الهام از موجودات یا سیستم های دیگه برای یادگیری از تجربیات

خیلی ها بر این باورن که حیوانات غریزه ای هزاران ساله دارن و تغییر نکرده. من برام جالبه حیواناتی مثل راکون ها و پرنده هایی که تو شیار خونه ها لونه میکنن و … این سازگار سازی یعنی تحول و تحول چیزی نیست جز تجربه آموزی.

حالا اینکه تجربیاتشونو ذخیره میکنن یا نه یا چجوری رو من نمیدونم، ولی به نظرم غریزه چیزی نیست که متوقف بشه.

مورچه ها یا زنبور ها یا هر کلی دیگه هم در طول سالها به تکامل رسیده و این نمیشه گفت باید مستند تصویری یا صوتی یا مکتوب باشه. فقط کافیه هر کاری که میکنیم باور داشته باشیم، بعد میبینی که چقدر امکانات هست . پس باید این مستند سازی چیزی ورای ماهیت نگاره ای یا … باید باشه که رسوخ میکنه به کلیت مجموعه و در طی سالها تفاوت رو حس میکنیم.

پس ما باید سراغ سیستم هایی بریم که اثرشون در دراز مدته . خود مجموعه باید از دل کار، اسم و موضوع رو بخش مالی و همه اینا در یک راستا هستن.

  • به نظر شما موجودات اجتماعی دیگه ، فرایندی برای ثبت اتفاقات و یادگیری از تجربه‌های گذشته شون دارن؟

  • چه سیستم های طبیعی یا مصنوعی میشناسین که درش ثبت اتفاقات و یادگیری از تجربه ها به خوبی انجام میشه؟

2 پسندیده

اول اینکه نه همه ی حیوون ها تجربه آموزی ندارن ببین درمورد پرنده ها فقط خانواده ی زاغ سانان اونقدری باهوش هستن که بتونن از تجربه ی خودشون استفاده کنن. توی حیوون های بزرگتر هم به جز بعضی هاشون اینا تجربه آموزی ندارن یعنی اینطوری نیست که بر اساس چیزی که ما اسمشو میذاریم تجره کاری رو بکنن.
بیشتر حیوون ها عادت میکنن یعنی تکرار رفتاری که به پاداش ودوری از مجزات منجر میشه براشون انگیزه است که کاری رو انجام بدن چیزی به اسم شرطی شدن که توی اموزش انسان هم خیل وقتا پیش میاد! نمونش جالبه زیاده!

یه بخش دیگه ای از رفتار های حیوونا هست که جامعه پذیری که حتی ممکنه به مرگ خود حیوون منجر بشه ولی برای بقای گونه مفیده اس این رو هم نمیشه گذاشت فداکاری! کاری که زنبور ها ومورچه ها توی لونه ها میکنن همچین چیزیه! واینا میان کاری رو میکنن که به نفع کلیت هست حتی انتقال تجربه در زنبور ها در کندو برای گفتن جای گل ها هم ازین دست اتفاقاته نه چیزی مثل انتقال تجربه در انسان ها!
ولی میشه به موجواتی با مغز بزرگتر و پیچیدگی بیشتر امیدوار بود که این اتفاق در اونها بیفته! مثل میمون ها که به بچه هاشون چیزایی رو آموزش میدن ولی این هنوز به سطح رفتار انسانی نرسیده.
سوالم اینه: آیا ما از تجربه ی تکامل برای استفاده ی بهتر از اون می تونیم سود ببریم؟

2 پسندیده

چرا اسم این رو رفتار رو نمیشه گذاشت انتقال تجربه یا انتقال دانش؟

اتفاقا به نظرم این کاری که مورچه ها یا زنبورها میکنن برای جستجوی غذا، نمونه نسبتا تمیزی از کارکرد انتقال دیتا و دنیای متن باز هست.

تعریف انتقال تجربه چیه؟