در بسیاری از فیلمها که در رسانه ها دیده ام یک جمله زیاد گفته میشود.
چرا ما رو به امان خدا رها کردی ؟؟؟
پدر و مادرت را به امان خدا رها کردی و رفتی!!!
آنقدر این جمله تکرار شده که به صورت یه ضرب المثل در آمده .
در خوش بینانه ترین حالت این جمله برای بیان رها کردن و مسئولیت نا پذیر بودن بکار میرود ولی چرا اینطور ؟
حضرت عطار در مصیبت نامه حکایتی را در این مورد داردبه شرح زیر:
کرد از مکه عمر عزم سفر / در سرای آبستنی بودش مگر
گفت: الهی ای جهان روشن به تو / رفتم و طفلم سپردم من به تو
چون عمر القصه باز آمد ز راه / مرده بود آبستنش از دیر گاه
از سر گور زن آوازی رسید / کانچه بسپردی بیا آمد پدید
رفت امیر المومنین بگشاد خاک / دید آن زن نیمه ای ریزیده پاک
نیم دیگر زنده بود و تازه بود / طفل را زو شیر بی اندازه بود
در گرفته بود طفلش آن زمان / ای عجب پستان مادر در دهان
برگرفت او را عمر زان جایگاه / هاتفیش آواز داد از پیشگاه
کانچه بسپردی به حق با تو سپرد / مادرش را چون به نسپردی بمرد
عصمت حق گر نباشد دسترس / خلق در عصمت نماند یک نفس