خیلی وقتها پیش میآید که در مورد یک جامعه به طور کل نظر میدهیم. من خودم بارها این کار را کردهام و فکر میکنم در شرایطی میشود این کار را کرد. برای مثال میتوان گفت ایرانیها کم مطالعه میکنند یا زیاد موسیقی گوش میدهند. مطالعه کردن و موسیقی گوش دادن کمیتهایی است که قابل اندازهگیری هستند و امکان مقایسه به ما میدهند. در طرف مقابل ویژگیهایی هستند که به راحتی قابل اندازهگیری نیستند. مثلا اگر بگوییم که ایرانیها خلاق نیستند راه سادهای برای اثبات حرفمان نداریم.
یک جامعه از افراد کاملا متفاوتی تشکیل شده است. ممکن است شخصی بسیار اهل مطالعه باشد اما در یک جامعه کم مطالعه زندگی کند. همانطور که @Ghazaleh در این متن به این نکته اشاره کرده است:
و یا در این موضوع:
پرسش
آیا میتوان یک ویژگی را به گروهی از انسانها نسبت داد؟
این ها نتایجی هستن که از مطالعات آماری بدست می آن. بنابراین فکر می کنم (با یه کمی تغییر جمله)، این درسته و می شه اینکار رو کرد. یعنی می شه گفت یه جامعه بطور کلی (حدوداً یا اکثراً) چه ویژگی هایی دارن.
من فکر کنم، باید بین کمیت فردی و جمعی تفاوت قائل بشیم تا بحث روشن بشه. به طور کلی فرض کنید خاصیت یا کمیت “الف” برای فرد قابل تعریف باشه. مثلا ضریب هوشی، یا توان بدنی یا … . همین کمیت برای جمع، به شکل توزیع خواهد بود. مثلا توزیع ضریب هوشی در یک کشور. براین اساس میتونید به شکل توزیع نگاه کنید و در مورد جمع نظر بدید مثلا متوسط توزیع رو نسبت بدید به جمع. ولی همیشه میتونید احتمال بدید فردی که از جمع انتخاب شده، ربطی به متوسط توزیع نداشته باشه.
حالا این به چه دردی میخوره؟ واقعیت اینه که در حالت کلی استفاده خاصی برای فرد نداره. ولی اگر به عنوان یه برنامهریز برای یه کشور برنامهریزی میکنه، اطلاعاتی از این قبیل میتونه خیلی کمک کننده باشه. برای مثال، اگر متوسط ضریب هوشی بالائی در مملکت ندارید، به این معنی هست که در مسیر پیشرفت، روی خلاقیت زیاد حساب نکنید، در عوض امیدوار باشید که خصوصیاتی مثل عملگرائی و سختکوشی بتونه به کمک بیاد. این بهتون اجازه میده دیدگاه و انتظارات درستی از وضعیت موجود، نتیجه طرحها و آینده داشته باشید.
یه نکته هم به نظرم خیلی مهمه، میزان خصوصیت یا نوعش ذاتا نه بد هست نه خوب. ولی در شرایط مختلف میتونه عملکرد ناکارآمد داشته باشه یا باعث قدرت بشه. برای مثال، در دنیای 2000 سال پیش که عملگرائی بر علم برتری داشته، ایران به عنوان ملتی عملگرا، قدرت زیادی داشت ولی یونان به عنوان مهد علوم مختلف، بسیار ضعیف بود. ولی الان خصوصیت عملگرائی در برابر علم و خلاقیت ناکارآمد هست و وضعیت برعکس شده (حتی در بهترین نوع مدیریت هم به نظرم در دنیای خلاق امروزی جایگاه گذشته برای ما قابل تصور نیست). این هم میتونه به عنوان نمونهای از کاربرد خاصیت جمع میتونه مطرح بشه. به این معنی که به خودشناسی یه جمع کمک میکنه و درک درستی از جایگاه خودشون در دنیا به دست بیارن.