اگر ما، ما نباشیم باز هم زمان داریم، یعنی اگر ما تغیر پذیر نباشیم باز هم زمان در ما اتفاق میافتد و از زمان درکی داریم؟
زمان یک پدیده نسبی است
زمان در حقیقت وجود ندارد اما در واقعیت به وقوع می پیوندد.
در این مرحله از زندگی ما ، زمان در ما جاری است و ما در او غرقیم
زمان بوسیله انسان کشف شده در اثر تکرارها و تغییر و تفاوتی که بین این تکرارها بوده !
حالا اگر ما نباشیم زمان برای ما دیگر نیست ولی برای کسانی که هستند جاریه !
البته سئوالتون یه کمی مبهمه چند بار جواب دادم ولی باز پاک کردم تا مبادا سوتفاهم پیش بیاد!
در زمان اتفاق افتادن، و زمان در ما اتفاق افتادن خیلی ملموس نیست.
ولی این سئوال که آیا بدون وجود تغییری در ما یا دنیا اطراف، زمان برای ما معنی دارد یا نه، از نظر علمی و فلسفه علم جوابش منفی هست. چون ابزار مشهودی برای درک این تغییر وجود نداره. البته «بدون تغییر بودن» شرط بسیار سنگینیه و عملا حیات رو به چالش میکشه!
ولی فناپذیری به معنی حیات طبیعی، لازمهی درک زمان نیست. یعنی میشه تغییراتی داشت که به صورت نوسانی در زمان اتفاق میوفتن ولی به شکل مادی مفهوم فناپذیر ندارن. در واقع درک (به معنی اندازهگیری) کنونی ما از زمان براساس همین تغییرات نوسانی هست نه تغییرات حیاتی و یک طرفه!