آمار بازدید از موضوع «کتاب برای شروع کتابخونی» نشون میده که حداقل ماهی ۱۰۰۰-۲۰۰۰ نفر مایل هستن/نیاز دارن پیش از خرید کتاب، بگردن تا کتاب بهتری برای خوندن پیدا کنن. ولی در حوزههای مختلف، و بسته به روحیات و موقعیت افراد پیشنهاد کتاب میتونه متفاوت باشه. طوری که سوالِ «بهترین کتاب برای خوندن چیه؟» میتونه به تعداد افراد روی زمین جواب داشته باشه!
با این اوصاف، برای اینکه افرادِ بی تجربه در انتخابِ کتاب، بتونن به پیشنهاد مناسبتری برسن، بهتره الگوریتم یا فرایند رسیدن به کتابِ خوب برای مطالعه شخصیسازی بشه.
الگوریتم یا فرایند مناسب برای رسیدن به پیشنهاد کتابِ متناسب با روحیات و خواستهی افراد چیه؟
این پرسش برای رسیدن به یک پاسخ منتخب (جمعی یا فردی) مطرح شده. هر کسی میتونه مستقیم به پرسش اصلی پاسخ بده و یا با تجربههای شخصیش به تکمیل بقیه پاسخهای ارائه شده کمک کنه.
انتظار میره افراد مراجعه کننده بتونن با کمک الگوریتم یا فرایند طراحی شده، جستجوی هدفمندتری انجام بدن و راحتتر به کتاب مطلوب خودشون برسن. و از این طریق زودتر به جمع کتابخونها بپیوندن.
فعالیت در اتاق نوآوری، به شکل بازی بین افراد در نظر گرفته شده که بعد از چند مشارکت اولیه در ایوان پادپُرس ارائه میشه.
به افرادی که پاسخشون در نتیجهی پاسخ منتخب تاثیر مستقیمی داشته، نشان «پاسخِ نوآورانه» اهدا میشه. لطفا در صورتی که از دیدگاه یا پاسخِ دیگری الهام گرفتین، عنوان کنین.
نگران چیزی نباشین و با خیال راحت نکاتی که به ذهنتون میرسه رو مطرح کنین. ویراستارهای پادپُرس حواسشون به این موضوع هست و برای حفظ انسجام و همگرایی موضوع، بحثهای خارج از اصل سوال رو به موضوع جدید منتقل میکنن.
برای حفظ کیفیت پاسخها، فقط گروه نوآورا که شامل اعضای معتبر و علاقهمند پادپرس هست، میتونن به این مسئله پاسخ بدن. در صورت تمایل به مشارکت میتونین با یک کلیک، برای حضور در این گروه اقدام کنین.
امیدوارم دیدی که از پرسش دارم، درست باشه.
برای شروع بهتره مشخص بشه ورودی اولیه الگوریتم چه چیزهائی باشه تا براساس آن فرد به کتاب یا دسته خاصی از کتابها راهنمائی شود.
ابتدائیترین ورودیها:
1- سن
2- تحصیلات
3- تجربه شغلی
4- هدف کتابخوانی در صورت وجود
5- موضوع در صورت تمایل
6- انتظار از کتابخوانی در صورت وجود: سرگرمی، بالا بردن اطلاعات، …
7- نوع کتاب: رمان، تجربه، …
من به لیست ورودی هایی که @yousef مطرح کردن،
“زمانی که فرد میخواد یا میتونه برای کتاب خوندن بذاره”
و
"تجربه های کتابخوانی قبلی فرد، شامل مکان و شکل و حجم کتاب خوندنش و . . . "
رو هم اضافه میکنم.
بنظرم بعد از دریافت اطلاعات بالا، لیست کتاب هایی که در اون حوزه موفق بوده و در جشنواره های مختلف جایزه هایی رو دریافت کرده، همچنین پرفروش ترین کتاب ها رو باید به فرد معرفی کرد.
لیست دیگری که میشه ارائه داد نویسندگانی هست که در اون حوزه کتاب نوشتند.
