آیا در حل معضل تصادفات جاده ای به بن بست رسیده ایم؟

دوست نداشتم این ها را اینجا بنویسم، اما فکر می کنم موضوع مهمی است و با وجود اینکه زیاد مطرح شده، هنوز نیاز به بحث دارد:

در خبر ها آمد که مدیر عامل تامین اجتماعی و معاونش (هیئت همراه وزیر کار) در تصادف وحشتناکی کشته شده اند.
خبری که ابتدا خیلی پر سر و صدا شد اما قطعا طبق عادت معمول به زودی فراموش خواهد شد.
پر سر و صدا بودن این خبر هم لابد از جهت سرشناس بودن قربانیان این رخداد بوده است و بس!
امروز ( ۲۷ ام آبان ماه ۱۳۹۷ ) وقتی که می خواستم این پرسش را مطرح کنم، با جست و جو در اینترنت متوجه شدم سایتی وجود دارد که تعداد تصادفات در ایران، محل و علت شان را یک به یک ثبت می کند!

تا همین لحظه (ساعت ۱۰ و ۲۰ دقیقه شب) تعداد ۱۲۴۸ تصادف که منجر به کشته شدن ۲۲۵ نفر و مجروح شدن ۲۶۷۲ نفر شده، فقط طی هفته ی گذشته ثبت شده است!
یعنی چیزی حدود ۳۰ نفر روزانه و طی هفته ی گذشته کشته شده اند!
تعداد بالای مجروحین، که لزوما همه شان هم سرپایی نبوده اند، خسارت های عاطفی و مالی هم به کنار!
با حساب این آمار کشته شدگان، هر روز باید عزای عمومی باشد!

5090670

با این مقدمه ی نسبتا طولانی می خواستم بگویم که نباید از این موضوع شوم که گویا برایمان عادی و با جاده هایمان عجین شده است، به سادگی گذشت.
انگار دیدن ماشین های مچاله شده و جنازه های پیچیده با پارچه های سفید در جاده هایمان عادی شده است!

حال پرسش اصلی اینست:
چه کسی مقصر است؟مردم، دولت، بیگانگان؟
چطور جلوی این پدیده را بگیریم؟
چطور رانندگی خودمان را اصلاح کنیم؟
چگونه و چه زمانی باید مطالباتمان را در این زمینه از دولت بخواهیم؟
چگونه آگاهی رسانی به مردم را بدون در نظر گرفتن حمایت های دولت انجام دهیم؟
اراده ای چه از جانب مردم و چه حاکمیت، برای حل این بحران وجود دارد؟

اصلا پاسخی برای این پرسش ها وجود دارد یا به بن بست رسیده ایم؟

7 پسندیده

ایران در میان کشورهای دنیا در نرخ مرگ و میر در اثر تصادف ماشین رتبه هشتم رو داره و این نرخ دو برابر متوسط جهانی هست؛ که یه فاجعه ست:

نقشه‌ی دقیق‌تری از آمار مرگ و میر در اثر تصادفات جاده‌ای در سایت زیر در دسترس هست:

http://gamapserver.who.int/gho/interactive_charts/road_safety/road_traffic_deaths/atlas.html

5 پسندیده

به بن بست نرسیده ایم به نظرم نمیخواهیم،نمی خواهند و نمی شود.
تمام اینها به فرهنگ سازی بستگی دارد که متاسفانه در کشور ما فرهنگ سازی در هر زمینه ای صفر میباشد یا مطلوب نیست.
به نظر بنده هم رانندگان هم راه سازی هم دولت هم خودرو سازی هم راهنمایی و رانندگی هم آموزشگاه های رانندگی مقصر هستند.
فکرنمیکنم راهکارهایی مانند زیاد کردن جریمه های رانندگی یا بالا بردن هزینه ی آموزش رانندگی یا گران کردن سوخت و… در پایین آوردن این آمار کمک کرده باشه.
چه باید کرد خدا می داند؟
چون مطمئنا اگر مدیران لایقی بر سر کار بودن شاید نیاز به مطرح کردن این سوال نبود.
مشکل عمده ی جامعه ی ما ضعف مدیریت و حتی بی سوادی مدیران است.

2 پسندیده

صد در صد!
اما مدیران که از آسمان هفتم نیامده اند!! :blush:
آن ها هم از میان همین مردم اند.

شما می گویید فرهنگ سازی و من می گویم چگونه؟!
شما می گویید فرهنگ سازی صفر است و من می گویم چه کار کنیم صد شود؟!
می گویید به بن بست نرسیده ایم اما در عین حال راهکاری هم ارایه نشده!

