چند حالت وجود داره. اگر با کنار آمدن با طالبان جان مردم حفظ میشد و شهرها ویران نمیشد چرا این همه سال با آن جنگیدند. چرا به بهانه وجود طالبان در آن نزدیکی برخلاف کنوانسیونهای بینالمللی به بیمارستان قندوز حمله کردند و پزشکان و پرستاران و بیماران آنجا را کشتند؟
اگر طالبان تروریست است چرا اشرف غنی مردم را در برابر آن رها کرد و خود گریخت.
اگر کابل الان امنیت دارد چرا اشرف غنی آنجا نماند و اگر امنیت ندارد وظیفه رهبر یک کشور است که تا اول مردم را به جای امن نرسانده خود در کشور بماند.
یک سنت دریانوردی هست که در موقع خطر و حادثه، کاپیتان یک کشتی باید آخرین کسی باشد که کشتی را زنده ترک میکند و باید اول به فکر نجات خدمه و مسافران باشد. رهبری یک کشور نیز باید همینطور باشد.
داعش چون دشمن ما، متحدان ما و مردم منطقه بود با آن جنگیدیم. آمریکا برای انحراف اذهان عمومی تبلیغ میکرد که این جنگ شیعه و سنی است و ما نباید واردش بشیم در حالی که داعش ایزدیها، مسیحیها، یهودیها و سنیهای مخالف خودش رو هم میکشت.
چرا باید واگذاری افغانستان از یک دستپرورده آمریکا به دستپرورده دیگرش را محکوم کنیم؟
منظور من به هیچ وجه این نبود که طالبان دوست ماست. منظور من این بود که دولت اشرف غنی دوست ما نبود که از آن حمایت کنیم.
در مورد بحث کاربرد تسلیحات شیمیایی در سوریه، بارها در تاریخ ثابت شده گفتههای آمریکا در مورد تسلیحات کشتار جمعی کوچکترین اعتباری ندارد. در جنگ ایران و عراق، آمریکا به صدام کمک کرد تا از تسلیحات شیمیایی علیه مردم ما و عراق استفاده کند و در سازمان ملل ایران را به استفاده از آن متهم کرد.
ویال سیاه زخمی که کالین پاول وزیر کشور آمریکا در سازمان ملل نشان داد و عراق را به مخفی کردن آن متهم کرد یادتان هست؟ بعد از اشغال عراق هم هیچ تسلیحات شیمیایی یافت نشد.
در مورد سوریه هم پیشنهاد میکنم این گزارش
و همچنین گزارشات Ian Henderson رهبر تیم بازرسی سازمان منع تسلیحات شیمیایی OPCW بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ و بازرس این سازمان بین ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ و عضو تیم حقیقتیاب در سوریه و رهبر چندین زیرگروه بارزسی در سوریه را بخوانید. این شخص وظیفه بررسی محل اصابت و مهمات (سیلندر) را داشته است.
این فرد افشا کرد که افرادی در لایههای مدیریتی بالاتر این سازمان که در سوریه حضور نداشتند در روزهای آخر ساختار و نتیجهگیری گزارش «حمله ۲۰۱۸ دوما» که مورد توافق اکثر بازرسان بود را تغییر دادند، شواهد و مدارکی که نشان میداد سیلندرهای گاز به صورت دستی در محل کار گذاشته شدهاند - و نه از طریق بمباران هوایی - را از گزارش حذف کردند.
در پیوست ۳ (صفحه ۹ تا ۱۵) سند زیر میتوانید نامه Ian Henderson به شورای امنیت سازمان ملل متحد را ببینید. https://undocs.org/pdf?symbol=en/A/74/686
در پیوست ۷ (صفحه ۲۱ تا ۲۲) هم میتوانید نامه José Bustani اولین دبیرکل سازمان منع تسلیحات شیمیایی به شورای امنیت سازمان ملل متحد را ببینید که از یافتهها و نظرات Ian Henderson حمایت میکند و به تناقضات بیشتری در گزارش حمله دوما اشاره میکند.
