از تجربه ی پیامرسان سروش چه چیزهایی میشه یاد گرفت؟

پیامرسان سروش سال گذشته وام و تسهیلاتی حداقل ۵ میلیارد تومانی دریافت کرده بود، منبع. دو سال پیش هم از مزیت فیلترینگ تلگرام بهره مند شده بود. این پیامرسان ملی هفته ی گذشته توسط صدا و سیما به مزایده گذاشته شده، که تصویر این مزایده رو میتونین تو این سایت مشاهده کنین.

از منظر تخصص و همین طور سبک فکری شما، درس این ماجرا چیه؟

2 پسندیده

این یک پروژه از خیلی وقت پیش شکست خورده بود! میزان استفاده از سروش به نسبت کلی کاربران هم این رو نشون میداد. ولی خود همین مزایده هم احتمالا برای پولشویی هست نه برای اعتراف به شکست! از خیلی وقت پیش هم هشدارهایی بود که بخصوص در استارتاپهای بزرگ، شائبه پولشویی عظیم بدون توجه به عملکرد هست. بعضی از ورشکستگی صوری استارتاپها بزرگ به همین برمیگرده.

ولی اگر مستقل از این بخوایم بحث کنیم، نکته بسیار عمیقی در این داستان هست. بخصوص در کارکردهایی اجتماعی، ایجاد ابزار مشابه اهمیت چندانی نداره. نکته مهمتر، ایجاد اعتماد هست و اینگیج کردن کاربرها. این داستان در ایران اتفاق نخواهد افتاد چون اگر همون خصوصیات و آزادیها به کاربر داده بشه، مشکلات ابزارهای خارجی دوباره ظاهر میشه. در مورد اینترنت ملی هم همین مسئله برقراره، به نوعی سیستم حاکمیتی باید به خودش زحمت انطباق بده و نه اینکه فکر کنه با ابزار میتونه افراد رو محدود کنه و عملکرد رو حفظ کنه.

3 پسندیده

بیشتر پروژه های استارت آپی که پروژه رو به صورت اوت سورس بیرون‌سپاری کردن، به همچین سرنوشتی دچار شدن. بنده شخصا با خیلی هاشون مستقیم درگیر بودم.
این پروژه در بدترین حالت ۶ ماه توسعه با ۱۰ نفر توسعه دهنده نیاز داره که در بدترین حالت 5۰۰ میلیون تومان هزینه داره. حتی اگر دو سال به صورت کامل هم تیم درگیر باشه زیر ۲ میلیارد ت هزینه تیم خواهد بود. هزینه سخت افزار و سرور در زمان راه اندازی پروژه اگر بگیم ۲۰ تا سرور داشته باشه حداکثر ۶۰۰ میلیون ت هزینه شده. در حالیکه نزدیک یه ۳۰ میلیارد تومان هزینه ضمانت مزایده س که ۵ درصد کل مزایده میشه. ظاهراً صدا سیما بیشتر روی فروش دیتاهای موجود و برندینگ سروش حساب باز کرده و بقول خودشون نرم افزار توسعه داده شون نتوانسته استانداردهای موردنظرشون پاس کنه و رسماً پروژه از لحاظ فنی شکست خورده

3 پسندیده

مسئله اینه که روشن نیست که میزان افراد حقیقی (نه کاربران زورکی که به دلیل اجبار سازمانی وارد شدن) استفاده کننده ازش چقدر هست. اگر در ابعاد ۱ میلیون استفاده کننده واقعی باشه، هنوز با جایی مثل توییتر فارسی قابل رقابته و میتونه ارزشمنده باشه برای یک بیزنس مرتبط. ولی متاسفانه عدم شفافیت باعث میشه که ریسک بسیار بالایی در ارزشگذاری وارد شده باشه!

1 پسندیده

نمی‌دونم هزینه‌ای که گفتید شامل توسعه نرم‌افزاری هم می‌شه یا نه. چون الان نمونه‌های اوپن‌سورس امن پیام‌رسان شامل سرور و کلاینت ساخته شده و می‌شه ازش استفاده کرد. حتی نیازی به توسعه زیاد هم نداره. کافیه نصبش کنید و به موقع آپدیت کنید.

اگر بدترین حالت در نظر نگیریم حتما راه های کم هزینه تر نظیر بومی سازی یه سورس اپن سورس و یا حتی خرید یه سورس تجاری با کیفیت هم میشه که به مراتب کم هزینه ترن

البته پروژه یه الترنیتیو دیگه ای به نام سروش پلاس داره که به ادعای توسعه دهنده ساختار فنی پروژه با سروش کاملا فرق می‌کنه و ظاهراً از بیس توسط تیم جدید توسعه داده شده و ظاهراً ادعای مالکیت پروژه رو دارند هر چند مایل به همکاری با سرمایه گذار جدید هستند.

1 پسندیده

این پروژه ها مثل مرده هایی هستند که به زور دستگاه اکسیژن آنها را زنده نگه میدارند. بهترین نتیجه ای که میشه گرفت این که هیچ محصول نرمی رو نمیشه به زور و با وام و فیلترینگ سایر نرم افزارها موفق کرد.

2 پسندیده

نتیجه اخلاقی :

نهاد های حکومتی در بهترین حالت میتونن مشتری یک استارتاپ یا محصول نرم افزاری باشن نه فاندرش
.

مثالش : شرکت mba و oracle یکی از بزرگترین مشتریهاش دولت آمریکا بود . بزرگترین خریدار داده کاوی های گوگل سازمان های امنیتی آمریکا هستن و خیلی مثال های دیگه . منتها دولت آمریکا کمتر دیدم که خودش فاندر یه پروژه نرم افزاری باشه

3 پسندیده