از اخلاق مردم شیراز چی میدونی؟

تا حالا تجربه‌ی حضور در شیراز و یا برخورد با شیرازی‌ها رو داشتی؟ چه رفتارهایی در مردم این منطقه دیدی که برات جالب توجه بوده؟

مردم شیراز

12 پسندیده

من برخوردی که با بچه‌های شیراز داشتم، بسیار آروم، صبور و کم حاشیه بودن. تقریبا میشه گفت با همه سازگارن، مگر اینکه فردی خیلی مرزهای خاصی رو رد کنه! البته ممکنه این هم مزیت و هم عیب باشه ولی به طور شخصی به عنوان دوست از بودن باهاشون لذت بردم!

تا حالا شیراز نرفتم و امیدوار بتونم یه سفر داشته باشم تا بیشتر با مردم به شکل عمومی اونجا آشنا بشم! ولی از کسانی که رفتن، همیشه نکات خیلی مثبتی شنیدم :smile:

8 پسندیده

من یک رفیق شیرازی داشتم ، این پست باعث شد دلم براش تنگ بشه ، شخصیت خیلی آرومی داشت.
شیراز اومدم ، خیلی زیبا با مردمی سرزنده و شاد ، همیشه میگفتم اگر بخوام یک جای ایران زندگی کنم اون شیراز هست.

8 پسندیده

به شیراز زیاد رفتم بیشتر از موهای سرم
به دلایل زیاد اونجا رفتم دوست آشنا فامیل هوای خوب طب پزشکی که حتی جذب توریستی داره برای مداوا کردن حتی حوصله سر رفتنمون باعث شده یه سر بریم و برگردیم یا 13 بدر که فقط تو راه بودیم یا کاری چیزی پیش می اومد ولی بهر حال در ماه رو میرفتیم و میرفتم(البته الان کم شده و شده چند ماهی یکباریا سالی).از گذشته دور چ خانوادگی و چ خودم با شیرازیا در رفت وآمد بودیم.وهمه استان بوشهری حدقل یکی رو تو فامیل دارند که شیراز خونه دومش باشه.اما برام تکراری شده و حتی مثل سابق نیست …شلوغ شده مهاجر های زیادی بهش راه یافتن همین بوشهر خودمون نمونه بارز هستش.واینکه این حجم از مهاجر به فرهنگ شهری آسیب میزنه ولی خب شیراز بنظرم خیلی خوب مقاومت کرده.
هنوز دقیق نمیدونم دوستش دارم یا نه اما میدونم هم نکات و خاطره های خوب دارم و هم بد…دوستدارم یه بار تنهایی به جایی که میرم شیراز باشه و تمام نقطه نظراتی که تو ذهنم میاد رو جم کنم ببینم آخرین تصمیمم راجع به شیراز چیه؟دوسش دارم یا نه؟
فرهنگشو و حافظش و چند مترجم و یراستار و یکی دوتا کتابفروشی خوب و یا کافه هایی که با امید های تازه های جوونا به پا شده و یا ولگردی تو پارکها باعث شده یه کم دلم گاهی براش تنگ شه اما گاهی خاطره های بد میاد تو ذهنم با خودم بلا تکلیفم و نمیدونم باید چیکار کنم؟
آدماش زود باهات میجوشن و شادن و محاله ممکنه یه آخر هفته خونه بمونن نهایتش میرن تو بلوار روبه رو خونشون میشینن دسته جمعی کتلت و پفک نمکی رو میخورن.کدبانوهایی هم دارن بینظیر…
همین دیگه
پ.ن: حوصله نداشتم هیچ پستی رو جواب بدم ولی فعلا به این بسنده کردم تا حالم بیاد سرجاش برم بقیه هم جواب بدم

5 پسندیده

شیراز نرفتم ولی دوست شیرازی داشتم که از فارسهای شیراز بود. خیلی دوستان خوبی هستند و زود گرم میگیرن .

5 پسندیده

من مدت کوتاهی هست از سر علاقه کوچ کردم شیراز؛ این علاقه از برخوردهای تصادفی که با شیرازی‌ها داشتم و همین طور دوستان خوب شیرازیم ناشی می‌شد. تا دو-سه ماه اینده تو این شهر خواهم بود و میخوام یه سفرنامه انسانی ساده درباره شیرازی ها بنویسم! :grin:

طبق مشاهداتم از مردمان چندین شهری که بیش از سه ماه درش ساکن بودم، مردمان یه منطقه معمولا بعضی عادت‌ها و رفتارهای مشترک به دست آوردن؛ که یا از تاریخ اون شهر میاد و یا از آب و هوا و امکانات و … . این رفتارهای مشابه برام جذابه و دلم میخوام کمی حرفه‌ای‌تر بهش بپردازم.