مورد مهم دیگری که در نامه هندرسون وجود دارد:
تصویب رویه جدید (و مفهوم core FFM member) در میانه بررسی حادثه دوما باعث شده تا به جز یک پزشک هیچ یک از کارشناسان، متخصصان و بازرسانی که در خاک سوریه از محل بازرسی کردهاند در تهیه گزارش نهایی نقش نداشته باشند، به اطلاعات و تحلیلها دسترسی نداشته باشند و بنابراین نتوانند بر روی آن اظهار نظر کنند.
12.Over the summer period I worked together with other FFM team members in the 7th floor secure work area assigned to FFM Alpha. At that stage the only FFM personnel working there were the ones that had now been designated as “core team”. I did however continue with informal consultations with members of the FFM who had deployed to Douma. The core team announcement caused some confusion as, with the exception of one paramedic/HSS inspector, no FFM team members that had deployed to Douma were included in this so-called core team.
چرا نتایج مطالعه مهندسی هندرسون (که تنها مهندس اعزام شده به سوریه بوده) به همراه مطالعه دو مرجع دانشگاهی دیگر بدون ذکر دلیل کنار گذاشته میشود و با سه مطالعه دیگر که هیچ جزییاتی در مورد آنها مشخص نیست جایگزین میشود؟ و چرا تمام درخواستها برای گفتگوی علمی دو طرف و حل اختلافات رد شده یا بیپاسخ میماند؟
چرا درخواست روسیه و José Bustani برای دعوت از بازرسان OPCW و ارائه نظرات و نتیجهگیریهایشان به صورت آزادانه و مستقیم به شورای امنیت با مخالفت آمریکا مواجه میشود؟
اشرف غنی یک رئیس جمهور ترسو و طمعکار بود . عطای کشورش در ازای چند پول ماشین رها کرد و به لقایش بخشید . این استدلال درستی نیست و مغالطه است که بگوئیم چون او نماند پس طالبان بر حق است و
این حرف درست است ولی حالا که نمانده نمیشود با این رفتن طالبان را تطهیر کرد.
چیزی که ما دیدیم در صدا و سیما محکوم نمیشود بالاخره اونها هم با آمریکا زد و بند دارند و فقط جای تخت نشین عوض شد. و ایران هم بنابر مصالح خود فعلا دست دوستی دراز کرده. و این که اشرف غنی بد بوده نباید ایران از بدتر حمایت میکرد ما طرف حسابمان مردم ستمدیده افغانستان هستند که قربانی منافع اشرف غنی و دار و دسته اش و طالبان و هم پیمانانش خواهند شد.
اگر این ادعای غنی حقیقت داشته باشه، شاید بشه گفت سالها جنگ اونها رو به این نتیجه رسوند که ادامه دادن بیخوده و نتیجه ای جز کشت و کشتار دربرنخواهد داشت و بالاخره طالبان کار خودش رو خواهد کرد.
البته این فقط یه فرض میتونه باشه، چه بسا که پشت پرده چیزای دیگه ای باشه.
در حال حاضر آنچه که مشهود هست بحث حمایت از دیگران منتفی ست و اگر در جایی دخالتی میشه صرفاً بخاطر منافع خودمون هست. لذا قرار نبود از منافع دولت غنی در برابر طالبان دفاع بشه.
باید دید آیا روی کار اومدن طالبان چرا بر رفتن غنی می چربه؟ چه سودی در این تغییر عاید جمهوری اسلامی میشه؟
بنده دقیقاً بدنبال پاسخ این سوال بودم که آیا اگر شعار جمهوری اسلامی از حضور در سوریه و عراق و لبنان و تقبل آن همه هزینه مالی و جانی، دفاع از مردم مسلمان و حرم و ناموس مسلمانان هست، آیا مردم افغانستان شامل این قاعده نمی شدند!؟
الان بحث بر سر این نیست که آمریکا کی هست و چیکار کرده، بحث ما اینه چرا کیلومترها دورتر از مرز کشور، به اسم دفاع از حرم نیروهای مدافعین حرم رو با کلی تسلیحات برای حفظ دولت بشار اسد (که به گفته شیخ نمر فاسد هست و هر کسی از او حمایت بکنه هم فاسده) اون همه هزینه کردیم؟ ولی نه از مردم مسلمان همسایه و نه از دولت غنی که در هر حالت از طالبان موجه تر هستش، هیچ حمایتی صورت نگرفت؟
از مقایسه این دو رفتار هرگز نمی توان پذیرفت که جمهوری اسلامی در سوریه بدنیال دفاع از حقوق مسلمانان بوده که اگر می بود مردم افغان هم باید شامل این قاعده می بودند.
