هر زمان به هر دلیل ممکنه مهاجرت کنیم یک بار برای داشتن امکان زندگی و کار بهتر، زمانی برای تحصیل و… مدتی هست که به ادامه تحصیل فکر می کنم و مطالعاتی داشتم از مراجع مختلف از جمله سایت اپلای ابرود. فرایند ادامه تحصیل در خارج از کشور برای کسی که تا الان این کار رو انجام نداده خیلی پیچیده به نظر میاد همینطور هزینه ها مربوط به ادامه تحصیل کم نیست حتی اگه فاند و اسکولارشیپ داشته باشین. اینجاست تجربه دیگران کمک می کنه که این راه روشن بشه و همینطور هزینه ها معقولتر. قصد دارم توی این سوال از کسایی که تجربه مهاجرت دارن بپرسم که از کجا شروع کردن و چه راهکار هایی برای کاهش هزینه و سهل شدن این راه دارن، به علاوه مدتی که در ایران نبودن و یا نیستن چجوری بر دلتنگی غالب شدن.
از کجا شروع کردین برای اپلای؟
دانشگاه و استاد رو چجوری انتخاب کردین؟ در ایمیل به استاد چه چیز هایی ارایه کردین؟ درخواست فاند رو چجوری مطرح کردین؟
فاند دولتی و اسکولارشیپ رو چجوری باید درخواست کرد؟ تجربه ای از اراسموس دارین؟
در فرایند اپلای چه مدارکی به دانشگاه اریه کردین؟
SOP رو به چه صورت تنظیم کردین؟ در رزومه کاهایی رو که بلد هستین ولی براشون مدرک ندارین آوردین یا نه آیا باید حتمن مدرکی براش داشت؟ در رزومه چه چیز هایی لازم هست که ذکر بشه؟ فرایند های جنبی برای دانشگاه اهمیت داره (برای مثال ورزش یا موسیقی)
زبان رو چجوری نمره بالا گرفتین؟
برای گرفتن نمره بالا زبان کدام موسسه رو پیشنهاد میدین؟ راهی برای اینکه با زبان متوسط رو به بالا بشه خودخوان نمره بالا گرفت؟
از زمان اپلای تا زمانی که بهتون نتیجه رو گفتن چقدر طول کشید؟
اپلیکیشن فی رو چه کردین؟
راههای ویوکردن اپلیکیشن فی چیه؟
در سفارت چه سوال هایی ازتون پرسیدن؟
کلن چه سوال هایی ممکنه بپرسن؟ SOP سفارت چه فرقی با دانشگاه داره؟
مسکن رو چجوری تامین کردین؟
هیچ ساز و کاری وجود داره که تا مدتی که جایی رو پیدا می کنید ازش استفاده کنید؟ یا باید هتل رفت در اون مدت؟ سایتی برای این که قبل رفتن بشه از طریقش خونه ای اجاره کرد وجود داره؟
راهی هست که بشه ویزا کارت گرفت؟
چه جیزی جایگزین ویزاکارت هست؟
برای روز مبادا باید چه کرد؟
اگر به هر دلیل نیاز به پول به صورت فوری پیدا بشه باید چکار کرد؟
چجوری میشه پروژه فری لنس گرفت؟
به نظرم رسیده که قبل از رفتن چند تا کار فریلنس انجام بدم که بتونم اگه لاز شد تجربه قبلی داشته باشم. چه مشکلاتی در کار های فریلنس هست؟
مهم ترین مشکل:
غم هجرت رو چه کردین؟
از @Ali_Shakeri و @bgolshaee می خوام که راهنمایی کنن و دوستان دیگری که تجربه دارن لطفا نظرشون رو بگن.
