فکر می کنید، درباره خودروهای برقی، الکترونیک انعطاف پذیر(ارگانیک)، و … که در جهان چند سالی هست که مطرح شده اند، ولی در ایران بیشتر اکادمیک هستن، چجوری باید سرمایه گذاری کرد؟ آیا اصلا سرمایه گذاری منطقی هست؟ آیا باید از حوزه ی دیگری پول به چنین استارتاپ هایی تزریق کرد؟
دلایل خیلی زیادی هست که این مسئله منطقی نیست. چون بستر ساختاری مناسب نداریم، تداوم نداره و بیشتر شبیه به یه کار اسباب بازی میمونه تا کار مفید. یعنی یه چیزی رو از یه جائی وارد کردیم و با کمی تغییر به اسم تکنولوژی نوین به جامعه تحویل میدیم. اصلی ترین نکته شک برانگیز اینه که ما وقتی توان تولید ساختارهای مشترک با ماشینهای معمولی رو نداریم، این کارها چه جوری انجام شدن؟
البته بستگی داره هدف سرمایه گذاری چی و چند ساله باشه؟! مثلا چند سالی هست بعضی شرکت ها و سرمایهدارها روی پرینتر سه بعدی و یا واقعیت مجازی سرمایه گذاری هایی کردن و الان توان ساخت هر دو رو داخل ایران داریم (البته به کمک اجزایی که از جاهای دیگه وارد میشه).
ولی برنامه ای برای استفاده مناسب یا تحول و توسعه این تکنولوژی ها نداریم. یعنی سرمایه گذار به قصد فروش خود ابزار و برای یه سرمایه گذاری کوتاه مدت وارد چنین بازاری شده. و بالتبع سود چندانی هم نمیکنه (بیشتر مثل خرید یه پراید در سال ۸۴ و فروشش در سال ۸۶ هست!).
امروز به این مینیبوس برقی برخوردم که در مرکز رشد زاهدان مستقر هستن:
مینیبوس های گردشگری و همین طور فرودگاهها رو فعلا طراحی کردن. من از حرکتشون خوشم اومد، مخصوصا که یه بازار گوشهای رو هدف گرفتن و در ضمن وسیله هم مینیبوس هست و نه خودرو (ظرفیت مسافر بیشتر).
به نظرم سرمایه گذاری رو چنین کارهای معقولی حتما منطقی هست
خیلی جالبه. اطلاعاتی دارید که چقدر از فرآیند رو خودشون انجام دادن و چقدر مونتاژ هست؟
نه متاسفانه. تو وب هم اطلاعاتی نبود. از طریق ایمیل هایی که گذاشته بودن تماس گرفتم و دعوتشون کردم به بروز تجربه و توصیف فرایندهاشون. شاید جواب بده
به نظرم نتنها منطقی،بلکه ضروری است.و مهمتر از همه تکنولوژی و رسیدن کم هزینه به انرژی خورشیدی وانرژی های تجدید پذیر.معتقدم برای علاقمندان به رشته ها مرتبط با این صنعت،آیندهُ گارانتی دار دارند.
دليلتون رو بيشتر توضيح ميدين؟ روى چه حسابى چنين آينده اى ميبينين؟ داريم راجع به چه زمانى در ايران صحبت ميكنيم؟
به نظرم دلیل روشنی دارد، وقتی خیلی از کشورها در کنار صنعت با الگوی سوخت انرژی فسیلی، دارن روی استفاده از انرژي های تجدید پذیر تحقیق و توسعه میکنند و روز به روز قیمت پنل های خورشیدی پایین و همینطور کیفیت اونا بالا می رود، میشه اینطور برداشت کرد که الگوی مصرف انرژی به زودی در کشورهای پیشرفته و ناچاراً کشورهای دیگر تغییر میکند و اقتصاد نفتی ما و همچنین دیگر همسایه گانمان متزلزل خواهد شد. علم و صنعت ما زنده نیست و در زمانی که میتوانستیم به سبب درآمد نفت حداقل تکنولوژی وارد کنیم، این کار را انجام ندادیم! در حال حاضر نتنها تولید علم و دستیابی به تکنولوژی های گوناگون هزینه زیادی لازم دارد، بلکه از نظر پویایی نیز دچار مشکل است و بعضاً کاربردی نیست و در ساختار آموزش عالی تغییرات به گونه ای باید صورت گیرد که عملاً مسیر دستیابی به تکنولوژی آسان شود.
به هر حال بایستی روی مفروضات ممکن تمرکز کرد و شاید اگر نظام سیاسی افق دیدگاه خود را تغییر دهد، به صورتی که شرکت های بزرگ دنیا با تضمین بیشتری برای مشارکت به کشورمان وارد شده و آرام آرام ضمن بهبود انرژی سیستم، در کنار آن توان تولید علم و تکنولوژی میسر شود. در مورد مشاغل مورد اشاره نیز عرض کنم که بایستی رشته های مرتبط با تولید و استفاده از انرژي های پاک بیشتر مورد توجه قرار گیرند. همینطور رشته های مرتبط با مسائل آموزش عمومی( و مادران)، اجتماعی، فرهنگی،روانشناسی و آداب بهتر زیستن احتمالا رونق خوبی داشته باشند. این تخیلات برای همین یکی دو سال آینده به بعد می باشد.