بنظرتون الان نباید جمهوری اسلامی علت یک دهه حضور در سوریه و صرف هزینه های کلان و ریخته شدن خون جوانان مملکت، رو به مردم بگه؟
با اعمال سیاست دوگانه دلایل مطرح شده برای حضور در سوریه اکنون زیر سوال رفته، و مشخص شد که دلیل دیگری درکار بوده،لذا دلیل اصلی باید به مردم گفته بشه.
بنظر شما آیا درخواست، درخواست نامعقولی هستش؟
در این مورد دو نکته دیگر هم به ذهنم رسید.
اول این که طالبان را حداقل در شرایط فعلی نمیتوان دشمن آمریکا دانست. چون آمریکا در دوحه قطر با آن قرارداد صلح امضا کرده است. https://www.washingtonpost.com/politics/was-biden-handcuffed-by-trumps-taliban-deal-in-doha/2021/08/19/a7ee1a50-00a2-11ec-87e0-7e07bd9ce270_story.html?itid=lk_inline_manual_5
دوم تعداد ایرانیان کشته شده توسط آمریکا بسیار بیشتر از ایرانیان کشته شده توسط طالبان است، اما خیلیها (از جمله خود من) موافق مذاکره با آن در مورد برجام هستند. چرا همین نگرش را نسبت به طالبان نداشته باشیم؟ آمریکایی به صدام کمک کردند تا علیه مردم ما از تسلیحات شیمیایی استفاده کند و هواپیما مسافربری ما را زدند آن هم در حالی که حریم آبهای سرزمینیمان را نقض کرده بودند و قایقهای ما را هم هدف قرار میدادند و در پایان به فرمانده آن ناو مدال هم دادند. تلفات جنگ اقتصادی هم که علیه ما راه انداختهاند دقیقا مشخص نیست.
به نظر من آمریکا بزرگترین تروریست جهان و ارباب اکثر آنهاست. اگر با آنها مذاکره کردیم با طالبان هم میتوانیم.
طالبان و داعش چند فرق عمده دارند:
داعش چند بار تلاش کرده در شهرهای ما از جمله تهران عملیات کنه.
داعش معتقده که کشتن ایرانیها از کشتن کفار مهمتره (علنا هم اعلام کرده).
داعش هدف تسخیر ایران رو علنا داشته.
در مقابل اگرچه من به طالبان اصلا اعتماد ندارم اما فعلا وعده امنیت و ثبات داره میده و حرکتی علیه ایران نکرده.
فاسدتر از دولت اشرف غنی در افغانستان وجود نداشته. این فقط یک نمونه است ولی پیشنهاد میکنم این کلیپ را ببینید:
اصلا صحبت از حمایت از دولت افغانستان مسخره است وقتی که آمریکا که این دولت رو بر سر کار آورده با طالبان قرارداد امضا کرده و خود این دولت بدون مقاومت تمام افغانستان رو تحویل طالبان داد. اصلا ما بستن آب هیرمند و پایگاه دادن به آمریکا برای جاسوسی علیه ما و … را به خاطر ملت افغانستان فراموش میکنیم. خود دولت حداقل باید به ما میگفت بیایید به ما کمک کنید و در برابر طالبان مقاومتی میکرد تا ما هم برویم کمک کنیم.
دولت سوریه در برابر داعش و النصره و سایر تروریستها و گروههای مسلح که مورد حمایت کشورهای خارجی هم بودند، مقاومت کرد. در بدترین شرایط وقتی هر گروه تروریستی یک گوشه از دمشق رو تصرف کرده بود و هر دولت خارجی یک پیشبینی از زمان سقوط آن میداد، بشار اسد نه تنها سوریه رو ترک نکرد حتی دمشق رو هم ترک نکرد که به شهر امنتری بره (چند استان بودند که در تمام طول جنگ کنترل آنها کاملا در دست دولت بود). بشار اسد شخصا به جبهههای دمشق سرکشی میکرد.
