در روزهای جمعه ۱ شهریور ۹۸، اختلالی وسیع در اینترنت ایران پیش اومده که بسیاری رو درگیر خودش کرد. از افرادی که از نت استفاده میکنه تا کسب وکارهایی که باید مراقب کیفیت خدمات باشن، از جمله خود پادپُرس.
در پیگیری به عمل آمده، وزیر ارتباطات اعلام کرد که مدیران مربوطه ادعا میکنن که این اختلال به دلیل اشتباهی سهوی اتفاق افتاده و البته ظاهرا تنبیه شدن:
میدونم که به شکلی شدید، همه دیدگاه خوبی از فضای مدیریتی جامعه نداریم. هدفم این مورد و حتی جامعه ایران لزوما نیست، چون در فضای جامعه به اندازه کافی سناریو برای تنبیه میچینن. اگر کمی دورتر بریم از فضای مملکت، به نظر شما یک فرد در مقابل اشتباه سهوی زیردستان باید چه واکنشی نشون بده، بخصوص اگر این اشتباه، مشکلاتی در ابعادی وسیع ایجاد کنه؟
برای مشارکت تو این بحث فقط ۴۸ ساعت بعد از آخرین پاسخ فرصت دارین.
کاربرهای معتبر، که نشان پادپُرسی رو دارن، میتونن تو این گفتگو شرکت کنن.
خوب سادهترین گزینه برکناری و تنبیه شدید هست که به نظر باعث درس عبرت برای بقیه خواهد شد. ولی این گزینه در درازمدت میتونه به دو مسئله منجر بشه:
کسی برای انجام کارها مهم اقدام نکنه. چون به هرحال امکان اشتباه بالاست و اگر تنبیه شدید در کار باشه، هیچ میزانی از مزایا نمیتونه افراد رو تشویق کنه که کار با ریسکی شدید رو انجام بدن.
اگر هم افراد وارد کار بشن، راههای گریز بسیار پیچیده ایجاد میشه تا به سادگی اشتباهات دیده نشه. این یعنی در زمانی طولانی اشتباهاتی که از ترس پوشیده شدن، باعث اشتباهات محاسباتی میشن و اثرات مهیبی برای کل سیستم اجتماعی دارن.
البته بدون تنبیه هم نمیتونه باشه. ولی جالبه که به سیستم تنبیهی خلاقانهای فکر بشه!
برای اشتباه سهوی میشه مجازات کاهش مزایا یا حقوق رو در نظر گرفت و براش درجه مشخص کرد
برکناری مجازات شدیدیه و برای اشتباه سهوی مناسب نیست. البته به میزان ضرری که در نتیجه این اشتباه به وجود اومده هم مربوطه
خُب سوالی که مطرح کردید اولین چیزیو که به ذهن آدم متبادر میکنه اینه که شما با تنبیه مدیران به این سبک مخالفین. اگر اینطوری باشه که باید بهتون بگم کاملاً باهاتون مخالفم و به نظرم این تنبیه واقعاً لازم بود. حتی به نظرم خیلی کمه. تو همین چند ساعتی که اینترنت کشور مختل بود خیلی از شرکتا با استرس شدیدی مواجه شدن؛ حالا بماند که احتمالاً ضرر هنگفتی هم داده باشن.
مشکلی که وجود داره اینه که رفتاری از این قبیل(تنبیه) در کشور ما معمولاً برای افراد بی کس و کار اتفاق میوفته. یعنی شما به هر سیستمی که در کشور ما وجود داره، از کوچک و بزرگ، هیچ وقت با این مورد مواجه نمیشی که مثلاً فلان شخص که با فلان جا در ارتباطه(یا فرستاده فلان وزیر و وکیله) در صورت انجام کار اشتباه با تنبیه مواجه شه. حداقل در عمل اینطور بوده.
یادمه کتابی میخوندم که در اون اشاره ی قشنگی شده بود به روش مدیریتی یک آمریکایی برای بازگردوندن شرکت آلمینیوم آمریکا به شرایط مطلوب. این شخص بعد از مشخص کردن هدف بلند مدت سازمان، با کوچکترین تخلفها بسیار بسیار شدید برخورد میکرده. به عنوان مثال یکی از مدیران برون مرزیشون که سابقه ی خیلی خوبی هم داشته رو فقط به خاطر رعایت نکردن یک مورد ساده از کار بر کنار و اخراج میکنن.