این پرسش رو هم ساختم که بتونم از بعضی نظرات جمعی کمک بگیرم برای بی‌طرف نوشتن.


در کتاب خاطرات بنیانگذار نایکی پاراگرافی خوندم در وصف فرهنگ ژاپنی‌ها که به نظرم کاملا فیت مردم این منطقه، سکنه‌ی شیراز، بود! الان به اصل پاراگراف دسترسی ندارم، و برداشتم رو ازش میذارم:

تا وقتی پیش ژاپنی‌ها هستم، همه چیز روبراه هست. ولی به محض اینکه ازشان دور می‌شوم دیگر هیچ کدام از قرار-مدارهایمان سر جایش نیست.

هیچ وقت در جلسه مذاکره با ژاپنی‌ها نمیفهمی چه اتفاقی افتاده! گاهی با تصور مذاکره‌ی موفق و توافق از جلسه خارج میشوی و بعد متوجه میشوی که اشتباه کردی! گاهی هم فکر میکنی همه چیز را خراب کردی، ولی باز هم بعد میفهمی که اتفاقی نیفتاده!

دوستانی که با شیرازیها سر و کار داشتن نظرشون راجع به این دو بند چیه؟ براشون رفتارهای مشابهی رو تداعی‌ میکنه؟ چه تو مذاکرات کاری و چه تو تعاملات ساده‌ی دوستانه.

4 پسندیده

دقیق دقیق نمیتونم بدونم منظور این پاراگراف چیه اما حسم رو میگم و اتفاقی که برام افتاده.
من باشیرازی ها طی یه سفری به مدت ده روز تور گردشگری رفتیم مسافرت همه با هم خوب بودیم و خوش و بگو بخند و شماره از هم گرفتیم.بعد که هر کدوم رفتیم خونمون وقتی بهمدیگه اس میدادیم تا یه هفته همچی خوب بود ولی بعدش کم کم شل شدن …یکی گفت یادم رفت ببخشید …یکی گفت یادم نیست شما رو…یکی گفت گوشیم خراب شده اسمتون یادم نیس و…
دقیقا نمیدونم و نمیتونم بفهمم برام چه اتفاقی افتاده فقط میفهمم اون شکل سابق نبود و واقعی نبود.انگاری هر کسی چیزی رو که به میل و بابش نباشه ترک میکنه و یا اینکه منفعتی براش نداره.

واقعا نمیتونی بفهمی چ اتفاقی افتاده!!!همونقدر که راحت صمیمی میشن زود انگاری تموم میکنن.یا براشون مهم نیست یه زمانی در این رابطه دوستانه بودن .همونجا تموم میکنن.فکر کنم هر کدوم برای دوستیون دنبال نفع یا یه خصلت هستند که بدست بیارن.
نمیدونم …شاید باید مدتی بینشون به تنهایی زندگی کنم تا بدست بیارم همه جواب سوالایی که تو ذهنم هستش!

3 پسندیده

همین دیروز از یک مسافرت چند روزه از شیراز برگشتم. خیلی بهم خوش گذشت یه تجربه ی جالب دیگه برام ثبت شد…

مردم شیراز مهربونن حتی گاهی اوقات که فهمیدن گردشگرم و مهمون کرایه مو حساب کردن. لهجه شونم که جالبه فقط یک نکته در مورد مردهای شیرازی دیدم (ببخشید به همه جسارت نمی کنم) که اصلا خوشم نیومد. خیلی سربسته می گم که زیادی دوست دارن با خانم ها خوب باشن و خیلی براش تلاش می کنن از یه سوال یا احوالپرسی معمولی میخوان کلی گیرشون بیاد حالا میخوای آدم معمولی باش یا گردشگر. فقط اینش آزار دهنده بود واقعا. من خیلی جاها گشتم و وقتی مقایسه می کنم واقعا این تفاوت رو احساس می کنم…