هزینه هزینه نکردن در عراق و سوریه بسیار بیشتر از هزینههای فعلی بود چه جانی چه مالی. اگر میگذاشتیم داعش به مرز ما برسد همان تلفات عراق و سوریه و شاید بیشتر را هم میدادیم چون هیچ وقت در مرز ایران نمیتوانستیم ماشین جنگی و مراکز فرماندهی داعش را از بین ببریم. مردم مرزنشین هم کشته میشدند و حداقل شهرها و روستاها و کارخانههای مرزی هم ویران میشدند. تازه همه اینها با این فرض هست که نتوانند وارد مرز ایران شوند.
در ضمن سوریه متحد ما بود که در جنگ ایران و عراق به صورت فعال به ما کمک کرده بود (از جمله کمک نظامی).
اینا همه ش دفاع از خود و به فکر منافع شخصی بودن هستش،
بحث ما نوع دوستی و دفاع از حقوق هم نوع هست، همون چیزی که ۴۲ سال و اندی هست در فلسطین بدنبالش هستیم… و بخاطر این پیگیری هزینه های زیادی رو متحمل شده ایم…!
بحث ما توجیه دفاع از حرم که باعث ایجاد یک گروه بنام مدافعین حرم شد و محصول آن شهدای حرم هستش و هزینه های مادی…
جسارتا بنده از اینکه افغان ها رو کمک نکردیم ناراحت نیستم، همون بهتر که اینگونه با مسئله کنار اومدیم.
هرچند که سران طالبان مدتها بود تو ایران بودند و به ایران رفت و آمد داشتند و این موضوع رو اگه اشتباه نکنم وزیر امور خارجه افغانستان بود یا … یکی از مقامات افغانی، از دکتر ظریف پرسید که سران طالبان تو تهران چیکار می کنن و این رفت ک آمدها برای چیه و آیا پناه دادن به اونها کار درستی هست؟
آیا می دونید که داعش از ابتدا هیچ تمایلی برای ورود به ایران نداشت؟
حالا یا این کار رو نشدنی می دونست و جرات ورود رو نداشت، یا برنامه ش چیز دیگه ای بود، به هر حال هدف داعش ما نبودیم…، این موضوع رو قطعا شما رد خواهید کرد و بر اساس رویه fatf که گفتند صرفا برای سواستفاده از ما بوجود اومده و از این حرفا… قطعاً خواهید گفت داعش نه با عراق کار داشت نه سوریه، بلکه هدفش ما بودیم و بس…!
تثبیت حاکمیت سوریه توسط اسد به علت وجود حزب الله برای ایران اهمیت استراتژیک داره واگر خدای ناکرده حکومت سوریه تغییر میکرد بازوی قدرتمند ایران از کار می افتاد پس نباید آنرا با طالبان و افغانستان مقایسه کنیم.
از طرفی خود ملت شجاع و دلیر افغانستان باید تصمیم بگیرند چه نوع حکومتی برای رشد و تعالیشون باید قدرت را در دست بگیره
این کلیپ کوتاه رو که سخنرانی شیخ نمر هست تماشا بفرمائید و با توجه به گفته شیخ که فرد کاملا موجهی هست، حمایت ایران از آل اسد رو توجیه بکنید.
شیخ نمر میگه آل خلیفه تو حجاز ظالمه و آل اسد تو سوریه، هر کسی هم از اینها حمایت بکنه در ظلم اونها شریکه …!
بزرگان دین ما هم ایشون رو فردی طاهر و مسلمانی نمونه می دانستند. حال با این تفسیر به جا و کاملا به حق شیخ نمر، چه توجیهی برای کمک به آل اسد از نظر دین می توان داشت؟
پر واضح است که وجود یک حکومت مقتدر عادل بهتر میتواند حرمت عتبات عالیات را حفظ و بر رونق فلسفه وجودی این بزرگان بیفزاید .
البته من هیچ دستی بر این اوضاع ندارم و بعنوان ناظر عرض میکنم.
شیخ نمر ایده خودش را داشته. خدا رحمتش کنه ولی از این ویدئو مشخص هست که نظر جامع و کاملی نداشته.
در هر حکومتی عده ای مخالف هست .
ما نباید بگوییم حتما بشار اسد حکومت کند و مردم سوریه حق ندارند حاکم برای خود انتخاب کنند.
ولی وقتی آمریکا توطئه می کند و اروپا میگوید اسد برود ایران بت شکنی می کند و می گوید باید بماند واز نتیجه معلوم میشود کت تن کی هست .