الگوریتم پیشنهادی من یه سایت گفتگو یا پرسش و پاسخه(شاید چیزی شبیه پادپرس اما فقط با موضوع کتاب). به این صورت که
کار با پرسش از کاربر شروع میشه و بعد گزینه های پیش فرض با تعداد و تنوع زیاد برای انتخاب در قسمت پاسخ قرارداده شده و بسته به گزینه انتخاب شده، پرسش بعدی مطرح میشه و کار به همین ترتیب پیش میره.البته در انتهای هر سری از پاسخ های پیش فرض،گزینه هایی به صورت لینک برای مطالعه و راهنمایی (مثلا یه لینک میتونه نوآی کتاب پادپرس باشه) وجود داره. به این ترتیب حتی ممکنه شخص قبل از رسیدن به مرحله آخر کتاب هایی رو انتخاب کرده باشه.
مثلا
؟: چرا اینجایی؟
!: کتاب خوب میخوام.
؟: در چه زمینه ای؟
!: فلسفه
؟: تا حالا چیزی راجع بهش خوندی؟
!:. . .
؟: کجاها رو گشتی؟
.
.
.
فقط تنظیم سوالا و جوابا به نظرم نیرو و زمان میطلبه. چون هدف اینه که حس زنده بودن گفتگو را به فرد بده و بعد باید سایت رو به تمام کتابفروشی های آنلاین و اپلیکیشناوصل کرد. که شاید تو درآمد زایی هم اثر داشته باشه.
این موارد به عنوان ورودی های ابتدایی واقعا عالیه. شاید اگر یک تست شخصیت شناسی مخصوص کتابخوانی طراحی بشه بیشتر کمک کنه. تجربه به من نشون داده وقتی که مستقیما قرار بوده تست شخصیت بدم رغبت کم تری داشتم تا وقتی که تست شخصیت در قالب یک تجربه متفاوت مطرح شده
این مبحثی که سهیل مطرح کرد رو به خاطر بیارید. برای من تجربه تکمیل این تست از تکمیل یک تست MBTI لذت بخش تر بود. شرایطی رو در نظر بگیرید که فرد با قرار گرفتن در مسیر یک داستان و جواب دادن به سوالاتی درباره عملکردش در موقعیت های مختلف در آخر صندوقچه ای رو باز میکنه که اسم اولین کتاب برای کتابخوانی رو جایزه میگیره. این کار فوق العاده اثر بخش تر خواهد بود چون امکان این که اون کتاب واقعا اولین کتاب کامل شده زندگی اون فرد بشه هست. برای رسیدن به اون کتاب زحمت کشیده. کتاب بر اساس اطلاعاتی که خود اون فرد داده و چون احساس میکنه اون کتاب رو جایزه گرفته و به دست اورده کم پیش میاد تجربه خوندنش رو از دست بده
من هم فکر میکنم تست فوق العاده باشه، بویژه اگر که خیلی از نکات غیرمستقیم به دست بیاد. ولی حس شخصی بهم میگه که احتمالا دافعهی قوی ایجاد میکنه و افراد ترجیح میدن از الگوریتم استفاده نکنن.
آدمهای باتجربه هم میتونن نظر بدن تا این جنبه کمی روشن بشه.
معمولا تست شخصیت حس حریم خصوصی و جنبههای شخصی رو به آدمها میده و در اغلب موارد این حس رو القا میکنه که جنبهها مطلوب و نامطلوب رو با هم نشون خواهد داد. به همین خاطر ترس از شناخت جنبههای نامطلوب آدمها رو فراری میده. میشه همین ایده رو هم آزمود ولی تمایل به تست شخصیت شناسی اغلب پائین هست.
اول باید این توضیح رو بدم که من همیشه از خوندن کتاب چیز مفیدی به دست آوردم و بنابراین به همین خاطر هست که الان دارم اینجا می نویسم و به نظرم اگه راهی پیش پای افراد گذاشته بشه که بتونن کتاب مناسبی در زمینه مورد علاقه شون پیدا کنن خوب هست.
