عنوان نوآی پیش رو اینه که “نقش من در دیرتر تموم شدن آب چیه؟”
سوالم اینه که مگه آب لزوما باید دیر یا زود تموم بشه؟
منابع آبی چه چیزهایی هستند؟ چه بخشی از اونها تجدید میشن و چه بخشی به طور کامل اتلاف میشن و قابل بازگشت نیستن؟
اگه بخش قابل توجهی از آبها قابل بازیافت هستن، به نظرم میشه این دو استراتژی رو در کنار هم مدنظر قرار داد.
کره زمین یک محیط بسته است. بنابراین آب هیچ وقت روی زمین تموم نمیشه (مگر در اثر واکنشهای شیمیایی که بسیار بعیده). مسئله اینه که آب آلوده میشه. اگر این آب آلوده را میشد تصفیه کرد و برای شرب و کشاورزی استفاده کرد، هیچ مشکل دیگری وجود نمیداشت (هرچند این کار به هر صورت نیاز به صرف انرژی داره). در کشاورزی هم بخش زیادی از آب بخار میشه (تغییر فیزیکی). بخار آب هنوز هم در کره زمین موجود است اما دیگر در دسترس ما نیست.
منابع آب شیرین تجدید پذیر در کشور ما از آب باران و برف تامین میشوند. منابع آب تجدید ناپذیر هم در زیر زمین موجود هستند.
یکی از مشکلاتی که در حال حاضر داریم کاهش ۳۰ درصدی منابع آب تجدید پذیر به دلیل کاهش بارش باران در سالهای اخیر هست. یعنی ایران کنونی ۳۰ درصد خشکتر از ایران قبل از انقلاب هست. در حالی که جمعیت ما الان ۳ برابر شده است. مشکل دیگر پایین رفتن سطح آبهای زیر زمینی و از بین رفتن این منبع ارزشمند هست.
چه جوری مصرف آب معقول تر شه؟
و بهتره که پیدا کردن راه حل برای این مسئله رو با در نظر گرفتن دو مورد زیر پیش ببریم:
نقد جالبی اینجا مطرح شده در این باب که «خب وقتی زندگی یه کشاورز امنیت اقتصادی نداره و دخلش با خرجش نمیخونه، خب کشاورز هم رو میاره به سمت چاه و مصرف بالا!»
نکات جالبی هم در این پاسخ مطرح شده بود در همین راستا که «در نظام عرضه و تقاضامون و همین طور قانونگذاری و اجرای این قوانین ضعف داریم».
چه جوری میشه آب های قابل مصرف دوباره رو بازیافت کرد؟
این یکی کمی خلاقیت لازم داره و ذهن طراح/ایده پرداز. و براش موضوعاتی مطرح شده که میشه در همون موضوعات بهش پرداخت.
مگه چرخه هیدرولوژی یه چرخه ثابت نیست؟ پس چرا باید با مشکل کم آبی مواجه شیم؟
خودم به نظرم میومد که یه جواب ساده و خام به این سوال میتونه این باشه که احتمالاً آبی که در ایران وارد این چرخه شده احتمالاً در کشور و اقلیم دیگه ای داره وارد چرخه ی استفاده میشه. یعنی اون آبی که ما از عمق مثلاً 10 متری زمین برداشت کردیم الان رفته یه جای دیگه ای از دنیا!
خیلی ممنون از توضیحاتتون. هنوز تصویر مسیر چرخش آب برام کامل نشده.
تا اینجا متوجه شدم که دو دسته منبع آبی داریم:
تجدید پذیر، حاصل از باران و برف
تجدیدناپذیر حاصل از آب های زیرزمینی
چیزی که دوست دارم بدونم اینه که میزان هر کدوم از این منابع به نسبت چه قدره و هر کدوم خرج چه مصارفی میشن.
مثلا،
در مورد دسته اول.