آخوند خراسانی هم که از مراجع بزرگ بوده مخالف حکومت اسلامی بوده ولی امام خمینی حکومت را لازم میدانسته!!!
قانوناً این ملت هستند که باید در انتحاب حاکم صاحب نظر باشند. به گفته امام خمینی: حتی گیریم شاه خیلی آدم موجه و خوبیه، وقتی مردم میگن ما شاه رو نمی خواهیم، مشروعیت حکومت شاه میره زیر سوال…!
شرعاً هم حمایت از ظالم، شراکت در ظلم هست.
اینکه آمریکا طالب رفتن بشار اسد بود، این موضوع باعث شد جمهوری اسلامی بحث ظالم و مظلوم رو رها بکنه و بچسبه به سیاست. قطعاً انگیزه سیاسی نمی تونه ظلم رو توجیه بکنه. ظلم، ظلمه، حالا با هر انگیزه ای باشه.
با این مطلب یعنی، بنظر شما نظر آخوند خراسانی، اشتباه بوده؟
وقتی حکومت پسوند اسلامی می گیره، روحانیون حاکمیت رو حق خودشون می دونن و سعی و تلاش حاکم هم معطوف میشه به پاسداری از آنچه که حکومت بر مبنای اون بنا شده. اینجوری میشه که بیرون افتادن دوتا تار موی یه زن، تمام مسئولین رو به تلاطم میندازه تا حتما راه چاره ای براش پیدا بکنند، ولی فقر و بدبختی و کارتن خوابی و بی خانمانی مردم هیچ کسی رو آشفته نمی کنه…!
تو مملکت مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل میشه، که مصالح نظام رو در دستور کار تمام برنامه ها قرار بده، مجلس شورای اسلامی هم با اینکه نمایندگان مردم توش جمع شدن، با این حال اونم بفکر مصالح نظام قانون وضع می کنه…!
این وسط مردم نه مجمع تشخیص مصلحت مردم دارند که بفکرشون باشه، نه مجلسی که هدفش خدمت به اونها باشه.
چرا که تو کشوری که بنای آن برپایه ایدئولوژی نهاده شده، تمام فکر و ذکرش ( البته در این مسیر هم انحراف زیاده ) خدمت برای حکومت اسلامی باشه. آبروی اسلام اولین و شاید هم آخرین منظور حاکمان باشه، حالا اگه لطفی هم گرده باشند آبرو و ناموس مردم مسلمان هم شاید در اولویت های بعدی قرار بگیره. دقت کردید که منبرها چقدر درمورد مسائل دینی و احکام و … وقت صرف می کنند و مردم رو موعظه می کنند تا در مسیر دین حرکت کنند، حتی کار بجایی رسیده که سفیر می فرستند به کشورهایی مثل کوبا که بره اونجا و با کلی هزینه از بیت المال مردم کوبا رو به اسلام دعوت بکنه! اونوقت مردم خودمون برای نان شب شون محتاج هستند…!
از طرفی اگه حکومت مثلاً پسوند اسلامی رو یدک نمی کشید، آیا مردم از اسلام روی گردان می شدند!؟
در حالیکه همین اسلام که پشت سر حکومت اومده کلی مسیر رو عوض کرده، کلی هزینه بر شده، کلی دغدغه ایجاد کرده و… و سالیانه کنفرانس ها و اجلاس ها و همایش های فراوان برای نماز برگزار می کنیم، کلی بودجه صرف این مورد میشه، اونوقت می بینیم فلان عالم، فلان جرم رو مرتکب شد، فلان بزرگواری که جای مهر تو پیشانی ش از دور پیداست، یهویی چند هزار میلیارد دلار بر می داره و میره کانادا و …
بقول حسن آقامیری اثر این نماز تو کجای جامعه پیداست؟ نمازی که انسان رو بی رحم بکنه و پس از خوندن اون پاشه نصف مردم دنیا رو ببنده به فحش و براشون آرزوی مرگ بکنه، حرام تر از شرابی ست که انسان رو سر رحم بیاره…!