هدف از مطرح کردن این بحث ها همین است، اینکه نخواستند و نخواستیم را کنار بگذاریم،گله از زمین و زمان را کنار بگذاریم و به فکر راهکاری عملی باشیم.
وقتی خودمان حرکت رو به جلو را مطالبه نمی کنیم، پس چه انتظاری از دولت داریم؟

4 پسندیده

آمار چیز دیگه ای میگه: به نظر میاد هزینه ی بالاتر برای تخلف و یا آموزش میتونه باعث کاهش آمار تصادفات بشه. سال ۸۴ تا ۹۴ رو نگاه کنین [1]:

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

به نظرم چنین آماری و فهمیدن اینکه چی باعث کاهش تصادفات شده میتونه نقطه خوبی برای شروع و ارائه ی راهکار باشه. نظرتون چیه؟


  1. خیلی دوست داشتم منبع اصلی آمار رو پیدا کنم تا راحت‌تر اعتماد کنم. ولی متاسفانه خبرگزاری ها عادت ندارن منبع دیتاهاشون رو بروز بدن! ↩︎

5 پسندیده

مدیران از آسمان هفتم نیامدن ولی کارایی و سواد هم ندارن برای ارائه ی یک راه کار درست و اینگونه مدیران به وفور در دستگاه ها و ارگان ها دیده می شوند.
مطمئنا افرادی هستند که میتوانند راه کار های خوبی ارائه بدهند که استقبال نخواهد شد.
راه کار به نظر بنده اینه که همه چیز روی اصول و قواعد درست پیش بره و درست شدنی هست همه ی این ها.
مثلا از طریق پادپرس همین مدیران مربوط به خیلی از مسائل رو دعوت کنند و دوستانی که صاحب نظر هستند و ایده های خوب و تاثیر گذار دارند ارائه بدن شاید موثر بود کما اینکه فک نکنم باز هم اهمیت بدهند.:grinning:
چونکه ازین گونه مشکلات در جامعه بسیار دیده شده و راه حل هم ارائه شده ولی انجام نشده.
برای مثال یکی از مشکلات بزرگ کشور کم آبی هست که آقای کردوانی با ارائه کلی راه کار برای بیرون آمدن از این خشکسالی باز هم موفق به تاثیر گذاری روی همین مدیران به ظاهر لایق نشد.هیچ اهمیتی هم به ایده ها و تحقیقات ایشان آنچنان که باید داده نشد.
ما تنها کاری که میتوانیم انجام بدهیم این هست که فرهنگ خودمان را بالا ببریم.چه در رانندگی و چه در مسائل دیگر.

2 پسندیده

هم موافقم و هم موافق نیستم:

  • موافقم چون تمرکز روی خودمون هست و بهترین تغییر از خودمون شروع میشه.

  • موافق نیستم، چون فکر میکنم هر چی چیزهای کمتری رو به عهده‌ی خودمون و فکر/خردِمون بذاریم، سیستم بهتری داریم. وقتی تو موقعیت‌های زیادی لازم باشه از ذهنمون خرج کنیم، بازدهی‌مون در وظیفه و مسئولیت اصلی خودمون میاد پایین.

یعنی در عین حال که به فکر رعایت بهتر قانون توسط خودمون باشیم، و حتما قدم‌های کوچکی که ازمون برمیاد رو پیش ببریم؛ دنبال پیدا کردن مشکلات سیستم هم باشیم و ببینیم اون اجزایی که در این سیستم ناجور هستن، طوری که منجر به نتیجه نامناسب میشن چیه.

5 پسندیده

بسیار عالی.
فرض بر این که با بالا بردن جریمه ها و… که قانون گذاری میشه آمار کم میشه.
آیا از سال 84 تا 94 کیفیت خودرو های داخلی و امنیتشون بالاتر رفته؟
آیا از سال 84 تا 94 کیفیت جاده ها تغییر خاصی کرده؟
آمار این هارو هم بذارید ممنون میشم.

به نظرم پایین اومدن آمار به خاطر این چیزا نبوده.از سال 84 تا 94 قدرت هزینه کردن مردم اومده پایین و کمتر میرن مسافرت.:smile:
آمار 94 تا 97 رو هم ارایه بدین.

1 پسندیده

من فکر نمی‌کنم کیفیت خودروهای داخلی نقش بزرگی در تصادفات جاده‌ای داشته باشد. در تصادفی که اخیرا منجر به مرگ رییس سازمان تامین اجتماعی شد، یک خودروی گران قیمت خارجی دخیل بود.

البته کیفیت خودروها مطمئنا یکی از عوامل کاهش مرگ و میر است.

من در جاده تهران-زنجان، تهران-کرمانشاه، تهران-اراک، قزوین-رشت بسیار سفر کرده‌ام. تمامی این جاده‌ها به مرور زمان بهتر و استاندارد‌تر شده‌اند. به نظر من اگر کسی در آزادراه ساوه-همدان تصادف کند، به هیچ وجه نمی‌تواند جاده را مقصر تصادف‌اش بداند.

