از کجا شروع کنم؟!

این روزا یه انگیزه اومده سراغم که انگار ول کن نیس!
خلاصه کنم. دلم میخواد یه چیزی اختراع کنم. یه وسیله. کوچیک بزرگش فعلا برام مهم نیس. ولی انگیزش اومده.
چیزی که ذهنم رو در گیر کرده اینه، که باید یک سری علوم فنی پایه رو بلد باشم، کار با وسایل و غیره و غیره.

ایده ای دارید؟ از کجا باید شروع کنم و اولین کاری که باید بکنم چیه؟ تجربه ای دارید؟

راستی ، هدفم قرار نیست کوتاه مدت باشه. هر چقدر لازم باشه و طول بکشه پذیرام
images

پ.ن: امروز تولدمه‌.باورم نمیشه ۱۸ سالم شده! :):

8 پسندیده

خب امروز می تونه به غیر از روز تولدت روز تولد دوباره هم باشه.
ساختن چیزهایی جدید می تونه حس فوق العاده ای داشته باشه چون انسان دوست داره خلق کننده باشه.
من وسیله و دستگاه زیاد درست کردم و متاسفانه همیشه سخت افزار کم می اوردم یعنی یه چیز می ساختم و بعدش برای ساخت چیز بعدی دستگاه قبلی رو خراب می کردم و مشکل دیگه ای هم که داشتم این بود که برای پیشرفته تر کردن کارهام نیاز به علم الکترونیک داشتم.
خلاصه کلی چیز میز ساختیم ولی در نهایت رسیدم به این قضیه که چرا اینقدر باید محدودیت داشته باشم نسبت به قطعات الکترونیکی و مکانیکی.

همون موقع بود که با دنیای سه بعدی آشنا شدم. یعنی درون کامپیوتر می تونم بدون محدودیت دست به ابتکار بزنم و هر چی بخوام خلق کنم، درسته چیزی که درست می کردم فیزیکی نبود ولی نتیجه همون حس و داشت و همون لذت و داشت.

می تونی با کامپیوتر شروع کنی به خلق کردن اگر برات مهم نیست که کارت فیزیکی باشه، کار با کامپیوتر ترکیبی از هنر و مهندسیه


حتی بعد از چند سال می تونی بری برای شرکت های خارجی یا ایرانی کار کنی چون یک رشته است.
فقط باید پشتکار زیادی داشته باشی حدود 5 سال ، از کار پشت سیستم هم خسته نشی و برعکس لذت ببری.
برای شروع هم در مورد نرم افزار cinema4D تحقیق کن.

حالا اگر این کار و دوست نداری می تونی روی چوب کار کنی.
هم هنره هم با دستات کار می کنی.

یا کلی کار دیگه، ولی تمام این کارها فرایند 4 یا 5 ساله داره به بالا تا حرفه ای بشی.

بعضی از کارهای فنی هم باید فکرت طوری باشه که بتونی مسائل و حل کنی و با حرکت آشنا باشی. مثلا دستگاهی که پوست سیب زمینی هارو به مقیاس بزرگ می کنه رو نگاه کن. خیلی ساده است و پیچیده
مثلا تو دانشگاه بهت یاد نمیدن چطوری از اینا بسازی ، اگر رشته مکانیک باشی فقط بهت می گن چطوری باید بسازی که دستگاه خورد نشه یا مقاومت لازم و داشته باشه یا اگر الکترونیک بخونی فقط بهت میگن می تونی مداری بسازی که چنین جریانی رو اینطوری تنظیم کنه ولی اینا وسیله است در اختیار تو و اون اصل کاری چیزی نیست جز خلاقیت و حس کنجکاوری و حس ایجاد ارتباط بین چیزی هایی که ظاهرا ارتباطی بینشون نیست.

