امروز یکی از دوستان پسرم که به تازگی نامزد کرده باهام تماس گرفت و ازم پرسید تو فامیل شما خرید لباس عقد برای عروس به عهده داماده؟ با وجود اینکه خیلی جا خوردم چون نمی دونستم گفتم می پرسم. از دخترخاله ام که تازه عروس شده بود پرسیدمو گفت آره بر عهده داماده!
حالا همه این مقدمه چینی ها رو کردم به کجا برسم. این که در دنیای امروز که ما از فمنیسم، برابری حق زن و مرد، استقلال زن ها و جایگاه اجتماعیشون حرف می زنیم و به دنبال دیده شدن نقش زنان به عنوان عناصر تاثیرگذار اجتماعی و سیاسی هستیم آیا نباید روی آداب و رسوممون تجدید نظر کنیم. به نظرم جامعه ما دچار یک درگیری درونی است و هنوز تکلیف خیلی از ماها با خودمون روشن نیست. خیلی از دخترها و حتی پسرها به دنبال مدرنیته و پذیرفته شدن نقش ها و جایگاه های جدیدشون هستن تا زمانی که منافعشون در میون باشه و از یک جایی به بعد که به نفعشون نیست به همون قالب سنتیشون رو میارن. همین دخترخاله من چون خب لباس داشت گفت من نخریدم ولی اصلش به عهده داماده! خب اینجا من به یک تناقض میخورم که نمیشه نقش های زنان به عنوان کسانی که بیرون از خانه کار می کنند پذیرفته بشه، مسئولیت های خونه بین زن و مرد با رعایت عدالت تقسیم بشه و در نهایت هر جایی که به نفعمون بود خرید لباس عقد به عهده داماد باشه!
این که در ایران کل سنت ها و سیستم بر وابستگی به خانواده بنیان شده و حتی یک پسر 29 ساله هنوز از باباش پول تو جیبی می گیره و دخترها از پدر و مادر و بعد همسرشون متوقع هستند که اون ها رو به آرزوشون برسونه اما اگر همین آدم ها به مسئله ای حساس شوند محشر کبری به پا میشه که تو قرن 21 به من گیر میدی! میدونید حس میکنم تعریف ها درست برای ما جا نیفتاده و از هر چیز فقط بعد منفعتیش رو میخوایم!
دوست دارم نظر دخترها و پسرها رو درباره این موضوع بدونم!
خب خرید لباس عقد داماد به عهده ی کیه؟
تو این مراسمان معمولا طرفین برای هم خرید می کنن. اینطوری عدالت برقرار میشه
تو شهر ما خرید لباس عقد برای عروس و داماد و همه ی هزینه های مراسم عقد بر عهده ی خانواده ی عروس هست . خرید حلقه برای داماد هم بر عهده ی عروس خانمه و آقا داماد فقط با خرید یک حلقه میره سر سفره ی عقد .
هزینه ی مراسم عروسی به طور کامل بر عهده ی داماد هست و عروس فقط یک کت شلوار برای داماد میخره.
خرید وسایل خانه عروس و داماد بر عهده خانواده عروس هست و خرید خود خانه به عهده ی داماد البته داماد وسایل صوتی و تصویری را هم تهیه میکنه.
این رسم های شهر ما هست و من شنیده ام که در شهرهای مختلف و حتی در قوم های مختلف این رسم ها متفاوت هست . این رسم ها وقتی بدون چشم و همچشمی و به دور از خودنمایی و توقعات بیجا باشه خیلی هم قشنگه . امروزه اما عروس و دامادها با توجه به شرایط و موقعیت ها تصمیم میگیرن که خیلی هم زیباست .
