پاسخ خانم لاله ملا خیلی خوب و درست بود به نظرم. ببینید اصلا به نظرم نمیشه یه نسخه برای همه استارتاپ ها پیچید که مثلا این کار ها رو کنید تا نیاز به سرمایه گذارتون کم بشه. این مواردی که من در اون پست گفتم یا مواردی که دوستان گفتن میشه به نوعی جعبه آچار ما.
ممکنه کاری که ما میخوایم رو یکی از آچارها بتونه انجام بده و بقیه آچارها اصلا به کار ما نیاد. این موارد یه لیست (ناقص) از آچارها بود که خلاقیت آدم ها میتونه بهش اضافه کنه. چه بسا آچاری رو خودتون اختراع کنید که قبل از شما کسی به فکرش نرسیده باشه و از راهی هزینه تون رو کم کنید که به گوشتون هم نخورده باشه و خودتون ابداعش کردید.
در نهایت چیزی که مهمه اینه که شما کارتون رو کامل بشناسید و این که ذهنتون رو همیشه باز نگه دارید برای فکر های نو برای صرفه جویی در هزینه ها. واقعا فکر کردن در شرایط محدودیت بودجه فکر آدم رو به کار میندازه اما آگاهی از این که چه آچارهایی وجود داره خودش یه قدم به جلوست و زحمت رو تا حدی کم می کنه. جذب سرمایه گذار در اوایل کار نمیشه گفت خوبه یا بد. اون هم بستگی داره به نوع کار اما در کل برای کسب و کار های کوچک به نظرم سرمایه گذار بهتره اوایل کار وارد نشه چون شما تبدیل میشید به کارمندش و عملا برای اون کار می کنید بدون داشتن سهم قابل توجه.
یه نکته خیلی مهم هم اینه که زندگی نامه کارآفرینان مختلف را بخونیم. خیلی ایده های جالبی دارند و راه هایی که برای حل مشکلاتشون چه از نظر سرمایه یا فروش و بازارایابی و … داشته اند خیلی میتونه مفید باشه. کتاب هایی مثل مدیریت ماتسوشیتا، سنگفرش هر خیابان از طلاست، زندگی نامه استیو جابز، ساختن برای ماندن و شبیه این کتاب ها که زیاد هم هستن.
موفق باشید:+1: