به نظرمن وقتی میگیم شکل جهان خمیده هست داریم درباره نور حرف میزنیم. چون ما جهان را با نور میبینیم
وقتی میگیم خمیدگی جهان داریم درباره سرعت نور حرف میزنیم. چون ما زمان رو با نور میسنجیم
فکر میکنم وقتی نظریات ذرات ریزتر از نور آزمایش بشن، نظریات خمیدگی مکان و زمان شدیدا به چالش کشیده میشن
از طرف دیگه فکر میکنم مختصاتی که در اون زمان و مکان خمیده میشه یک مختصات تبدیل شده هست و مختصات اصلی زمانی که ما ذرهای بیابیم که مثل نور نسبت به جاذبه دچار تداخل نشه، میتونه بدون خمیدگی باشه.
یا شاید بهتره بگم خمیدگی زمان و مکان که در فیزیک از اون صحبت میشه، در واقع برای حواس انسان تعریف شده. چرا که ما با نور جهان رو میبینیم. پس وقتی نور کند بشه، میگیم زمان به کندی میگذره. و وقتی نور خمیده بشه، میگیم مکان خمیده شده.