همچنین باید بگم که در سال های اخیر من دو یا حداکثر سه کتاب در سال می خونم و بعضی وقت ها هم یکی از اون کتاب ها رو زخمی می کنم (یعنی خوندنش رو به پایان نمی رسونم).
1- مهمترین موضوع در زمینه یافتن کتاب مناسب تعیین علاقه مندی های فرد بر حسب اولویت هست.
2- در مرحله بعد فرد باید به یک بانک اطلاعاتی جامع در کتاب دسترسی داشته باشه.
3- در مورد منابع فارسی این بانک اطلاعاتی می تونه کتابخانه مرکزی ایران باشه.
4- افراد می تونن در سایت کتابخانه مرکزی عضو بشن، زمینه های علاقه مندی شون رو بنویسن و بتوانند کتاب های اون زمینه رو مشاهده کنند و همچنین گزینه ای رو در حساب خودشون فعال کنند که اگر کتاب جدیدی در این دسته بندی ها منتشر شد بهشون اطلاع داده بشه.
ولی من خودم کتاب هایی رو که میخونم یا به توصیه دوستانم هست یا کتاب هایی رو که اندیشمندان اونها رو معرفی می کنند. البته در زمینه تخصصی موضوع تا حدی متفاوت هست و مشخصا در زمینه ای که نیاز به آموزش دارم با پرس و جو به کتاب مناسب مورد نیازم می رسم.
برای خودم، راحتترین روش برای پیدا کردن کتاب خوب برای خودم کمک گرفتن از دوستانی بوده که طبعشون رو میپسندیدم. تعداد این دوستانم زیاد نیست، شاید دو-سه نفر. ولی نظر این دوستان خیلی موثرتر از ستاره هایی بوده که در سایتهایی مثل آمازون یا گودریدز به کتابا میدن و یا جوایزی که یه کتاب یا نویسنده ش برنده شده.
پس اگه قرار باشه الگوریتم یا فرایندی برای پیدا کردن کتاب برای من کار کنه، لازمه به کمکش «افراد با طبع مشترک» رو پیدا کنم تا بعد لیستی از کتابهای پیشنهادی ایشون رو بگیرم!
این دوستان به هیچ وجه اون هایی نیستن که زمان بیشتری در معرضشون هستیم (همکلاسی یا همکار نیستیم) بلکه اونایی هستن که از همون معدود لحظاتی که باهاشون هستم لذت میبرم (و بیشتر از گوش کردن به صحبتهاشون). اتفاقا دو شبکه اجتماعی میشناسم که الگوریتمهاشون میتونه تفاوت خروجی این دو رویکرد (همکلاسی در برابر همصحبت) رو نشون بده: فیس بوک و پینترست.
تفاوت الگوریتم پینترست و فیس بوک در پیشنهاد فید به کاربر
در فیس بوک پیشنهاد دوست رو بر اساس مکان تحصیل یا محل کار کردن و یا زندگی میگیری. فید و محتوایی که در صفحه ت دریافت میکنی، بر اساس محتوای همین دوستانی هست که پیدا میکنی (پیشنهاد بر اساس علایقِ افرادی که در زمانِ خاصی باهاشون هممکان بودی).
در پینترست، برعکس، قبل از اینکه دوستی پیدا کنی؛ میری سراغ محتوایی که میپسندی و بعد در معرض افرادی قرار میگیری که اون ها هم محتوایی مشابه شما رو پین کردن. فیدی که در صفحه اول دریافت میکنی معمولا از محتوای دیگهای تشکیل میشه که توسط این افراد پین/پسندیده شده (پیشنهاد بر اساس علایق مشترک بین افرادِ ظاهرا غریبه).
فکر میکنم برای خوراک فکری، مثل کتاب، مدلی مشابه پینترست موفق میشه.
پ.ن. البته نمیدونم چه جوری میشه در دنیای واقعی و در یه فرایند ساده پیاده ش کرد!
