از دید شما کسی که نصیحتتون میکنه، چه حسی داره؟

سلام خدمت همگی، شما به کسی که داره نصیحتتون میکنه، با چه دیدی نگاه میکنین؟ دلسوزتونه، خودشو خیلی دانا میبینه، داره دخالت میکنه، یا میخواد ارزشهای زندگیمونو مطابق ارزشهای خودش تغییر بده، یا تجربه ی زیادش رو میخواد ثابت کنه؛ البته بگم اون شخص پدر یا مادر عزیز نیستن، فرضا یه دوست.

2 پسندیده

خیلی به طرف مقابل فکر نمی‌کنم!:thinking: همه اطرافیان به هر حال یه زمانی نصیحت می‌کنن آدمو، بعضیا خیلی نصیحت می‌کنن که نمیدونم چه حسی دارن! ولی برخوردم (دیدم) به نصیحت اینه:

من یه حالت عرفانی خاصی رو تو خودم به وجود آوردم که الان شرح میدم!: ))

از نصیحت شدن متنفرم. نمیدونم چرا، مغرورم؟ لج‌بازم؟ هیشکی جز من درست نمیگه؟ اینا چیزایی‌ن که بابام خیلی بهم گوشزد می‌کنه! از یه جایی به بعد دیدم که خیلی عصبانی میشم موقع نصیحت شدن، پرخاش می‌کنم و ممکنه طرف مقابلم رو ناراحت کنم. از طرفی متوجه شدم این رفتار فقط در حین نصیحت شدن اتفاق میفته. خیلی وقت‌ها بعد نصیحت که فکر می‌کنم می‌بینم با خیلی از گزاره‌ها موافقم، ولی اون لحظه اصطلاحن خون جلوی چشمام رو گرفته بوده!: )) اون موقع‌ها تو ذهنم هی تکرار میشه “اون هیچی از شرایط تو رو نمی‌فهمه” که خب غلطه چون حداقل یه مقداریش رو باید بفهمه!: ی

راه‌کارم برای این مسئله اینه:

تا جایی که میتونم سکوت می‌کنم. به هر گزاره چندین مرتبه از ابعاد مختلف فکر می‌کنم در حین نصیحت شدن، که باعث میشه خیلی از حرفای ناصح رو نشنوم!: )) ولی نگران نباش، مهم باشن دوباره تکرار می‌کنه، یا می‌تونی ازش بخای تکرار کنه! اگه تو مودش نباشم و بدونم نمی‌تونم کنترل کنم خودم رو تو چشمای طرف مقابل خیره شده و همینو بهش میگم! اگه اصرار ورزید صحنه رو ترک می‌کنم!: ی با آدم ناصح نباید بحث کنی. نصیحت یکی از راه‌های انتقال تجربه تو آدماست، و انتقال تجربه زندگی اجتماعی ما رو ممکن کرده. بعضی آدما به هر دلیلی از بقیه ناصح‌تر هستن و قسمت والد شخصیت‌شون پررنگ‌تره. اگه این آدما والدینت نیستن و دوستت هستن باید بهشون نشون بدی تو هم فرزندشون نیستی و میتونی همون مقدار والد باشی، وگرنه میتونن آزاردهنده بشن. اینکه چطوری اینو نشون بدی خیلی بستگی به شرایط داره. یه راه‌حل عمومی برای مواجهه با نصیحت (که البته توش بحث به نتیجه نمی‌رسه) اینه که بحث رو به شوخی و مسخره‌بازی بکشونی که کلن فراموش بشه!: )) خصوصن وقتی توی جمع نصیحتی داره انجام میشه خیلی جواب میده، به جنبه طرف مقابل هم خیلی بستگی داره!: ی

و درباره اون حالت عرفانی‌م… دیدی آدم همیشه به یه مقدار از اطرافش و خودش آگاه نیست؟ من وقتی با کسی صحبت می‌کنم که میدونم ممکنه عصبانی‌م کنه و برام مهمه که ناراحتش نکنم، اون لحظه‌ی گفت‌وگو رو طوری متصور میشم که رفتار و حرفای خودم و طرف مقابل رو از یه نگاه سومی می‌بینم!! توضیحش یکم سخته مثل انجام دادنش!: )) یجورایی سعی می‌کنم خودآگاه بحث کنم. خیلی انرژی می‌گیره و انجامش سخته، ولی جلوی عصبانی شدنت رو می‌گیره و گاهی حتا احساس حماقت می‌کنی از حرفی که ممکن بود بزنی!