فکر میکنم متوجه دو پهلو بودن سوال من نشدید یا فقط تیتر رو خوندید و متن سوال رو به خاطر گرفتار شدن در دنیای سرعت و دیجیتال نخوندید!!! آیا ما که ادعای مدرنیته و زندگی با تفکرات جدید داریم همچنان باید پای این سنت ها بایستیم؟ فکر نمی کنید اگر ادعا داریم که تفکر مدرن ما و استقلال ما باید به رسمیت شناخته بشه به همون میزان باید یاد بگیریم که فرهنگ نو و یا فرهنگی که خیلی از جوان ها امروز ازش به عنوان فرهنگ درست یاد می کنند دور از این فشارها و سنت هاست؟
متاسفانه تو ایران همیشه فرزندان از خانواده انتظار دارند و همیشه چشمشون به دست دیگرانه!! استقلال فقط موقعی تعریف میشه که ما ادعا داریم؟
جواب خیلی ساده است همه تغییرات در سطح اتفاق می افته. کلا تو ایران هر تلاشی برای مدرنیته در سطح و رو انجام میشه.
چرا؟ چون شخص در خانواده مدرنیته رو تجربه نمی کنه و وقتی خوب شخصیتش شکل گرفت تازه وارد یک محیط به ظاهر مدرن میشه.
سلام دوست عزيز من خوشبختانه سوالات را تا انتها و با دقت می خونم . بله متوجه شدم که شما به رسم های پیش از ازدواج در دنیای امروز نقد داشتید . من دوست داشتم رسم ها را بگویم و در خلال این یادآوری، متذکر شوم که هر قوم و ملیتی به این رسم هایش است که زنده می ماند . بنابراین من رسم ها را مانعی برای ازدواج و شادی جوانان نمی بینم بر عکس فکر می کنم خیلی هم زیبا و دوست داشتنی هستند اما همانگونه که گفتم اگر این رسم ها طوری نباشد که باعث ایجاد چشم و همچشمی و توقعات بی جای طرفین از یکدیگر شود . به هر حال خانواده ها باید با این رسوم به جوانان یاری دهند تا در آغاز زندگی با سختی و مشکلات اقتصادی روبرو نشوند .
در نهایت با شما دوست گرامی موافق هستم که جوانان امروز باید طبق امروز زندگی کنند و اگر اینگونه رسم ها را سدی در برابر خود دیدند با آرامش و صبورانه از آن ها رد شوند و نادیده شان بگیرند اما با احترام به بزرگترها و رسوم ایرانی .
رعایت آداب و رسوم بسیار کار پسندیده و گاهی اوقات واجب هست. چرا که آداب و رسوم گاهی هویت اجتماعی یک فرد میشه و رعایت نکردن اون منجر به از دست رفتن هویت افراد میشه.
به اصل آداب برگردیم و چرا این رسوم بوجود اومدن و اونهارا با اصالت رعایت کنیم.
متاسفانه تعریف مدرنیته دچار کج فهمی شده و تعریف سنت هم همینطور. به نظر من عروس و داماد باید با هم توافق کنن که چه نرخی میخواهند خرید کنند و با هم انتخاب کنند به دور از نظرات خانواده و … هم آداب و رسوم رعایت شده (که اصل این آداب این هستش) و هم کسی هویتش رو از دست نداده. با احترام به آداب و تغییر های کوچک و صحیح آداب و رسوم از بین نمی رن و به روزتر میشن و قابل تحمل!
متاسفانه همینطوره که گفتی،من فکر میکنم هر کسی باید از خودش شروع کنه بعضی سنتهای غلط رو بشکنه تا به مرور اون سنت غلط کمرنگ شه و از بین بره,البته که خانواده هم نقش بسزایی تو این مورد داره،من و همسرم به شخصه خیلی از سنتها رو شکستیم ولی بعضی جا با اصرار خانواده ها نشد ولی تو بیشتر موارد موفق بودیم و از این بابت خوشحالم،مثلا ما وام ازدواجمون رو سرمایه گذاری کریم روی کارمون باهم یه کاری راه انداختیم و دوسال تمام باهم کار کردیم و با درآمد خودمون وسایل خونه مشترک و مخارج عروسی رو تامین کردیم و از خانواده هامون هیچ انتظاری نداشتیم،در حال حاضر هم باهم کار میکنیم و تو همه جوانب کار بیرون،کار خونه،مخارج و هزینه ها بهم کمک میکنیم و کارها رو بینم تقسیم میکنیم.به امید روزی که سنتهای غلط جامعمون جوونها رو از ازدواج نترسونه و راحتتر بر سر خونه زندگیشون.