مدت زمانی هست که بحث تغییرات منفی اقلیمی و آبوهوایی در سطح جهان مطرح شده و هشدارهای جدی در مورد عواقب خطرناک تداوم این روند مطرح میشه تا حدی که برخی دولتهای ثروتمند و قدرتمند جهان سعی دارند با ایجاد یک ساختار همکاری بینالمللی با این تغییرات طبیعی مقابله کنند.
خب این تغییرات حاصل مداخله منفی یا زیانبخش ما انسانها در طبیعت است که به نوعی چرخه طبیعی رو بهم زدیم و اثرات مخربی به جا گذاشتیم.
سوال من اینکه آیا امکان اعمال تغییرات مثبت در خصوص شرایطی اقلیمی ، طبیعی و آبوهوایی وجود داره؟
ما انسانها میتونیم طبیعت رو تغییر بدیم و تا امروز اینکار رو کردیم ولی گویا بیشتر تاثیر مخرب گذاشتیم. اما حالا به نظرتون میشه با دخالت مصنوعی تغییری مثبت ایجاد کرد؟
مثلا با مداخله وضعیت قطب شمال و جنوب رو بهبود بخشید ، یا با ایجاد دریاچههای مصنوعی بزرگ در مناطق کویری و محصور کوهستانی شرایطی اقلیمی رو تغییر داد ، روی افزایش میزان بارندگی ها تاثیر مثبتی گذاشت و امثال اینها. به نظرتون امکان مداخله مثبت وجود داره؟ یا اینکه هر مداخلهای خسارتبار خواهد بود؟
به دلیل کمی تجربه که در فیزیک و بررسی دادههای این داستان دارم، باید توضیحی رو بدم که شکل سادهشده است و پیچیدگی کلی رو کنار گذاشتم:
سیستم آب و هوا یک سیستم بسیار پیچیده و وابسته به شرایط کلی محیطیه . به عبارت علمیتر این سیستم هم آشوب و هم تلاطم را در خودش داره. به همین خاطر یک سری نکات مهم رو باید در نظر داشته باشیم:
امکان بررسی طولانی مدت آب و هوا به شکل دقیق وجود نداره. هنوز هم شکل دقیق پیشبینیهای آب و هوا بیش از چند روز نمیتونن پیش برن. در نتیجه اکثرا پیشبینیهایی که در مورد تغییرات اقلیمی میشنویم، «تا حدی» درست هستند. این خبر خوشحالکنندهایه، به این معنی که این شانس وجود داره که وضعیت به اون بدی که پیشبینی شده اتفاق نیوفته، ولی قطعا شرایط تا حد زیادی سخت خواهد شد.
همین خاصیت، به ما میگه که هر تغییری که ایجاد کنیم به همون اندازه که امکان تغییر مثبت داره، شانس تشدید وضعیت رو هم خواهد داشت. یعنی فهمیدن اینکه به چه شکلی میتونیم با تغییراتی که گقتین به بهبود وضعیت کمک کنیم، در حال حاضر ممکن نیست. پس بهترین شانس اینه که روی عواملی که اطمینان بالایی داریم تمرکز کنیم و سعی کنیم که تغییری خطرناک ایجاد نکنیم.
ابعاد سیستم اقلیمی به حدی بزرگه که با یک دریاچه یا تغییری در ابعاد انسانی و در زمان کوتاه در شرایط قطبها، تاثیر بزرگی رو نمیپذیره. مثل اینکه بخواین برای گرم کردن یک دریاچه، با کتری آب داغ داخلش بریزین، به شکل محلی اتفاقی رخ میده، ولی به سرعت در کل سیستم ناپدید میشه. وضعیت کنونی، حاصل بیش از یک قرن تشدید صنعتی شدنه و نه یک یا دو روز.
کمتر کسی از افراد دخیل در تغییرات اقلیمی، شک داره که ما از یکی از نقاط بازگشت ناپذیر عبور کردیم. معنی این حرف اینه که اتفاقهایی سخت در دهههای آینده حتما رخ خواهد داد، تلاش برای جلوگیری از اونها تقریبا بیمعنیه. در واقع همین الان هم سیستم آب و هوایی وارد حلقه فیدبک مثبت شده و آب شدن قطبها به عنوان یک موتور برای اون عمل میکنه. معنی این حرف میتونه این باشه که تلاش برای کاهش مصرف سوخت فسیلی فقط جامعه رو در برابر عواقب ضعیف خواهد کرد و روی روند اتفاقات اثری نداره.
مداخله در روند به نظر بیمعنی میاد ولی نکته اینه که در تاثیر عواقب روی طبیعت و جامعه میشه مداخله کرد. این به استراتژی موثری نیاز داره که در ابعاد جهانی باید به وقوع بپیونده وگرنه موثر نخواهد بود. افق مثبتی در حال حاضر برای این هم دیده نمیشه به دلیل خاصیت جامعه انسانی که در شرایط سخت از عقلانیت بیشتر و بیشتر فاصله میگیرن و به سمت تلاش برای حفظ خود و طعمه قرار دادن دیگران پیش میرن.
مثلا به جای آخرالزمانی که زمین داغ میشه ، ناگهان یخبندان رخ بده البته فکر نمیکنم به این شدت پیشبینیها معکوس بشن.
به نظرتون یه روزی میشه با کمک علم فیزیک دقت پیشبینی رویدادهای احتمالی سیستم آبوهوایی رو بالاتر برد و یک پیشبینی طولانیمدت از تغییرات جوی یک منطقه به دست آورد؟
فکر میکنم اگه بدانیم در یک افق زمانی بلندتر چه اتفاقاتی محتملا رخ میده میشه متناسب با اون اقداماتی انجام داد.
من حدس میزنم به خاطر بینظمی خاص این سیستم پیشبینی اتفاقاتی که ممکنه رخ بده بیشتر جنبه حدس و گمانهزنی داره. میدونیم که روند خطرناکی داره طی میشه اما نمیدونیم چه اتفاقی یا اتفاقاتی رخ خواهد داد. چه شکلی ، چجوری و حتی با چه شدتی.
گرم شدن زمین به معنی گرمای همیشگی نیست، این اشتباهیه که خیلی جا افتاده. متوسط دمای زمین رو به افزایش هست ولی نوسانات دمایی هم بسیار بیشتر خواهد بود. زمستانهای سرد، تابستانهای داغ و فصول به هم ریخته، همین الان هم به تدریج خودش رو نشون داده.