افسون افسانه‌ها - هر روز یک کتاب

کتاب «افسون افسانه‌ها ( کاربرد افسون)»؛ برونو بتلهایم، ترجمه اختر شریعت زاده، انتشارات هرمس

افسانه ها در نظر بسیاری از ما قصه های ساده ای هستند، روایت هایی از دخترکان بدبختی که دل به آمدن شاهزاده ای جذاب بسته اند یا جوانانی که با دیوها و هیولاها می جنگند تا زیبارویان خفته را نجات دهند. چیزی که ما کمتر به آن توجه می کنیم وجه دیگری از این داستان های به ظاهر ساده است. وجهی که شاید در حد کتابهایی روانشانسی عمق و گسترش داشته باشد. برونو بتلهایم در این کتاب به ما نشان می دهد این داستان های ساده به شکلی بسیار ناخود آگاه بسیاری از نکته های پنهان زندگی را در خود حفظ کرده و آن را به کودکان آموزش می دهند … .

چه کسی فکر می کند که داستان زیبای خفته در واقع نوعی آموزش جنسی دوران بلوغ است؟

دخترکی که در پانزده سالگی دستش با دوک نخ ریسی زخم شده و قطره خونی ظاهر می شود و دخترک به خواب می رود تا شاهزاده ای جذاب او را بیدار کند؟

آیا این داستان را نمیتوان نمادی از یک رابطه جنسی ناموفق در دوران نوجوانی (دوک نخ ریسی و زخمی شدن) و افسردگی پس از آن دانست؟

کتاب کاربرد افسون به بسیاری از این سوالات پاسخ می دهد و با طرح قصه های مشهور بعد جدیدی از آنها را در برابر ما قرار می دهد … .

اگر کتاب را خوانده‌اید بگویید از کدام قسمت آن خوشتان آمده و یا اگر سوالی دارید مطرح کنید تا راجع به کتاب افسون افسانه‌ها گپ بزنیم.

5 پسندیده

خیلی ممنون از معرفی خوبی که برای این کتاب، افسون افسانه‌ها، ارائه دادین. برام جذاب شد که بخونمش.

تو بچگی به لطف انتخاب بزرگترها، افسانه‌ها و داستان‌های زیادی رو میخوندم و لذت میبردم؛ مثلا افسانه‌های آذربایجان از صمد بهرنگی. بدون اینکه دنبال یادگیری یا چیزی باشم و اتفاقا موافقم یادگیری ناخودآگاه رخ میداد:

الان هم افسانه‌های ژاپنی یا بهتر بگم مانگاها و انیمه‌های ژاپنی رو دنبال میکنم و لذت میبرم و در ضمن الان دیگه به شکل خودآگاهی حواسم به بعضی آموزش‌های این مانگاها هست، مثال خیلی خوبش انیمه‌ی one piece هست که در بعضی موارد کارِ تیمی واقعا الهامبخشم بوده و هست.

3 پسندیده

متشکرم
افسانه ها و همین افسانه های مدرن که شما فرمودید کارکردی بیشتر از سرگرم کردن ما دارند. این کتاب با تحلیل های روانشناختی در پی آن است که لایه های فرویدی افسانه های قدیمی را رو کند. بسیاری از ما این افسانه ها را با نسخه های جدید که توسط نویسنده های معاصر ویرایش شده اند می شناسیم. از والت دیسنی می گذرم که این داستان ها را آنقدر پاستوریزه کرد که چیزی از نسخه اصلی نمانده. اما بسیاری از نویسندگان قرن نوزدهمی سعی کردند بخشهای واقعا ترسناک و خشن این افسانه ها را حذف کنند . برای همین است که کمتر کسی از ما می داند که خواهر های سیندرلا برای چپاندن پاهایشان در کفش تکه هایی از انگشتاشان را بریدند تا بتوانند پای خود را در کفش فرو کنند. همین مساله به طرز جالبی در کتاب مطرح می شود .
افسانه های مدرن که شما آن را در مانگاها یا انیمه ها می بینید شیوه جدید همان افسانه های قدیمی هستند با همان کارکردها که البته اکنون افسار گسیخته تر و بی پروا تر شده اند.
البته میتوان فارغ از همه اینها به مبل تکیه داد و کتابهای قدیمی را برای کودکان خواند یا آنها را تماشا کرد و از دنیای ساده و در عین حال شگفت انگیز آنها لذت برد…

3 پسندیده