گوگلینگ راجع به یه ابزارهای موجود
یه ابزار بانمکی که در این زمینه پیدا کردم، این سایت هست:
که یه فرم کوتاهی درش داره و پرش میکنی: چه کتابا و نویسندههایی رو دوست داری/نداری و چرا؟ چند سالته؟
و بعد یه کتابدار (یه انسان) در ظرف دو هفته بهت ۴-۵ مورد کتاب در زمینهای که میخوای، پیشنهاد میده. تنها نکته ی جالب و البته نقطه ضعف احتمالی این سایت، این هست که پیشنهاد نهایی انسانی پیدا شده و نه ماشینی. به نظر برای تعداد زیادی ورودی دچار مشکل میشه، ولی از اون ور حس خوبی میده که پیشنهادا توسط یه انسان ارائه شده.
کمی شبیه به همین تست ولی عملیتر، یه سری نوشتههای کوتاه با جنبههای طراحی شده که شخص نظر بده و براساس نظرش دیدی از علاقه موضوعی و شکل کلی کتابی که میخواد به دست بیاد. این به نظر بهتر نیست؟ البته خیلی طراحی دقیقی میخواد و وقت، ولی فکر کنم جذاب باشه.
منظور من هم تقریبا همین بود. به نظرم اگر فرد رو در یک داستان قرار بدیم و ازش نظر بخوایم بهتر ما رو دنبال میکنه
برای این کار چند تا قدم لازمه
چه افراد با چه تیپ های شخصیتی چه کتابی رو میخونن؟
اصولا چه کتاب هایی برای شروع خوندن متن راحت تری داره و جذب بالایی داره؟
نقطه اشتراک این دو رو گرفتن؟
طراحی یک سری داستان و نوشته برای رسیدن به جواب مورد نظر
یه بحثی رو میخوام مطرح کنم شاید اشتباه کنم و دوستان نظر من رو اصلاح کنن. این که ما داریم کتاب برای شروع کتابخوانی پیشنهاد میدیم و این مورد در نظر بگیریم که خواندن کتاب به خودی خود فوق العاده کاری پر از دافعه اس و اگر فرد تصمیم بگیره به خوندن کتاب بلافاصله باید بهش پاسخ داده بشه اگر نه امکانش هست به کل این موضوع فراموش کنه. پس گمان میکنم سرعت و جذابیت اون پاسخ هم باید جزو فاکتورهایی باشه که در نظر میگیریم. ممکن که بهترین نتیجه رو به فرد بدیم اما اگر دیر این نتیجه رو به دست بیاریم دیگه هیچ کاربردی برای فرد نداره.
برای کسانی که کتابخون نیستند به نظر من کتابهای ذبیح الله منصوری بهترین کتابهاست چون هم با تبحر خواننده را جذب کتاب میکنه هم به مرور اطلاع عمومی زیادی نصیب خواننده میشه
یا می دانیم (می توانیم حدس بزنیم یا با استفاده از آمارهای موجود پیدا کنیم)
و یا نمی دانیم؛ پس باید سئوال کنیم.
در حالت دوم، این سئوال ها به ذهن من می رسه، که می شه پرسید از افراد:
چه کسی رو در جهانتون و در دنیای اطرافتون به خاطر دانستن چیز یا چیزهایی تحسین می کنید؟
در چه زمینه هایی، اون فرد دانش خوب و جذابی داشته؟
تا به حال شده غبطه بخورید که کاش من هم اینقدر در این زمینه می دونستم؟
و همینطور این سئوال ها:
تا بحال شده سئوال هایی در ذهن داشته باشی که پیدا کردن جوابشون برات راحت نبودند؟
یا اینکه در مورد یه چیزهایی کنجکاو شدی (قطعه ای از فیلم، گفتگوهای افراد و غیره) و خواستی بیشتر راجع بهشون بدانی؟ اون موارد رو نام ببر.