در کل دوست داشتنین ضمن اینکه تحصیل کرده های خوبی هم دارن در رشته های مختلف. به نظرم هوش شون خوبه. راحت طلبی شونم که حرف نداره با یه خانومی صحبت می کردم خودشم پذیرفته بود این قضیه رو و می خندید :laughing: فکر می کنم خیلی باحالن و اهل خوشگذرونی خیلی … یعنی یه چیزی می گم یه چیزی می شنوین :kissing_heart:

3 پسندیده

من تجربه سه بار مسافرت به این شهر رو دارم. شهر بسیار زیبا، تمیز و سر زنده ای هست. می تونم بگم شهر انرژی بخشی هست.
دوستان شیرازی با صفایی داشتم که می تونم بگم، تجربه دوستی باهاشون برام لذت بخش بوده.
اما در مورد شیراز:
فضای سبز و پارک های متعددی در این شهر وجود داره که در هر نقظه شهر که باشی به یکی از این پارک ها دسترسی خواهی داشت. مصداق این گفته می تونه عکسی باشه که شما گذاشتی. دو نکته جالب برای خودم این بود که تو هیچ کدوم از این فضای سبزها (رایگان/ریالی) هیچ (با تقریب خوب) ته سیگاری وجود نداره و همه درخت ها هم دارای شناسنامه هستند.
جاهای سیاحتی بکر و بی نظیری در اطراف این شهر وجود داره مثال آبشار مارگون، کوهای اطراف تخت جمشید، روستای قلات و …که می تونه این شهر رو به شهری ایده آل برای زندگی تبدیل کنه.

در مورد مردم شیراز وصف زیاده ولی میشه گفت که با مرام و با صفا هستن.

4 پسندیده

عاااالین و بسیار خوش گذرون و در لحظه زندگی میکنن. در حالت کلی میتونم بگم فوق العاده ن :heart: :heart:

2 پسندیده

سلام اون جوری که میدونی 2 سال شیراز دارم زندگی میکنم فارغ از خوب و مهربون بودنشون برای من که ریتم زندگیم از آدمهای معمولی خیلی تندتره و حتی در صحبت کردن م هم این قضیه کاملا مشهوده اینجا شبیه جهنمه تا الان هیچ قرار کاریم سر ساعت انجام نشده هیچ تعهدی تو روز موعدش انجام نشده و جامعه آماری که من باهاشون سرکار دارم جهان بینی 180 درجه ای باهاشون دارم

2 پسندیده

جالبه که ریتمت بعد از دو سال زندگی در شیراز، تغییر نکرده سینا. من بعد یکی دو ماه تغییر ریتم رو تو جنبه های مختلف زندگیم به شکل خیلی مشهودی می‌دیدم. مثلا مسیری که اوایل حضورم تو شیراز تو ۲۰ دقیقه پیاده طی می‌کردم، بعد چند وقت یه ساعتی ولش می‌دادم!!!

اگه میخوای شیراز بمونی و کمتر اذیت شی، پیشنهاد میکنم راجع به ریتم زندگیت کمی انعطاف به خرج بدی. اون هم یه مدل از زندگیه،‌ که هر چند گاها کمی حس پوچی به آدم میده، ولی ارزش تجربه کردن داره.

3 پسندیده

خوب به عنوان یه شیرازی همه نظرات رو خوندم و اول خواستم دفاع کنم بعد دیدم همش درسته
بزارید از خودمون شیرازی ها بگم که واقعا به

ازار دهنده هست و واقعی، خیلی کم پیش میاد واسه کسی مهم باشه که به موقع برسه به قرار
یه دوستی داشتم که ساعت 9 صبح قرار داشتیم ساعت 10 از خواب بیدار میشه و بعد ناراحت میشه که چرا منتظرش نموندم
یا مدیری که هر جلسه ای رو حداقل با 40 دقیقه تاخیر شروع می کرد و جالب اینکه به قول لاله

اونم میگفت این کار رو کمپانی های بزرگ ژاپنی هم میکنن که پشتش سیاست وجود داره (البته امیدوارم توجیح نبوده باشه)

می ریم سراغ نتیجه جلسات: معمولا سرگشاده تموم میشه یعنی باید خودت حدس بزنی چی شده
این عادت رو حتی منم دارم ولی میخوام ترکش کنم و با دیدن یه سری کلیپ تصمیم گرفتم که عوض شم
شیراز کلی مهاجر داره و به نظرم جز زیبایی های یه شهر میتونه باشه که کلی فرهنگ مختلف اونجا باشه

2 پسندیده