من فکر می کنم حق با آخوند خراسانی بوده. می شد حکومت رو برپا کرد، آیین اسلام رو هم توش اجرا کرد و نیازی نبود که بیاییم حکومت رو با اسلامی نامیدنش، این مسائل رو هم رقم بزنیم و بعد از ۴۲ سال ببینیم ایمان مردم از دوره شاه ضعیف تر شده…!
آیا عنوان سوالی که خودتان پرسیدید را دیدید؟ چیزهایی که من گفتم دلیل آن است که داعش دشمن ما بود و برای ما خطر محسوب میشد.
داعش تا نزدیکیهای مرز ایران هم رسید که ایران خط-قرمزهای ۴۰ و ۵۰ کیلومتری تعیین کرد. اگر میگذاشتیم به مرز برسند و مردم و سربازان مرزی رو با توپ و خمپاره و راکت و … بزنند، بهتر بود؟ صبر میکردیم تا کامیونها و تانکهای پر از مواد منفجره را سمت مرز بفرستند؟ باید اینجا شهید میدادیم؟ اگر به قلب داعش حمله نمیشد داعش تا ابد زنده میماند.
صحبتهای سخنگوی وزارت خارجه در این باره در بهمن ۱۳۹۹
سخنگوی وزارت امور خارجه در توضیح سفر هیأت سیاسی طالبان به تهران و برخی واکنش های داخلی و مقامات افغان نسبت به این سفر گفت: چند نکته درباره این سفر وجود دارد. این سفر با اطلاع دولت مستقر افغانستان صورت گرفته است. طالبان با دولت فعلی افغانستان در جهت برقراری صلح در این کشور در حال مذاکره است. اگرچه این گروه در کشورهایی مثل قطر و پاکستان دفتر سیاسی دارد اما همه طرف های افغان می دانند که طالبان بخشی از واقعیت امروز افغانستان است و موضع ایران هم تداوم دار است مبنی بر اینکه دولت فعلی افغانستان تنها طرف مذاکرات صلح برای افغانستان است. ایران تنها کشوری است که از جمهوری اسلامی افغانستان و قانون اساسی فعلی آن حمایت میکند. در تمامی روزهایی که آمریکایی ها با طالبان پشت سر دولت فعلی مذاکره می کردند ایران تنها طرفی بود که از حضور جمهوری اسلامی افغانستان در مذاکرات حمایت کرد. حضور گروه طالبان در ایران هم در چارچوب سیاست های فعلی ما برای به رسمیت شناختن و کار با دولت فعلی افغانستان است و همه طرف ها هم بدانند طالبان اگرچه بخشی از واقعیت های افغانستان است اما همه آینده افغانستان نیست.
وی در توضیح تاثیر طالبان بر آینده افغانستان اظهار داشت: طالبان به عنوان یک گروه که بسیاری از سرزمین های افغانستان را در دست دارد و با دولت فعلی این کشور مذاکرات رسمی داشته و فعالیت های مختلف دارد نمی تواند نادیده گرفته شود. با پاک کردن صورت مسئله، آن مسئله پاک نمی شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری با قدمت بالا وظیفه دارد گفتگوهای بین الافغانی را تسهیل کند و هر آنچه دولت و ملت افغانستان و گروه های مختلف مثل طالبان با آن توافق کنند مورد احترام دولت ایران خواهد بود.
سفر یک هیئت دیپلماتیک به منظور مذاکره بین گروههای افغان پناه دادن به طالبان نیست.
اگر نتوانید مدرک معتبری برای چنین ادعایی ارائه دهید معلوم است که هر فرد عاقلی باید رد کند چرا که یک دروغ واضح و بیشرمانه است. داعشیها چه ملیتی داشتند؟ چه ایدئولوژی داشتند؟ از کدام مرز وارد سوریه شدند؟ چه کسی به آنها پول و سلاح داد؟ در کجا آموزش میدیدند؟ چه کسی نفتی که آنها از سوریه میدزدیدند میخرید؟ فرماندهان زخمیشان در بیمارستان کدام کشور درمان میشدند؟
سلولهای داعش عملیاتهای متعددی در ایران اجرا کردند که اکثرا شکست خورد.
داعش هم با عراق کار داشت، هم سوریه و هم ما.
