تبعات تغییرات اقلیمی در تغییر رفتار مسافرتی و کاهش علاقه به سفرهای تفریحی
بحران برگزیت و ترجیح مردم بریتانیا برای پسانداز پول به جای خرج اون در سفرهای تفریحی
بحران سیاسی در کشورهای توریستی مثل ترکیه که باعث کاهش تقاضا برای سفر تفریحی شده
و بقیه دلایلی که باعث شد شرکتی که در سال ۲۰۱۲ حامی مالی المپیک لندن بود، امروز فعالیتش رو متوقف کنه. ۲۲ هزار کارمند، ۱۹ میلیون مسافر در سال (مسافرتهای با تمام امکانات) و چرخش مالی ۹ میلیارد پوند! آماری هستن که نشون میده وضعیت چندان سادهای در پیش رو نیست. در همین امروز، ۶۰۰ هزار نفر مسافرین توریستی در هتلها و محلهای اقامت سرگردان شدن و فقط دولت بریتانیا برای بازگشت مسافرهای انگلیسی چیزی در حدود ۶۰۰ میلیون پوند باید هزینه کنه (جالبه که برای نجات شرکت، ۲۰۰ میلیون پوند لازم بود که دولت حاضر به دخالت نشد!).
از این داستان چه چیزهایی میدونین که به اشتراک بزارین؟ چه موضوعات جالبی به نظر میاد که به درک این مسئله کمک کنه؟
پس از انحلال این شرکت، ۲۰ هزار کارمند بیکار شدند و باید از این پس بیمه بیکاری دریافت کنند که در سال چیزی در حدود یک میلیون پوند است. علاوه بر اینها این اتفاق اقتصاد ترکیه، یونان و اسپانیا را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار میدهد.
سوالی که ذهن من رو درگیر کرده این است که آیا چنین شرکتی نمیتوانست با تعدیل نیرو، فروش بخشی از اموالش یا حمایت دولتی سرپا بماند؟ آیا کمی عقبنشینی برای حفظ این شرکت (و یا انحلال تدریجی) بهتر از فروپاشی یکباره نبود؟
اگه به گزارش نگاه کنین، متوجه میشین که درخواستهایی برای حمایت دولتی وجود داشت بخصوص از طرف حزب کارگر انگلیس، دقیقا به این دلیل که تعداد زیادی بیکار میشن. ولی قانون سفت و سخت عدم دخالت دولتی رو اجرا کردن. آخرین واکنشها از طرف بوریس جانسون هم این بوده که میخوان بررسی کنن که شرکتهای مسافرتی یا شرکتهای بزرگ آیا به مدیریت به اندازه کافی اهمیت میدن تا به این وضعیت دچار نشن. به قول اونها، آیا اونقدر روشن و درست برنامهریزی میکنن که کارشون به جایی نرسه که بخوان از پول مالیاتها استفاده کنن.
وقتی به مصاحبه رییس شرکت هنگام اعلام ورشکستگی نگاه میکردم به این فکر میکردم که چرا فروپاشیشان را به یکباره اعلام کردند و این همه مسافر را آچمز کردند. مثلا شرکت ایربرلین هم دچار ورشکستگی شد اما شیوه اعلام ورشکستگی طی یک برنامهریزی مشخص اعلام شد و شرکت لوفتاهانزا تعدادی از کارمندان بیکار شده را استخدام کرد و ۸۱ فروند از هواپیماهایی شرکت را خریداری کرد و مسئولیت بلیطهای فروخته شده را بر عهده گرفت.
اما شرکت توماس کوک در حالی که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکرده است شروع به احداث ۱۶ هتل کرده است که رفتار عجیبی به نظر میرسد. یعنی شرکت در شرایط سخت به جای کوچکتر شدن اقدام به گسترش فعالیتهایش کرده است. این شرکت میتوانست با تعدیل نیرو و فروش بخشی از داراییهایش (مثل کاری که ایربرلین کرد) سر پا بماند و یا حداقل به تدریج اعلام ورشکستگی کند.
میگه برای شناخت یک رویداد (پدیده و هرچیزی) ، ضدش رو بررسی کنید. متضاد یک شرکت حملونقل کهن سال ورشکسته ، یک شرکت حملونقل جدید است. مثل قطر ایرویز و برادران مشابهش. قطر ایرویز چه کرده و چه میکند که توماس کوک نکرده؟! قطر ایرویز چه خدماتی و با چه سبکی ارائه میده؟! وجود حمایت دولتی تا چه حد در موفقیت قطر ایرویز تاثیر داشته و غیره.
با بسته شدن پرونده توماس کوک سایر رفقای اروپایی این شرکت بیشتر به هوش خواهند بود چون تقریبا مشکلات مشابهی وجود داره و حضور رقبای جدید شرقی برایشان بسیار جدی است.