یکی از تفریحات من تو پادپرس اینه که بشینم پروفایل بچه ها رو نگاه کنم نوشته هاشون رو بخونم تا بتودم دیدگاه های آدم های مختلف رو با توجه به رشته تحصیلی و چهارچوب ذهنی اونا برسی کنم و ازشون یاد بگیرم
خوب تا جایی که من فهمیدم تعداد زیادی از بچه هایی که اینجا هستن اختر فیزیک خوندن . من خودم تخصصم نرم افزار هست و با اختر فیزیک فقط در حد یکی 2 تا کتاب از میچیو کاکو و استیون هاوکینگ آشنایی دارم ولی میدونم کسایی که با اختر فیزیک سر و کار دارن دیدگاه های فلسفیشون نسبت به زندگی و هدف آفرینش و واژه هایی مثل امید ، عشق ، رسالت ، زندگی و … خیلی به واقعیت و علم نزدیک تره و هدفم از طرح این سوال این بود که اختر فیزیکی های پادپرس یه فرصت برای بیان دیدگاهشون نسبت به زندگی داشته باشن
تو اختر فیزیک الان داره مباحثی مثل جهان های موازی ، ماده تاریک ، انرژی تاریک ، نظریه رشته ها ، ابعاد اضافی جهان هستی و خیلی موارد جالب دیگه مطرح میشه که تمام این ها درک ما رو از جهان ذره ذره دارن بیشتر میکنن که این خیلی خوبه منتها همین اکتشافات باعث شده که خیلی مفاهیم که صرفا بخاطر آموزه های دینی ما جزو باور هامون بودن عوض بشه و همین باعث میشه نسل جدید که این تفکر سکولار رو میپذیره دچار یه جور پوچ گرایی بشه .
فارغ از بحث های دینی و باور های مذهبی و در چهارچوب قوانین پادپرس شما اختر فیزیکی ها که توی خط مقدم فلسفه_علم هستین این پوچ گرایی رو چطوری برای خودتون حل میکنید ؟ دیدگاه شخصی شما راجع به هدف زنده بودن ما آدما چیه ؟
من فکر میکنم ارتباطهای غلطی بین علم فیزیک و ذهنیات آدمها ایجاد شده که باعث این اثر شده. خیلیها هم در فیزیک از این جو استفاده ابزاری میکنن برای شوآف. منظورم سطح علم کسی مثل میچیو کاکو یا هاوکینگ یا بقیه دانشمندها نیست، بلکه مسیری هست که میخوان واردش بشن.
برای اینکه کمی توضیح بدم ذهنیتم رو:
تا اونجایی که از فلسفه علم و فیزیک اطلاع دارم، فیزیک و علم به معنی علوم مرتبط با داده و فهم، قرار نیست به آدمها بگن که «چرا زنده هستن» ولی میتونن بگن که
دنیا و موجودات از کجا اومدن. به اندازه دادههایی که دارن البته.
چه قوانین بر تحول دنیا حاکمه. باز هم این به اندازه دادههایی که وجود داره و میزان پیشرفت در زمان خودش
هر سناریویی که برای آینده در نظر میگیرین ممکنه به چه نتایجی منجر بشه. این هم به اندازه پیشرفتی که در فهم علم به دست اومده.
حالا پس ارتباط فیزیک یا علم با مقولههایی که هدف رو مشخص میکنن چیه؟
توی این مقولهها، عموما ادعایی مطرح میشه (میگم ادعا، چون به شکلی علمی قرار نیست اثباتی برای حرفها آورده بشه) بهتون میگه اگر این مسیر طی بشه به هدفی میرسین که خوب یا بد هست. علم میتونه دو تا قسمت رو بررسی کنه:
آیا مسیری که ادعا میشه قابل طی شدن هست؟ یعنی به قوانین طبیعی که میشناسیم احترام میزاره! اگه خیر که هیچی، صرفا ادعا باقی میمونه. اگه بله، خوب میریم مرحله بعد
آیا مسیر به هدفی که موردادعا هست میرسه؟ آیا این تنها هدفی هست که مسیر میتونه بهش برسه؟ آیا این تنها مسیر رسیدن به اون هدف هست؟ تمام این سه سئوال مهم هستن. چالش بزرگ بین علم و ایدئولوژی در همین قسمت هست.
ولی علم نمیتونه بهتون بگه که آیا این هدف که میخواین بهش برسین، برچسب خوب داره یا بد! این سئوال یک سئوال بیمعنی علمی هست.
الزامی هم نداره به مثالهای مذهبی نگاه کنیم. این چالش بین علم و تمام ایدئولوژیها هست، حتی اونهایی که به ظاهر از خود علم نشات گرفتن.