4 پسندیده

شاید بی رحمانه به نظر برسه اما، به نظر من نصیحت کردن بدون خواست و رضایت قلبی شنونده، یکی از مصادیق تجاوز به حریم خصوصی دیگرانه و ناشی از عزت نفس پایین فرد نصیحت کننده است.
من در حال حاضر، حتی اگر کسی ساعت ها مشکلاتش رو باهام در میون بذاره، هیچ نصیحتی نمی کنم، مگر اینکه قبلش بپرسم که اجازه دارم نظرم رو بگم یا اینکه تنها گوش کردنم کافیه.

اگر در جایگاهی باشم که دیگران اقدام به نصیحتم می کنند، اگر خوشم نیاد، به روش های مختلف نارضایتی خودم رو نشون می دم و تا جایی که بتونم این فرایند رو بلافاصله متوقف می کنم، و این روش ها در مورد افراد مختلف و شکل های مختلف موضوع متفاوته. خب مسلماً ما قرار نیست با تمام جهان قطع رابطه کنیم، بلکه باید مهارت های ارتباط با دیگران رو یاد بگیریم و این خودش یک هنر است. اشکال مختلف برخورد با این مسئله در شرایط مختلف، می شه بخشی از هنر ارتباط برقرار کردن با دیگران.
موضوع مهم هم اینه که نمی تونیم اجازه بدیم به حریم خصوصی مون تجاوز بشه (تحمل کنیم تا خودش منصرف بشه)، چون نمی خوایم با متوقف کردن طرف، او رو ناراحت کنیم.

2 پسندیده

ممنون ،خیلی جاها به نصیحتشون فقط گوش دادم و این باعث شده، ارزشهایی رو که برای من خیلی مهم هست رو زیر سوال ببره، و از دید خودش به اون موضوع ،بخواد من رو توجیه کنه،که همین باعث شده کمتر رفت و آمد کنم،و واقعا این خیلی مهمه که هممون مهارت ارتباط برقرار کردن رو یاد بگیریم

1 پسندیده

کسی که نصحیتت میکنه لزوما بهتر از تو نیست
فقط تو زندگیش حماقتای بیشتری کرده و دلش نمیخواد توام اونارو دوباره مرتکب بشی

البته دسته‌ی بسیار معدودی هم هستن که دنبال گوش مفتن نه راهنمایی من و شما.

3 پسندیده

هیچموقع پیش نیومده با کسی شروع به درد و دل کنم یا راهکاری بخوام که خود دانا پنداری داشته باشه! طرف صحبتم ممکنه نظریاتی بده که بوی نصیحت بدن و من اینو میذارم پای دلسوزیش و اینکه دنیاش و دیدگاهش و کلا کاراکترش با من متفاوته ولی داره سعی میکنه کمکم کنه. هرچند کمکش بی فایده باشه ولی تلاشش ارزش خودشو داره. اگر از نصیحتاش خوشم نیاد، فقط یاد میگیرم و دفعه ی بعدی باهاش مشورت نمیکنم. تو ذهنمم اگه بخوام حرفی بزنم فقط با خودمه که سفره ی دلمو پیش ادم اشتباهی باز کردم و سعی میکنم هیچ حس و نظر خاصی به حرفای اون طرف نداشته باشم (سعی میکنم!).
بعضی ها هستن که ازشون نظر نمیخوای، حالا یا گذری اومدن و شنونده ی بحث شما شدن یا کلا بحثی نیست خودشونو صاحب عقیده میدونن که به هرکس رسیدن یه نصیحتی کنن! این ادما رو اصلا تحمل نمیکنم و اینو بهشون ابراز میکنم تا دیگه نخوان اینکارو تکرار کنن.

3 پسندیده

کسانی که نصیحت می کنند چند نوعند

بعضی خودشون تجربه ای ندارند فقط سخن سرائیشون جنبه پر گوئی داره
نصیحت گوی رندان را که با حکم قضا جنگست / دلش بس تنگ می بینم مگر ساغر نمی گیرد

بعضی واقعا حرفی برای گفتن دارند که قابل تامله
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستر دارند / جوانان سعادتمند رای پیر دانا را

البته شرط اول قدم آنست که خود نصیحت شونده هم حال و حوصله شنیدن را داشته باشه
ولی نصیحت من به شما
نصیحتی کنمت گوش کن و بهانه مگیر / هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر

2 پسندیده