آگاه کیست؟ آگاهی چیست؟

گاها می شنویم یا می بینیم که فلان استاد دانشگاه یا فلان دکتر یا فلان مهندس یا فلان شخصیت در فضای مجازی یا در فلان متینگ سخنرانی فرمودن و در آن از اوضاع اجتماعی و رفتارهای جامعه ایرانی بشدت انتقاد فرمودن.برای من همیشه سوال بوده که آیا برای بهبود اوضاع فقط باید سخنرانی و انتقاد کرد؟

یاد فرمایش بزرگان افتادم حضرت نظامی در مخزن الاسرار می فرماید:
گر به سخن کار میسر شدی / کار نظامی به فلک بر شدی

حضرت سعدی هم در مواعظ بی بدیلشان می فرمایند:
سعدیا گر چه سخندان و مصالح گوئی / به عمل کار بر آید به سخندانی نیست.

در یکی از کامنتهائی که زیر یکی از پستهای دوستان گذاشته بودم اشاره کردم که آگاهی از جنس نورست .
یعنی چه ؟ شاید شما هم شنیده باشید که بعضی ها میگویند با کمک به دیگران حالم خوب میشه یا وقتی میرم کوه با جمع کردن زباله ها حالم خوب میشه و…

این حال خوب شدن ها انعکاس همون نوری است که عرض کردم.
اصولا آگاهی یعنی دانشی که به عمل منجر شود . در خاتمه حکایتی از گلستان حضرت سعدی علیه السلام را به عرض میرسانم.
سعدی
» گلستان » باب هشتم در آداب صحبت

دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد

علم چندان که بیشتر خوانی

چون عمل در تو نیست نادانی

نه محقق بود نه دانشمند

چارپاپیی برو کتابی چند

آن تهی مغز را چه علم و خبر

که بر او هیزم است یا دفتر

3 پسندیده

فکر کنم جنس سئوال به دیدگاه تحلیلی ذهنم نمیخوره. ولی در مورد قسمتی که میتونم نظری بدم، حرف میزنم تا کلیت دیدگاه مطرح شده فعلا دست نخورده بمونه. مگر اینکه بخواید از منظر علوم تحلیلی و پیشرفتهای نوین مثل عصب‌شناسی دیدگاه مورد بحث قرار بگیره.

این مسئله به بنیان نقد هم برمیگرده. برای نقد، معیار لازم هست. به این معنی که وضعیتی را با وضعیتی دیگه میسنجیم و نقد بر اون وارد میکنیم. انتخاب این معیار قیاس در این مملکت بسیار نسجیده هست و البته در بسیاری موارد بازیچه سیاست.

در مورد دانشی که از عمل نادرست جلوگیری کنه، این تعریف برقرار نیست؟

وقتی شخصیتی که خودش در فرآیند اجتماعی نقش داشته، از وضع موجود انتقاد میکنه یاد مسئله معروف پارادوکس دروغگو میوفتم.

1 پسندیده