به نظرتون پاسخدادن(مشارکت کردن) به همه پرسشهای مطرحشده در پادپرس کار درستیه؟! صرفنظر اینکه ممکنه واقعا تخصصی در اون زمینه نداشته باشیم.
من خودم در تمام موضوعات شرکت نمیکنم چون گاهی اوقات نظری درباره موضوعی ندارم.
اما به نظرم داشتن تخصص شرط لازم برای مشارکت کردن نیست. مثلا من فیزیک خواندهام اما نسبت به سینما، ریاضی، فلسفه و موضوعات اجتماعی دغدغه دارم و در این موضوعات مشارکت میکنم. البته سعی میکنم هیچ وقت نظر قطعی درباره موضوعی که در آن تخصص ندارم ندهم.
همه ش رو که نمیشه جواب داد چون اطلاعاتم بسیار محدوده ولی میشه نظر خودمون درباره موضوعات مورد علاقه یا مورد مطالعه رو بگیم و اگر نظر اشتباهی داشتیم اشتباهمون برطرف شه و اگر نظر درستی دادیم بقیه استفاده میکنن و اگر نظر ناکاملی دادیم اون کامل میشه با دیدن آرای دیگران
به نظر من مشکلی نداره به شرطی که
-
بپذیریم معیاری منطقی برای ارزیابی حرفهامون وجود داشته باشه و در یک روند بحث نظرها و دانش رو تکامل ببخشیم.
-
صرفا دنبال چیزی پروندن نباشیم. در تعامل وارد بشیم و درک کنیم کسانی که وارد مباحثه با ما میشن، وقت و انرژی میزارن و به احترام این حرکت، به دنبال بهبود باشیم نه تخریب.
به طور جزئیتر:
اگر بخوایم پرسشهای یک محیط رو دسته بندی کنیم، میتونیم از پرسشهای مشخص (آبجکتیو) و اختیاری (سابجکتیو) شروع کنیم:
-
پرسشهای مشخص دارای جوابی مشخص هستن که براساس قوانین و قواعد قابل دستیابی هست مثل پرسشهای فیزیک و ریاضی.
-
پرسشهای اختیاری جوابی مشخص ندارن و انتخاب بین حالتهای مختلف اتفاق میوفته مثل مسائل اجتماعی. ولی این حالتها منجر به نتایجی میشه که با بحث و تجلیل میتونه مورد ارزیابی قرار بگیره. هنوز ارزش نتایج وابسته به ارزشهای ذهنی فرد هست.
در پرسشهای مشخص، مسائلی هستن که ساده و کاملا قابل حلن. این مسائل از طریق مراجعه به یک متخصص بهتر حل میشه و حتی میشه از مراجع مناسب استفاده کرد. ولی مسائلی هستن که پیچیدگی بالایی دارن. هرچند مسئله کاملا معلومه ولی تکنیک حل مناسب هنوز معلوم نیست. در این موارد کسانی که کمی از تخصص فاصله دارن میتونن کمک زیادی به پیدا کردن راههای بدیع کنن. این اتفاقها در موارد زیادی در تاریخ علم افتاده.
در پرسشهای اختیاری، به نظرم همه میتونن وارد بشن و با نظر و دیدگاه به پیشبرد مسئله کمک کنن. البته تحلیل حالتهای مختلف و نتایج اون بهتره توسط یک فرد متخصص انجام بشه. ولی پیدا کردن انتخابهای نامعمول در محیط همفکری میتونه راحتتر اتفاق بیوفته.
نوعی بسیار پیچیده از مسائل هست که به مسائل اجتماعی مربوط میشه که خاصیتی خاص داره: خود فرد هم جزئی از مسئله و هم جزئی از راهحل میتونه باشه. حضور افراد در همفکری در مورد این مسائل میتونه کمک کنه که راهحلهای پیشنهادی و ارزیابی شده توسط متخصصین بهتر و با جدیت انجام بشه. نمونه این مسائل مثل ترافیک یا مسائل محیط زیستی هست.
نکته مهم دیگه به نظرم اینه که در کنار اهمیت رسیدن به جواب، تعامل خوب و آموزنده میتونه ارزشهای بالایی از نظر فردی و اجتماعی داشته باشه. اگر تا میزانی رعایت کنیم، من فکر میکنم بالا بردن این ارزش تعاملی در جامعهای مثل ایران، ارزش ریسک جوابهای نهچندان کامل و تخصصی رو داشته باشه.
بنظرم اگر بتونیم و خوب بدونیم راه طرف چطوریه و بهش کمک کنیم که بد نیست.واگر تخصصی هم که داریم بتونیم اینجا با تخصصمون با طرف مقابلمون حرف بزنیم بهتره تا اینکار کار نابلدی کنیم.