7 پسندیده

بهتره از خودت شروع کنی.
متاسفانه ماها خیلی فکر‌میکنیم برای اینکه خیلی خفن بشیم باید مثلا شبیه فلان کسک بشیم ولی الزاما این به معنایی موفق بودن نیست. به نظرم حالا که انگیزه داری رو خودت کار کن. چطوری؟
سعی کن یه کار جدید که تاحالا ازش میترسیدی رو شروع کنی. مثلا یه کتاب قطور رو تو مترو بخون، سعی کنی چیزی که ناراحتت میکنه رو عوض کنی، یا اگه با کسی تو رابطه نیستی وارد رابطه شو. همه اینها کمکت میکنه که بفهمی چی تو رو خوشحال میکنه و بهت انگیزه میده و دوست داری که انجامش بدی. در اینصورت نه تنها به صورت کوتاه مدت بلکه برای تمام لحظات عمرت انگیزه داری.
ادم تا وقتی خودش رو تو یه چالش نندازه نمی تونه رشد کنه و ادمی میتونه از پس یه چالش بربیاد که دوستش داشته باشه.
مثال شخصی
مدتها قبل بعد از اینکه ارشدم تموم شد تصمیم گرفتم یه کاری رو شروع کنم. بنابراین تصمیم گرفتم برم و خدمت سربازیم که همیشه مزاحمم بود رو تموم کنم. وقتی وارد خدمت سربازس شدم فهمیدم که باید یک نرم افزار رو یاد بگیرم وقتی خواستم اون نرم افزار رو یاد بگیرم فهمیدم که ما تحریمم و نمیشه از روش معمول اونو یاد گرفت وقتی اون رو یاد گرفتم فهمیدم یه ماده اصلی مورد تیاز قطعات رو ما از خارج میاریمم و… همین طور دومینو وار مسائل مختلف رو حل میکردم.
مورد دوم
چند سال قبل تصمیم گرفتم ازدواج کنم ولی نه کار داشتم نه پول داشتم و نه حتی مهارت ارتباطی و دست اخر اصلا کسی رو نمی شناختم :joy::joy::joy:
پس گشتم دنبال کار و بعدشم پول دربیارم و همزمانم پیدا کردن‌کیس مناسب و…
نکته تمام اینها این بود که شروع کردن اونها از یه انگیزه و یه سوال شروع شد که از من بود و من سعی کردم حلشون کنم.
بنابراین بهترین توصیه من به شما اینکه اولش از خودت بپرسید شما چی میخوایید. بعدش برید دنبالش حالا به هر جا رسید و هرچقدرم مشکلات بود اذیتتون نمی کنه چون دارید مسئله خودتون و دغدغه تون رو حل میکنید. در غیر اینصورت ممکنه چندین کار رو شروع کنید ولی هیچ کدوم رو به سرانجام نرسونید.

9 پسندیده

ببین یه چیزی اول کار، ایده هیچ ربطی به علم نداره پس دست خودتو با علم نداشتن نبند و فقط شروع کن، مشکلات علمی رو به مرور حل میکنی در ضمن دیگه زمان صفویه نیست که یه نفر همه علوم رو بدونه. اگه نتونی از مشکلات علمی رد بشی با یه فرد مطلع و قابل اعتماد مشکل رو حل میکنی.

حلا از کجا ایده بیاری؟ اطرافت رو نگاه کن ببین چه نیازی وجود داره؟ (همونجوری که @bgolshaee گفت از چیزای کوچیک شروع کن) اولین پاسخت بهش چیه؟ پاسخت رو بنویس برو سراغ حضرت گوگل سرچ کن ببین برای این نیاز پاسخی هست؟ اول فارسی سرچ کن و بعد از ایده گرفتن برو سراغ زبان انگلیسی. یه نکته مطالعات اولیت یکم ممکنه سخت و حوصله سر بر باشه مخصوصن اگه زبانت خوب نباشه. اما مهم نیست بازم گوگل ترنسلیت هست. خسته نشو اگه حس کردی زیاده کوچیک کوچیک بخون. کاری به ریزکاری علمی نداشته باش. خوب که گشتی فیلمها رو دیدی، ایده ها رو گرفتی و یه دید کلی پیدا کردی برو و پاسخ خودت رو چکش کاری کن و شروع کن از ساده ترین قسمت راه حل به رفع مشکل.

اولین مشکلی که من الان اطرافم میبینم و ساده هست کیپ نشدن در فلزی قابلمه روی گاز که مادرم داخلش شلغم پختن. راه حلم اینه که با فشار مختصر جاهایی که با بدنه گیر داره و مانع کیپ شدن رو میگیره درست کنم. حالا حضرت گوگل و… باید یادم باشه که من نمیخوام قر شدگی ایجاد کنم پس باید براش راه حلی پیدا کنم که در برای ابرو چشم کور نشه، اولین ایده براش استفاده از پارچه در محل ایجاد فشار هست و…

کار بعدی چرا شمع های وارمر اینقدر زود تموم میشه؟ از چه راهی عمرشون رو زیاد کنم؟ چجوری یه وارمر بزرگتر درست کنم که حرارت بهتری برام ایجاد کنه و بتونم بذارم توی کولم و با خودم ببرم کوه و باهاش یه چایی برای خودم درست کنم. حالا چیکار کنم که این وارمره توی باد کوه خاموش نشه؟ چه مواد طبعی می تونم توی خونه پیدا کنم و به عنوان سوخت این وارمر استفاده کنم جوری که وسایلم رو کثیف نکنه؟ راسی قدمیا از موم برای شمع استفاده میکردن…

اینا شروع ایده پردازی هست ادامش میبینی سن ۲۸ سالگی داری مشکلات بزرگتر رو حل میکنی.

7 پسندیده

این جملات رو روی دیوار اتاقم می نویسم. خیلی روم تاثیر گذاشت…
ممنونم
راستش وقتی که داشتم متنت رو می خوندم قشنگ درک کردم که شرایط رو تجربه کردی. تجربه های ادم های نزدیکی که باهاشون در ارتباطی خیلی بیش تر از تجربه های ادمای هرچند بزرگ تاثیر داره…
همین.
بازم ممنون

3 پسندیده