در مورد سوریه چند نفر از دوستان از جمله @Ali_Shakeri گفتند که هدف مداخله ایران در سوریه حفظ بشار اسد بوده اما به نظرم خوبه مواضع طرفداران دولت سوریه (ایران و روسیه) را با مواضع دولتهای غربی از جمله آمریکا مقایسه کنیم. ایران و روسیه از قطعنامه ۲۲۵۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد همواره (از جمله در گفتگوهای آستانه) حمایت کردند. موضوع این قطعنامه برگزاری گفتگو بین هیئتهای سوری برای تدوین قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات با نظارت سازمان ملل متحد است. ایران همواره گفته که سرنوشت سوریه باید توسط مردم سوریه تعیین شود و مردم سوریه باید در مورد ماندن اسد تصمیم بگیرند. در مقابل برخی کشورهای غربی و به خصوص آمریکا و شخص اوباما همواره شعار «اسد باید برود» سر دادهاند و اظهار کردهاند که هر راهحلی که منجر به ماندن اسد بشود را نمیپذیرند و اسد باید در آینده سوریه هیچ نقشی نداشته باشد. به هیچ وجه قبول نداشتند که اگر خواست مردم سوریه ماندن اسد بود اسد باید بماند. البته وقتی دیدند عرصه نبرد دارد بر تروریستها تنگ میشود گفتند که اسد میتواند در دولت انتقالی باشد اما بعد از آن باید برود.
اصولا وقتی آمریکایی که سابقه مشارکت در بیشترین تعداد کودتا در جهان را دارد، از بیشترین تعداد دیکتاتور حمایت کرده است، و رئیسجمهور منتخب بسیاری از کشورها را ترور کرده است، اصرار دارد که اسد باید برود به طور قطع از سر خیرخواهی برای مردم سوریه نیست.
الان اینا چه ارتباطی به موضوع ما داره!؟
داعشی در هر بیمارستانی مداوا شده باشه، ایدئولوژی ش هرچی باشه، هرجا آموزش دیده باشه و… برای خودش محدوده ای به نام دولت اسلامی عراق و شام تعیین کرده بود. اگه هدف ایران می بود آیا نمی تونست کنار عراق و شام یه ایران هم بذاره!؟
از اون حملات به فرانسه هم داشت، حتی به آمریکایی که شما می گید داعش رو خودش پرورده بود هم حمله کرد…
داعش تهدید خود علیه آمریکا را عملی کرد. چندی پیش بود که «ابی محمد العدنانی» سخنگوی این گروه تروریستی در فایل صوتی از طرفداران داعش خواست در ماه رمضان در اروپا و آمریکا دست به حملات تروریستی بزنند.
فراخوان داعش برای حمله به آمریکا و اروپا
او در این فایل صوتی از تمامی جوانان تکفیری برای اجرای عملیات تروریستی در آمریکا و اروپا و انتقامگیری از دخالت نظامی آنها در عراق و سوریه دعوت به عمل آورد و از طرفداران داعش خواست، برای پیوستن به این گروه از کشور خود خارج نشوند و عملیاتهای خود را در همان کشوری که هستند، انجام دهند. او همچنین در این فایل صوتی گفته: « کوچکترین کاری که در محل زندگی صلیبیها انجام دهید، برتر و ارزشمندتر از کاری است که نزد ما انجام بدهید»!
آمریکا را میسوزانیم
البته این نخستین بار نیست که داعش خاک آمریکا را هدف قرار داده است. فروردین 94 بود که این گروه تروریستی با انتشار ویدئوی تبلیغاتی تهدید کرد 11 سپتامبر دیگری به راه میاندازد و آمریکا را میسوزاند. در این فیلم با عنوان « آمریکا را میسوزانیم»، با بیان اینکه «حس امنیت شهروندان آمریکایی سراب است»، از حامیان داعش خواسته شده بود تا به آمریکا در خاک خودش حمله کنند.
خیابانهای پاریس را از جنازه مردم پر میکنیم
تهدیدهای داعش علیه فرانسه به علت حضور نزدیک به هزار فرانسوی در میان تروریستهای سوریه و عراق از یک سال پیش به شدت زیاد شده بود. اما فرانسویهای داعش از دو ماه پیش به طور جدی و آشکار از حملات گسترده به خیابانهای پاریس خبر میدادند.