میزان میانگین بارش سالانه (باران و برف) در ایران؟ باید گوگل کرد…
این مقدار آب، در چه مسیرهایی هایی هر کدام با چه سهمی روانه میشه؟ فکر کنم
تبخیر 2. جاری شدن در رودخانه ها 3.انباشت در سدها و تالاب ها
هر کدام از این مسیرها نهایتا کدام نیازهای انسانی رو برطرف می کنن؟
مثلا آب رودخانه ها تصفیه می شه و به صورت آب لوله کشی در مصارف خانگی استفاده میشه؟ آب سدها برای آبیاری زمین های کشاورزی استفاده میشه؟
در مورد دسته دوم،
میزان آب های زیرزمینی در دسترس کره زمین چقدره؟
این میزان آب طی چه مسیری به دست ما میرسه؟ فکر کنم چاه، قنات، …؟
خرج کدام نیازهای انسانی می شن؟
آب آشامیدنی؟ کشاورزی؟ …
در ادامه هر دو دسته از آبها بعد از خرج شدن در مصارف مختلف دوباره به چه شکل، کجا بر می گردن؟
دلیل اینکه این سوالو می پرسم اینه که بفهمیم عملا کدوم بخش از آب موجود در کره زمین رو داریم عملا از دست میدیم و حفظش برامون حیاتی هست.
یه محصولی که چند سال پیش توی یه برنامه تلویزیونی مربوط به اختراعات دیدم، بطری آبی بود که آب کثیف داخلش رو با تکون دادن تصفیه میکرد و آب داخل بطری کاملا شفاف میشد…
فکر کنم همین محصول بود:
بر طبق یک تحقیق (چاپ شده در سال 2017)، در حال حاضر از 609 جلگه مطالعه شده در ایران، 289 جلگه قابلیت بهره برداری نامحدود و 320 جلگه غیرقابل بهره برداری هستند.
78% جلگه های دارای منابع آب زیرزمینی، به دلیل برداشت بیش از حد آب، قابلیت بهره برداری ندارند.
در 40 سال گذشته، حجم مصرف از منابع آب زیرزمینی 4 برابر و تعداد حفر چاه 16 برابر شده است.
این میزان از وابستگی تامین آب به منابع زیرزمینی، نشان می دهد که تخلیه و زوال کیفی این منابع و بویژه در مناطق روستایی مشکلات زیادی بوجود آورده است.
آب آشامیدنی روستاها اغلب از طریق چشمه، قنات، و یا چاه ها تامین می شود. ولی به دلیل کاهش میزان بارندگی، برداشت از منابع آب زیرزمینی با روندی سریع تر از روند تجدیدپذیری آنها و همینطور نفوذناپذیری خاک، این منابع یا خشک شدند یا کیفیت آنها به زوال رفته است.
وابستگی کشاورزی به منابع زیر زمینی منجر به خطر جدی می شه. کاهش بدون وقفه سطح آب زیرزمینی در برخی از جلگه ها به علاوه کمبود موجودی آب، باعث شده که زمین های زراعی زیادی بدون استفاده بمانند و باغ های خیلی قدیمی در معرض نابودی قرار بگیرند.
در صنعت، کمبود منابع آب روند توسعه صنعتی را در بسیاری از مناطق تضعیف کرده. در اغلب مناطق پیدا کردن منابع زیرزمینی ممکن نیست و بنابراین صنایع ناچار به خرید چاه آب های کشاورزی هستند و باز مشکلات بیشتری ایجاد می شود.
در بسیاری از کشورهای جهان، منابع زیر زمینی از جمله منابع استراتژیک آب محسوب می شوند. تلاش می شود که این منابع برای نسل های آینده حفظ بشود و از آنها فقط در مواقع بحران استفاده بشود. اما این روال معمول در ایران نیست. در حالیکه افت شدید تعداد این منابع باعث تخلیه آب های زیرزمینی تجدیدناپذیر نیز شده است.
شاید یک دلیلش همین افزایش زیاد جمعیت و نداشتن راهکارهای
گسترده برای صرفه جویی در کشاورزی است.
اینم من اضافه میکنم؛
تلاش برای شیرین سازی آب دریاها
یا حداقل قابل استفاده کردن آب دریا برای اموری که لزوما آب شیرین احتیاج نیست مثل شستشوی خیابان ها و بعضی از صنایع و آبیاری بعضی گیاهان و درختان.با این کار درصدی از وابستگی کشاورزی و صنایع به آب های زیر زمینی کاسته میشه.