چرا در ایران قبل از اقدامات مداخله ای توسعه هیچ گونه ارزیابی انجام نمی شود تا تاثیرات اجتماعی این اقدامات قبل از اقدام بررسی شود؟
ارزیابی که انجام میشه، گوش شنوا نیست، نمونهاش شاهکارِ جامعهشناسیست که بیست و اندی سال پیش بحران امروز ما را تشخیص میدهد، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
«در شرایطی که نابرابری در جامعه زیاد شود، ثروت باارزش شود و ارزشهای مادی جامعه را فراگیرد، اقدامات در جهت ایجاد نیازهای جدید در جامعه صورت گیرد و سطح نیازها افزایش یابد، درآمدها کفاف ارضای نیازها را ندهد یا بدتر از آن کاهش یابد و وقتی راههای مشروع رسیدن به هدف مسدود باشد و کنترلهای درونی (مذهب، پایبندیها و تعهدات اخلاقی) و کنترلهای بیرونی (نیروی انتظامی و قضائی) تضعیف شوند، انواع انحرافات و کارهای خلاف و نامشروع در جامعه روی میدهد، سپس این انحرافات گسترش یافته و به هنجار تبدیل میشوند و تمام شئون جامعه (از جمله نیروهای کنترلکننده) را فرامیگیرند و ریشههای نظام اجتماعی را میخورند، در این شرایط، پایههای اخلاق اجتماعی متزلزل و هر نوع کوشش و فعالیت توسعه اقتصادی بینتیجه میشود.»
توسعه و تضاد، فرامرز رفیع پور، چاپ 1375، ص. 300-301