جهت چرخش زمین به دور خودش طوریه که آفتاب از شرق طول میکنه.
حالا فرض کنین برعکس بود و آفتاب از غرب طلوع میکرد!
چی میشد؟؟؟
اصلا این موضوع مهمه؟
میتونه دلیل داشته باشه یا صرفا یه تصادفه؟
خودم که باورم نمیشه تو این طبیعت کاملا منظم چیزی بدون دلیل وجود داشته باشه.
پ.ن.: فرض کنین برعکس بود، اون وقت ما جهان غرب بودیم و آمریکا شرق!
هر ریال ما هم معادل 130000 دلار آمریکا!
اگه زمین برعکس میچرخید، یه زمین سبزتر داشتیم و مساحت بیابون های زمین ۱۱ میلیون کیلومترمربع کمتر بود! و البته بیابونها جایی بودن که الان خبری از بیابون نیست: آمریکای جنوبی، برزیل، آرژانتین و شمال چین.
مشابه یک دیسک گردان گاز که تبدیل شده به منظومه ما، که اون گردش اولیه بین تمام اجزاش تقسیم شده، در کیهان بیشماره. خورشید و همه سیارههاش، دور خودشون، همانند زمین میگردن به جز زهره و اورانوس، پس بنظرم تو مقیاس کل کیهان جهت گردش میتونه تصادفی باشه. منظورم از تصادف، بی دلیل بودن نیست، منظورم اینه که نمیشه اسمش رو نظم کارخانهای گذاشت.
حالا مهم اینه که اگه گوی زمین جور مخالفم میگشت، همون آش و همون کاسه بود، به مرور زمین با آدما و آدما با زمین سازگار (در واقع ناسازگار) میشدن، باز تمدنهای عظیمی پدید میآمدن و به دلایل مختلف از جمله سلطه بیتدبیری بلنداقبالان ناپدید میشدن، و گاهی نه تنها تدبیر دانایان و تلاش بلند همتان فایده نمیکرد، بلکه جابجایی داراییهای زمین در شرق و غرب هم در جواب معادلات قدرت بی اثر میبود.
به خاطر همین گاهی انسان در عمق دانش منزوی میشه تا از راز زمین و زمان و نه انسان سر دربیاره.
با اینکه سوال ترکیب ظریفی ازعلوم و تجربی اراٸه میده، پیشنهادم اینه جنبه علوم تجربی و علوم انسانی سوال رو جداگانه بررسی کنیم؛ مثلاً ببینیم الان تا همینجا، چه سوالهایی میتونیم از جهت گردش زمین و بقیه اجزای گردنده و رونده جهان بپرسیم؟ برای کدوماش جواب پیدا شده؟ کدوم جوابا قطعی شدن؟ برای جوابها لازمه تا چه مرزهای مکان و زمان بریم؟ کدوم قوانین علمی رو باید مرور و درک کنیم؟ چه تجربهها و کشفیات رصدی کمک کنندست؟