فیلم جزیره شاتر (Shutter Island) اثر اسکورسیزی رو نگاه میکردم یه دیالوگ برام جالب بود. افسر به فرد میگفت «مهمترین موهبت ما خشونته و ما موجودات خشنی و وحشی هستیم. بدون قوانین اجتماعی ، اگه من بین تو و غذات قرار بگیرم ، با یه سنگ منو میکُشی و غذات رو میخوری!» آیا به نظرتون انسان موجودی وحشی است یا یک موجود اهلی؟ وحشی به معنای متمایل به ستیز و خشونت ، اهلی به معنای متمایل به صلح و عدم خشونت.
به عنوان پینوشت در میان اندیشمندانی که پیرامون اجتماع تفکر کردند از مارکس در منتها علیه رادیکالیسم چپ ، تا دورکیم و هابز به نوعی جز سرآمدن محافظهکاری ، تا جان لاک و هربرت اسپنسر به عنوان متفکران لیبرالی ؛ یک دیدگاه مشترکی وجود داره مبنی بر اینکه انسان تنها در جامعه خوی انسانی دارد. انسان بدون جامعه یک حیوان خشن و وحشی است. به عبارتی بدون این قواعد ، به قول هابز بدون لویاتان انسان ذاتا میل به خشونت و پرخاش و ستیز داره.
به نظرتون انسانهای یک اجتماع در صورت نبود قواعد ، همچنان مسالمتآمیز با یکدیگر برخورد میکردند؟
خوب این داستان دقیقا یک دید بهمون میده که بهتر صحبت کنم. مُد خیلی مهمه: در واقع همون داستان هرم مازلو پیش میاد، آیا ارتباط و برهمکنش در سطح نیازهای ابتدایی باقی میمونه یا نه، جامعه با رفع نیازها بدون شرایط بد، امکان ارتباط سطح بالا رو برقرار میکنه.
نگاهی به اتفاقهای اخیر از جمله کرونا، نشون میده که اگر تداخل در سطح نیازهای پایه به وجود بیاد، بسیار بعیده که در طولانیمدت یادگیری کمکی به جامعه بکنه و مُد انسانها به مُد وحشی عوض خواهد شد.
این احتمال وجود داره که ستیز و خشونت در سطوح بالاتر هم دنبال بشه و انسان سعی بکنه فردی که حدس میزنه مانع دستیابی به آن خواسته است رو از بین ببره مثلا کشتن برای دست یافتن به ارزشی مانند شهرت.
معمولا اون هم در حیطه نیازهای رقابتی قرار میگیره و فکر نمیکنم از بحث مجزا باشه. یه نکته هم اینکه آموزش میتونه برعکس هم باشه: نیازهای پایهای رو در ذهن ما جا بندازه که واقعا اهمیت پایهای ندارن و ما همون رفتارهای سطح پایین رو در مورد اونها انجام میدیم.
حالا وحشی نگیم ، انسان مایل به کجرفتاری و ناهنجاری هست. فکر میکنم فروید هم چنین باوری در نظریاتش هست. به همین دلیل دکترین کنترل بهترین راه مقابله با انگیزه کجرفتاری است. فردی به نام تراویس هرشی در تحقیقات پیمایشی که انجام داد تا حدی توانست این نظریه رو در حیطه جرمشناسی تقویب کنه که عامل اقدامات نابهنجار مثل جرم و جنایت به خاطر ضعف کنترل است ، ضعف کنترل بیرونی و خودکنترلی. هرچند به نظریهاش نقد وارد است ولی تا حد قابل قبولی میشه انسان رو موجودی وحشی قلمداد کرد. یا میل به توحش در وجود انسان هست و فرصتش ایجاد بشه وحشی میشه.