این آمار مربوط به سال‌های ۹۰ تا ۹۵ است که همچنان کاهش را نشان می‌دهد:

توجه کنید که تعداد خودروها و سفرها هر سال افزایش یافته است:
tt

راه حل مطمئن‌تر

در نقشه‌ای که @pd.in ارایه داد، ایالات متحده آمریکا (که خودروهای باکیفیت‌تری دارد) همچنان نرخ تصادف بالایی دارد. حدس می‌زنم دلیل این امر سفر با خودروی شخصی به جای راه‌های مطمئن‌تر حمل و نقل است.

چرا شبکه ریلی را گسترش ندهیم تا یک راه ارزان، سریع و ایمن برای حمل و نقل داشته باشیم؟ تصور کنید که در این صورت چه حجمی از تردد وسایل نقلیه سنگین و خودروهای سواری کاهش می‌یابد؟

5 پسندیده

نکته‌ی جالب توجهی رو اشاره کردین:

هم در امریکا و هم در هند، کشورهایی که تجربه مسافرت به آن را داشته‌ام، آمار تصادف بالایی دارند و در ضمن در هر دو رعایت قوانین راهنمایی رانندگی بسیار ضعیف است! فکر می‌کنم از داخل داده‌ها بتوان رابطه‌ای بین رعایت قوانین راهنمایی رانندگی و آمار تصادفات به دست آورد. کافی است به این آمار غیررسمی راجع به بدترین راننده‌های دنیا نگاه بندازین (امریکا و هند به ترتیب چهارم و دوم هستن!):

1 پسندیده

این نرخ تصادفات چقدر کشته به جا گذاشته است؟
میتوانید با نرخ کشته شدگان در ایران مقایسه کنید؟

تصادف اتفاقی ست که بیشتر به خاطر سهل انگاری یک راننده به وجود می آید،که همین سهل انگاری باعث مرگ عده ای بی گناه که سوار همین خودروهای داخلی هستند می شود.
حال آن شخص از همه جا بی خبر که قربانی این اتفاق شده است مقصر است؟
آیا همین شرکت داخلی مسئولیتی به عهده میگیرد بابت این اتفاق؟

سوال بنده این است با این همه امکانات چرا باید به مرور زمان بهتر شود؟!
درحالی که به نظرم باید از همان اول بهترین باشد البته اگر دزدی ها اجازه بدهد.
این همه پول عوارض در بزرگ راه ها گرفته میشود این همه مالیات گرفته می شود و … ولی چرا باید همیشه بین بد و بدتر بد را انتخاب کنیم؟
بنده در همین اتوبان قزوین_زنجان در چاله ای افتادم که نزدیک بود منجر به تصادف ناجوری بشود بماند که خسارت مالی زد،در حالی که بنده راه خودم را می رفتم با سرعت قانونی.
و نمونه های بسیار دیگر در جاده های دیگر.

2 پسندیده

بگذارید برداشت خودم را در این مورد مطرح کنم:
آموزش درست می تواند قدم اول باشد، راحت بگویم به نظرم این خاله خاله بازی ها!! که یک روز امتحان را افسر راهنمایی بگیرد و روز دیگر افسر بازنشسته، اضافه کردن چند ساعت به عنوان کلاس فنی و یا قطور کردن بی مورد آیین نامه ی راهنمایی هیچ فایده ای ندارند یا حداقل کم فایده اند!

موافقم که چالش اصلی مدیریت غلط است آن هم بر سیستم آموزشی!
این سیستم آموزشی غلط است که فرهنگ و رفتار های اجتماعی مان را روز به روز به انحطاط بیشتری دچار می کند.
همین سیستم مدیران ناکارآمد را روانه ی سازمان ها می کند، قوانین ناکارآمد وضع می شود و این چرخه بارها تکرار می شود و هربار هم بدتر!
پر واضح است که این مدیریت غلط در مسایلی چون رانندگی که با جان انسان ها سر و کار دارد پر رنگ تر است.
به نظرم محتمل ترین راهکار تشکیل سازمان هایی مردم نهاد است که در امر اصلاح رانندگی مان کوشش کنند!
تقویت جامعه ی مدنی به نظرم یک راهکار کلی است.(حداقل برای نجات نسل جدید از بلای رانندگی پر خطر!)
و همه ی این ها از خودمان شروع می شود!
چرا منِ نوعی خوب رانندگی نکنم؟یا حداقل سعی کنم خوب رانندگی کنم!

1 پسندیده

به عقیده من مثلث “خودرو ، راننده و جاده” در تصادفات نقش دارد و علت هر حادثه‌ای خارج از این سه وجهی نیست . من معتقدم به بن بستی خودخواسته رسیده‌ایم . نه حاضریم کیفیت و امنیت خودروها را افزایش دهیم ، نه وقت و بودجه برای اصلاح جاده‌ها داریم و نه مردم علاقمند به رانندگی ایمن هستند مگر وقتی که دوربین یا افسر راهنمایی و رانندگی را ببینند !!

این بن بست خودساخته اجتماع باعث شده هرهفته قریب 300کشته در جاده‌ها داشته باشیم که با تلفات یک کشور درگیر تروریسم یا جنگ برابری میکند .

1 پسندیده