چند وقت پیش مقالهای رو در BBC خوندم که به پرسش فوق پاسخ میداد. در ادامه خلاصهای از اون مقاله در مورد پیشبینی خودمحقق رو براتون آوردم.
قضیه از جامعهشناسی به نام ایزاک تامِس شروع شد.تامس ۱۵۰ سال پیش میگفت که
«اگر فردی وضعیتی رو واقعی فرض بکنه, همون وضعیت عینا براش پیش میاد».
به این صورت که اعمال فرد تحت تاثیر ذهنیاتش قرار میگیره و نتیجه میشه همون وضعیتی که واقعی فرضش کرده بود.بطور مثال؛
عرفان تصور میکنه که در آبان ماه و همزمان با شروع تحریمهای آمریکا, دلار میره بالا. در نتیجه تمام داراییهاشو تبدیل به دلار میکنه. همزمان ۸۰ میلیون نفر دیگه هم مثل عرفان فکر میکنن و همینطور مثل عرفان عمل میکنن (خرید دلار). تصورات عرفان محقق میشه و اونم سرخوش از شمِّ اقتصادی قویش این پیروزی رو جشن میگیره.
سالها بعد رابرت رُزِنتال, در تایید نظریه تامس, اثر پیگمالیون رو معرفی کرد. اثر پیگمالیون میگه «افراد نسبت به سطح انتظارات دیگران, واکنش مستقیم نشون میدن». رزنتال یه آزمایش جالب کرد و اومد به تعدادی از معلمها, لیستی داد که توی اون لیست ضریب هوشی دانشآموزان کلاس بطور تصادفی دستهبندی شده بود. یعنی تعدادی بطور تصادفی باهوش و تعدادی هم تنبل معرفی شده بودن.
نتیجه این شد؛ انتهای سال, دانشآموزایی که معلمها تصور میکردن اینا شاگرد ممتازن, واقعا ممتاز میشدن، و بالعکس. در واقع انتظارات معلمها از دانشآموزا, روی عملکرد بچهها تاثیر گذاشته بود. البته اثر پیگمالیون بیشتر در حوزه آموزش و مدیریت استفاده میشه.
دانشمندای زیادی در تایید حرفهای تامس, مصداقهای بسیاری آوردن. حالا شاید بشه بهتر فهمید که چرا:
- وقتی تصور میکنیم فلانی آدم بدیه, دقیقا همونطور میشه. چون کُنشهای ما جوری شکل میگیرن که در نهایت با اون شخص وارد نزاع میشیم و این بدی عینا بهمون ثابت میشه.
- وقتی تصور میکنیم حریف از ما قویتره و احتمال برد ما پایینه, کنشهای ما جوری شکل میگیرن که نهایتا اون جدال رو میبازیم. (به عبارتی چون با ذهنیت باخت وارد شدیم)
- وقتی تصور میکنیم که همهجا دزدیه, کنشهای ما هم جوری شکل میگیره که اگه موقعیتی گیرمون بیاد دزدی هم میکنیم. در نتیجه همهجا دزدی اتفاق میوفته.
شاید بیخود نیست که میگن افکار تبدیل به اجسام میشن.