اوائل مردادماه، صفحه اصلی داعش در شبکههای اجتماعی، ویدئویی منتشر کرد که در آن یک تروریست فرانسوی اعلام کرد، او و دوستانش به زودی خیابانهای پاریس را از جنازه مردم این شهر پر خواهند کرد! او پس از شلیک گلوله به سر یک زندانی، او را از بالای صخره به پایین پرتاب کرد و گفت: «ما 500 برادر فرانسوی هستیم که در حما (استانی در سوریه) به خلافت اسلامی خدمت میکنیم، اما به زودی شاهد عملیات دوستان دیگر ما در پاریس خواهید بود. البته حمله ما در فرانسه خواهد بود، اما پیام آن برای کل جامعه بینالمللی است».
چرا آمریکا و فرانسه ادعا نکردن هدف داعش ما بودیم!؟
آگه آمریکا داعش رو ساپورت می کرد، چطور شد به خود آمریکا حمله کرد!؟
ماها یاد گرفتیم نونوایی سر کوچه مون نون درست و حسابی نده دست مردم بگیم، کار آمریکاست، پراید بخوره جدول ۵ نفر رو بفرسته اون دنیا بگیم کار آمریکاست…!
یه کم منطقی باشیم بد نیست، نه اینکه آمریکا متجاوز و بد ذات نیستا، که صدها مرتبه هست و اینو حداقل تو کشتار سرخ پوستانی که آزارشون به مورچه هم نرسیده بود، نشان دادن، اما دیگه اینجوری هم نیست که هر اتفاقی از صدر اسلام به این ور افتاده بگیم کار آمریکاست…! بله آمریکا دوست داشت اسد سقوط بکنه ولی چون دید داعش داره وحشی بازی در میاره، جلوش ایستاد، چرا ایستاد؟ مگه میشه کلی هزینه کنه که بوسیله اونا به هدفی برسه، اونوقت بیاد وسط راه خودش اونا رو ببنده به موشک و بمب…!؟ چرا هیچ داعشی تو این دعوا نگفت که اینا به ما قدرت دادن، اسلحه دادن و از نظر مالی تامین مون کردن!؟ اینا که به شدت باهم درگیر شدن، آیا داعش نمی تونست اون روی سکه رو ( که اگر در جریان بود) برای رسوایی آمریکا رو کنه؟
اینم یادمون باشه، همونطور که هیچ چیزی نمی تونه جنایات داعش رو تطهیر بده، همونطور هم هیچ چیزی نمی تونه طالبان رو تطهیر بکنه. اینکه طالبان با اجازه یا بی اجازه کی تو ایران مذاکره می کرد یا نمی کرد، نه طالبان رو از سرشت پلید خودش به سمت نیکی ها می کشونه، نه توجیهی بر حمایت از طالبان می تونه باشه.
از طرفی مسئولین مملکت ما حرفهای زیادی رو تاحالا به خورد مردم دادند که یه مدت بعد مشخص شده همه حرفها از بیخ کذب بوده. تو جریان هواپیمای اوکراین دیدید که چطور با قاطعیت انکار می کردند!؟ اما در نهایت معلوم شد همه شون در جریان کار بودند، حالا چطور شده سخنان سخنگوی وزارت خارجه سندی بر حقانیت اقدامات حضرات شده، در جای خودش جالب و تعجب آوره…!
و جالبتر اینکه شما انتظار داشتید سخنگو بیاد واقعیت ها رو پشت تریبون بگه!
کاملا صحیح گفته هر کی گفته، کلیپ سردار چهارباغی فرمانده توپخانه سپاه قدس رو بالاتر گذاشتم، برید گوش بدید ببینید چی میگه. دقیقا این جمله رو میگه که مقام معظم رهبری به سردار سلیمانی فرمودند؛ برو بشار اسد رو حفظ کن. ماموریت سردار سلیمانی این بود که توی سوریه نگذاره دولت بشار اسد سقوط بکنه، اون موقع هنوز داعش نبودا بلکه مسلحین بودند ،همونایی که مخالف بشار اسد بودند.
دیگه با این اظهارات فکر نمی کنم جایی برای تکرار ادعای شما باشه… به صراحت میگه که چرا سردار سلیمانی اونجا بود؟ و ماموریت سردار چی بود و از داعش هم خبری نبود. بنظرم جایی برای بحث راجع به این مورد نمی مونه.