اولین کنفرانس فیزیک
اگر اشتباه نکنم بهار سال ۸۸ بود. هوا بسیار عالی بود و تصمیم گرفته بودیم به جای خوابیدن سر کلاس مکانیک کوانتومی روی دو صندلی روبهروی هم بنشینیم و با هم بحث کنیم. البته این بحثها همیشه جدی نبود. ما اسم این محل را پاتوق گذاشته بودیم. زمستان و تابستان فرقی نداشت، چای روی این صندلیها خیلی میچسبید به خصوص وقتی میدانستی همورودیهایت در حال رنج کشیدن سر کلاس درس هستند. این عکس حاصل یکی از همین دور هم نشستنها بود:
از سال دوم تقریبا فقط کلاسهایی را شرکت میکردم که استاد حرف تازهای برای گفتن داشت. اگر استاد صرفا کتاب درسی را روی تخته کپی میکرد، سر کلاس حاضر نمیشدم چون معتقد بودم خودم هم میتوانم آن کتاب را بخوانم. اما بودند استادانی که کتاب را تقدیس نمیکردند و حتی نگاهی انتقادی به برخی کتابهای درسی داشتند. من همیشه آن دسته دوم از استادان را میستودم.