من برنامهای برای اپلای کردن نداشتم. در ایران دانشجوی دکترا بودم و در فکر انصراف از دکترا و پیدا کردن شغل بودم. داشتم ازدواج میکردم و مسائل مالی خیلی مهم شده بود. یکی از استادهای آلمانی ایمیلی به یکی از استادهای ما در زنجان فرستاده بود که اگر دانشجوی خوب میشناسی معرفی کن. آن استاد عزیز هم من را معرفی کرد و خودم هم یک ایمیل زدم و رزومهام را برایشان فرستادم. من را دعوت به مصاحبه کردند و پذیرفته شدم.
نکته مهم این بود که استاد آلمانی به اندازهای به استاد ایرانیمان اعتماد داشت که بدون سختی من را به عنوان دانشجو پذیرفت.
درباره اراسموس نمیدانم. اما اگر ایدهای در ذهن دارید میتوانید یک پروپوزال DFG بنویسید و درخواست فاند برای سه یا چهار سال کنید. البته نوشتن این پورپوزال کار چندان راحتی نیست اما اگر ایدهای داشته باشید با کمک یک استاد آلمانی میتوانید آن را بنویسید.
در مورد آلمان معمولا مستقیما با استاد در ارتباط هستید و نه با دانشگاه. استاد هم مهارت شما برایش مهم است نه مدارک و آزمونهای زبان. من SOP ننوشتم اما در یک صفحه انگیزههایم را صادقانه نوشتم. مثلا نوشته بودم که صرفا برای نیاز مالی به آلمان میآیم.
من چند سال قبل از اپلای کردنم کلاسهای فشرده تافل را رفتم که خیلی موثر بود. گوش دادن به مستندهای علمی و تاریخی را توصیه میکنم.
یک هفته. همانطور که گفتم استاد به دنبال دانشجو بود و به استادها و دانشجویان زنجان هم اعتماد زیادی داشت و البته هنوز هم دارد.
چنین چیزی در فرایند اپلای من وجود نداشت.
سوالهای عمومی و بسیار ساده میپرسند. در SOP سفارت شما معمولا انگیزههای عمومیتان از سفر به آلمان را مینویسید. در SOP دانشگاهی انگیزهها را کمی علمیتر بیان می کنید.
دانشگاه به مدت یک ماه مهمانخانهای به من داد تا فرصت کافی برای اجاره یک خانه داشته باشم.
سایتهای زیادی برای یافتن خانه وجود دارد اما لزومی ندارد پیش از مهاجرت به آن فکر کنید.
به راحتی میتوان کارت اعتباری گرفت. کافی است که دانشجو باشید و یا قراداد کاری داشته باشید.
خیالتان راحت. دولت آلمان تا از وضعیت مالی شما مطمئن نباشد ویزای شما را تمدید نمیکند. شما باید ابتدا وضعیت مالی خود را توسط قرارداد کاری یا پول کافی در بانک اثبات کنید.
اما اگر با همه اینها به پول احتیاج داشتید، افرادی هستند که با کارمزد پول انتقال میدهند.
این را نمیدانم.
من اسمش را غم هجرت یا دلتنگی نمیگذارم. در مورد آلمان اسمش را میگذارم انجماد در یک جامعه سرد که تفاوت زیادی با جامعه گرم ایران دارد. من تفریحات خودم را درست کردم و از آنها لذت میبرم. دلتنگیها تا حد زیادی از بین میروند. البته کافههای تهران و محیط دانشگاهی ایران را به هیچ وجه نمیتوان در اینجا یافت اما ممکن است بعد از چند سال به نبودشان عادت کنید.
معمولا استاد شما در آلمان با شما یک قراداد کاری میبندد. تمام هزینهها از همان قرادداد کاری تامین میشود. اخیرا حتی دانشجویانی که اسکولارشیپ داشتهاند هم به قرارداد کاری تغییر کردهاند.
البته قرارداد کاری مزایای خیلی زیادی دارد مانند بیمه درمانی، بازنشستگی و…
ساختمان شماره ۳ زیان دانشگاه تهران. در خیابان طالقانی نزدیک درب شرقی دانشگاه تهران.
البته شنیدهام که جهاد دانشگاهی هم کلاسها خوبی دارد.