من خودم: دختری با قلب بزرگ
ما هیچ وقت نمیمیریم روز مرگمان تولدی دوباره ای است روزی تلخ و شیرین بین مردن و زنده شدن در جسمی دیگر در تاریخی دیگر تناسخ وجود دارد و شاید تو هزار سال قبل. بعد از مرگت به دنیا بیایی زمان ساخته ذهن ماست همدیگر را در هر جسمی که هستیم دوست بداریم.
من: جایی برای بودن
میخوام توصیف کنم چطور آدم میتونه در جایی قرار بگیره که تمام بودنش رو تجربه و زیست کنه.
اسم اولین کتابی که بنویسم؟ من اسم کتابم رو میذارم: «بازنده شماره یک و شماره دو» محتواش نمیدونم چی ممکنه باشه ولی احتمالا شرح حال خودم باشه!