متاسفانه در کشور ما به خاطر اینکه شغلها دولتین، فقط در موارد خاصی امکان اخراج وجود داره که اونا هم معمولاً ربطی به حرفه ای بودن ندارن.
به نظرم کسی که مقام و مسئولیت مدیریت رو میپذیره، با عواقب اون آشنایی کافی داره. دلیلی وجود داره که مدیرها منابع و امکانات بیشتری در دسترس دارن، و اون هم مسئولیت و ریسک بالاتر کارشون هست.
تصمیم گیری و انتخاب همیشه ریسک هایی داره و کسانی دسترسی به دکمه ی انتخاب و لذت این کار نصیبشون میشه که تو مواقع مختلف نشون دادن حاضرن ریسک نتایج رو بپذیرن و تصمیمات معقول تر و به موقع تری بگیرن.
اینجا یه چیز در نظر گرفته نشده: اقدام نکردن خودش یه اقدامه و اتفاقا خیلی بیشتر از هر اقدامی ریسک داره و قابل تنبیهه! چون یه مدیر با اقدام نکردن داره کنترل موقعیت رو به دست عوامل خارجی و شانس میسپاره، اون هم موقعیتی که عملا خود ایشون مسئول مدیریتش بوده، نه دیگران.
پیشنهادم برای اشتباه سهوی یه مدیر چیه؟
اگه مدیری اون قدر باشه که اشتباه خودش رو متوجه شه، حتما اون رو به زبون میاره و بابتش عذرخواهی میکنه (از آسیب دیده ها) و خودش هم تنبیه مناسب خودش رو پیشنهاد میده.
دوستان فلان شرکت، من اشتباها دسترسی شما به وب رو قطع کردم و فلان دلار به شرکت شما هزینه زدم. از شما عمیقا عذرخواهی میکنم، درسی که از این اشتباه گرفتم این بود که بلابلا و راهی که برای عدم تکرار اون در آینده در نظر گرفتم این هست که پس بلا بلا. هر تنبیهی میگین میپذیرم، از جمله خودم درخواست میکنم کارانه من رو برای جبران خسارات آینده از من بپذیرین!
اگه مدیری اون قدر نیست که متوجه باشه الان تنبیه حقشه، بهتره مستقیما تنبیه شه تا یواش یواش یاد بگیره که هر که بامش بیش، برفش بیشتر.
به میزان خسارت و جبران کردن خیلی ربط داره. گاهی اشتباه تاثیر بالایی در سطح وسیعی میگذاره در نتیجه فرد در حالت محترمانه باید استعفا بده و در حالت دستوری برکنار و مجازات بشه. ولی وقتی شدت خسارت خیلی عظیم و گسترده نباشه میشه با مجازات فرد به جبران تمام خسارات از تنبیه او گذشت! به درحال چنین مدیری اگر هوشمند باشد از اشتباهش درس بزرگی میگیره.
با این حال این سوال هنوز در عالم نظری مدیریت مورد بحث و بررسی قرار میگیره. تغییرات سریع شرایط امروز ، نیازمند تصمیمگیریها و انجام تغییرات مناسب است. تغییر هم بدون ریسک نیست به همین دلیل تنبیه مدیرانی که اشتباه میکنند (مدیری که سختکوش است ، منطقی تصمیمگیری میکند ولی با شکست مواجه میشود) ، مورد اختلاف متفکرین است. تنبیه او یعنی از دست دادن مدیری که تجربه آموخته است* و ممکن است پیامی به سایر مدیران بدهند که برای تغییر تلاش نکنند و عدم تنبیه چنین مدیری که باعث میشود برخی مدیران گمان کنند در قبال اشتباهاتشان تنبیه نمیشوند.
به همین دلیل نظریهپردازان دنبال یافتن حدی از تحمل ریسک و شکست هستند. ولی این مسئله کاملا مورد قبول است که مدیریت عالی باید در مقابل شکستهای زیردستانش حدی از تحمل را بپذیرد.