بعد از گرفتن داده ها از خواست و روحیات افراد، یکی دو مورد از لیست کتاب های با کیفیتی که قبلاٌ آماده شده، همراه با یک توصیف مختصر و جذاب از اون کتاب، و یا ارائه صفحه اول کتاب یا پیش گفتار نویسنده/مترجم/ناشر (هر کدوم که در کوتاه ترین حالت، اطلاعات دقیق تر و جذاب تری به مغز انسان می دهند) به فرد معرفی می شه.
برای سنجش میزان موفقیت این برنامه، باید ابزار خیلی راحت و در دسترسی برای فهمیدن میزان رضایت مندی فرد از کتاب پیشنهادی قرار داد، مثلاٌ امتیازهای ۵ ستاره، با یک کلیک.
در مرحله بعد می شه سئوال هایی از این قبیل پرسید:
دوست دارید از همان نویسنده کتاب دیگری (یا بهترین آثارش) را بخوانید؟
دوست دارید در این موضوع، بهترین آثار جهان را بخوانید؟
و بنا به درخواست کتاب های بعدی پیشنهاد شوند.
پ.ن.: همونطور که خواسته بودید پاسخ های قبلی رو نخوندم و ممکنه این موارد تکراری باشند.
من فكر مي كنم ابتدا بايد احساس نياز واقعي ( نه احساس نياز كاذب چون اگه كاذب باشه ممكنه كتاب رو نخونه يا نصفه رها كنه ) به كتاب خواني رو در افراد بيدار كنيم و بهشون بفهمونيم كه همه ي افراد همين كه سواد خواندن و نوشتن داشته باشن اولا به عنوان يك انسان بايد سوال و درد داشته باشن ( بي دردي خودش يه درده) ثانيا حتما بايد از متخصص كمك بگيرن كه قطعا يكي از مهم ترين و ساده ترين راه ارتباط با متخصصان كتاب هست…
مثلا گزارش دادن از آمار مطالعه در جوامع ديگه با بيان سطح فراواني آن در اقشار مختلف. در واقع از اين طريق همه مخاطب ما قرار مي گيرند.
يا اطلاعاتي در مورد شروع سن كتاب خواني كه قطعا بايد از كودكي باشه. پس هم والدين به نحو خاص مخاطب ما مي شن و هم هدف نهادينه كردن كتاب خواني در افراد به دليل شروع شدن از سنين كودكي محقق ميشه و … بنابراين از ديدگاه من كاركردن روي روان و فكر افراد بايد يه قسمتي از برنامه رو به خودش اختصاص بده
ضمنا محيط به گونه اي طراحي بشه كه تا اين مطالب رو نبينن و نخونن نتونن به مرحله ي بعدي راه پيدا كنن مثلا چند تا سوال ازشون پرسيده بشه كه وادار بشن در مورد علت كتاب خوندن فكر كنن.
تست شخصيت شناسي (البته نوع تست از جهت اينكه افراد صادقانه جواب بدن در عين حال خسته كننده نباشه و … بسيار مهمه) و گرفتن اطلاعات افراد به نظرم خيلي خوبه و براي برخي افراد حتي جالبه اما …
اولا بايد اطمينان داد كه اطلاعات محرمانه ميمونه مثلا مانند پروفايل افراد قابل دسترس نيست ثانيا ذكر حداقل برخي اطلاعات بايد اختياري باشه مثلا شغل فرد يا حداقل افراد مجبور نباشن نام و نام خانوادگي بدن تا ترغيب بشن تست ها رو صادقانه جواب بدن و به هدف و كتاب مورد نظر برسن. به بيراهه رفتن اونا رو از ادامه ي راه منصرف مي كنه و خيليا ممكنه متوجه نشن كه خودشون مقصرن.
همه ي مسير براي شناخت فرد از خود تا مرحله رسيدن به كتاب در قالب يك پك باشه یعنی در یک مسیر مشخص با دسترسی راحت.
محيط و جايي باشه تا بتونن نتايجي رو كه از خواندن كتاب مورد نظرشون بدست آوردند به اشتراك بذارن. اينجوري هدف تشويق به كتاب خواني و درك موثر بودن كتاب در رفع نياز محقق ميشه.