمت یه کالا رو چطوری دقیقا تعیین می کنند؟
ممکنه قیمتها روی تصمیم گیری ما در خرید تاثیر بذارن؟ روی برداشت ما از کیفیت کالا چطور؟

شما وارد میوه فروشی میشد. قصد خرید پرتقال دارید. با صحنه بالا مواجه می شین، کدوم یکی رو انتخاب می کنید؟ با این فرض که هرچه به دو ردیف پرتقالها نگاه می کنید تفاوتی در ظاهر انها پیدا نمی کنید. بو هم که می کشید متوجه نمی شوید تفاوتی داشته باشند. شرط چاقو هم گذاشته نشده و نمی توانید تست کنید.

دنباله موضوع چطوری میشه توی ایران یه سایت ساخت برای ارزیابی کالاهای داخلی؟
دنباله موضوع وجود یک سازمان برای امتیازدهی به بسته‌بندی محصولات

3 پسندیده

شخصا تجربیات متفاوتی داشتم از خریدهام. یعنی گاهی کفشی خریدم ارزون اما دو سال برام کار کرده و در مقابل زمانی بوده که 5 برابر اون قبلی پرداخت کردم و دو ماه کفش رو پوشیدم!!!:rage: چه چیزهایی بر قیمت یه کالا اثر میذاره؟
واسطه هایی که اون جنس رو به دست ما رسوندن، مواد اولیه، هزینه حمل ونقل. دیگه چی؟

: برای من معیار: متوسط قیمت اون کالا تو بازار هستش.

خیلی وقتا فکر می کنم قیمت پایین یعنی بی کیفیت بودن کالا. اما اون تجربه کفشی بهم نشون داده که چندان درست فکر نمی کنم.

اما تجربه دیگه من این هست: جنس های چینی ارزون به مفت هم نمی ارزن.

یه بار که رفته بودم شلوار بخرم از یه تولیدی: قیمت تولیدی گرون تر از مشابه ترک بود. چرا اینطور هست؟
مواد اولیه؟ حمل و نقل؟ چی میشه این وسط؟

ابتدا دلیل اختلاف قیمت رو از فروشنده می پرسم.

اگر در این حد غیر قابل تصور از جبر واقع باشم: کمی اشک می ریزم و بعد با واقعیت کنار میام: :laughing:
در این حالت: تجربه اطرافیان رو می پرسم و اگر کسی هم نبود به تعداد دو تا دونه (تاکید می کنم دو تا دونه) از هر کدوم خریده میرم امتحان می کنم بیرون مغازه و بعد میرم می خرم. چه کنم خب؟ با خودم بود با اینهمه محدودیتی که واسم گذاشته میرفتم مغازه ای پاسخگو تر و جایی که مغازه دارش حق انتخاب و حق شهروندی بهم داده باشه.

اما خب همیشه هم به این سادگی نیست. برای قضایای غیر خوردنی چکار میشه کرد؟ مثلا بعضی افراد خیلی خوب بر حسب تجربه میدونن که فلان پارچه چروک نمیشه یا این مدل از دوخت یا پرس کفش عمر چندانی نداره.

2 پسندیده

من همیشه اینطور فکر نمیکنم. تجربه هایی داشتم که معکوس بوده. اگر عوامل پول دلالی و واسطه ای رو کم کنیم شاید به فرض اون دو تا جنس یک قیمت داشته اند و سلسله مراتب واسطه و فروشنده و مواد اولیه با کم ترین بهره اون رو به دست خریدار رسوندند و دیگری با سود بیشتر . پس چیزی از ارزش واقعی اون کالایکالای ارزان تر کم نمیشه فقط بهره کم بخاطر به دست گرفتن بازار یا ملاحظات اخلاقی صورت گرفته.وقت هایی بوده که همه چیز دو جنس در کیفیت غیر از یکسری جزئیات کوچک مثل رنگ برابر بوده و فقط تقاضای بیشتر باعث شده جنس شماره دو قیمت بالاتری داشته باشه. اگر شرایط عرضه و تقاضا و سودهای واسطه ای و سود فروشنده رو حذف کنیم و شرایط تولید و توزیع یک کالا برابر باشه (مثلا فروش روی چرخ در حواشی شهر و فروش در مغازه وسط شهر نا برابرند)
در اون صورت میشه بگیم جنسی که گرون تره با کیفیت تره.