*ماجرای مدیر شرکتی که یکی از مدیران زیردست او پس از انجام یک پروژه با شکست 20 میلیون دلاری مواجه شد و برای تقدیم استعفای خود وارد دفتر مدیرعامل شد ، مدیرعامل با رد استعفا به او گفت: 20 میلیون دلار برای کسب تجربه تو ضرر کردم حال که تجربه کسب کردی تو را کنار بگذارم؟!
نه من منظورم اینه کسی مدیر نشه نه اینکه مدیر باشه و کاری انجام نده.
هنوز سیستم به نظرم بر این فرض قرار داره که مدیر قرار نیست ریسکی انجام بده. برای حالتی که مدیر صرفا نقش کنترلی داره، حرف شما قبول که میشه به روشی که در پیشنهاد گفتین عمل کرد. ولی دنیای امروز، دنیای نیست که مدیریت ریسک نداشته باشه. این ریسک هزینههایی داره که یا باید در مزایا بیاد یا در تنبیه نیاد!
منظورم چیه؟ اگر ریسک در ابعادی وسیع وجود داره، درصدی از این ریسک باید به عنوان جایزه در حقوق مدیر بیاد. این معمولا امکانپذیر نیست، در جایی که ابعاد ریسک و کار بسیار وسیع میشه، سیستم نمیتونه به یک مدیر در این ابعاد مزایا بده. در اون صورت، تنبیه متناسب با کار، صرفا باعث میشه که کسی به سمت مدیریت موثر نره. اگر هم بره، صرفا کنترلی عمل کنه.
مثال پزشکی میتونه بسیار به این بحث کمک کنه. اگر متناسب با اشتباه پزشکان تنبیهی در نظر گرفته بشه، اون موقع پزشکی صرفا به سطوح بیمارهای ساده و کمریسک یا پزشکی عمومی، محدود میشه. کسی نمیاد عملهای با ریسک جانی رو انجام بده، چون با یک اشتباه یا ریسک، تمام زندگی خودش رو از دست میده. به همین خاطر، قوانین در برابر اشتباهات و ریسکهای پزشکی عدم تناسب در تنبیه رو در نظر میگیره.
من با صورت سوال مشکل دارم.
یعنی چی یه اشتباه سهوی. ببینید در حال حاضر کلی پروتکلهایی امنیتی وجود داره که تلاش میکنه که کلا اشتباه سهوی از سیستمها حذف بشه. اشتباه سهوی به چه چیزی میگن. اینکه مثلا یه راننده اتوبوس یهو دستش بخوره به چایی که تو دستشه و بریزه رو شلوارش و بسوزه و نتیجتا اتوبوس چپ کنه یا یه پزشک سهوتا نوسان قلب یه مریض رو چک نکنه و متوجه بیماری قلبی اون نشه و باعث مرگ مریضش بشه یا تو اسکیلهایی بزرگتر یه منها تو محاسبات جا به جا بشه و در نتیجه فضا پیمایی اپولو منفجر بشه.
اینها همه اشتباهات سهویی هستند ولی قبل از تمامی این موارد چندین و چند مورد پروتکلهایی امنیتی هست که باعث میشه با اطمینان خیلی زیاد از این اشتباهات سهوی جلوگیری شه. حالا مدیران ما دو تا رویکرد خواهند داشت یا به دلیل هرینه هایی بالایی این پروتکلها کلا بیخیالشون میشن و یا بهشون بها میدن و روبروز سعی میکنند اونها رو بیشتر و دقیقتر بکنند.
حالا اگر مدیر مجموعه ما به واسطه رعایت نکردن یه پروتکل امنیتی به حاطر مثلا درگیری ذهنی خانوادگی، باعث ضررهایی جانی یا مالی بشه اون وقت باید بدون شک اون رو اخراج کرد. البته حساسیت قضیه تنبیهات اون رو مشخص میکنه.
دلیل این موصوع اینکه این فرد نتونسته در بین مشکلات شخصی و کار تعادل ایجاد کنه و ممکنه بعدها اشتباهات مهلکتری رو مرتکب بشه.
دو حالت دوم مدیر تمامی پروتکلهایی امنیتی رو رعایت کرده و باز اتفاق ناخوشایندی افتاده. اولا این موضوع باعث میشه که خطای سیستم مشخص بشه و ثانیا امکانتکرار این خطایی سیستمی کاهش پیدا کنه.