موارد بسیاری هست که از فرهنگ استفاده حرف میزنیم؛ میگیم ما فلان چیز رو وارد کردیم، اما فرهنگ استفادش بین مردم جا نیوفتاده، نظرتون چیه؟ چه مثالهایی دارید؟ شاید فراوون!
یه مسأله هم هست، اون اینکه؛ بعضی نقصها موقع استفاده و تجربه کردن موقعیت بروز میکنه، و به فکر طراحان و کاربران میوفته، مدل بهینه چیه؟
کدوم ملتها یا فرهنگها، موفق شدن به ارائه فرهنگ استفاده قبل یا همزمان با استفاده بیشتر اهمیت نظری و عملی بدن؟ ما کجای کاریم؟ میتونید آمار و مثال بیارید.
من این رو بیشتر یه غُر زدن روشنفکری میدونم. فرهنگ در این جمله به معنی فرهنگ در جامعهی دیگهای هست و البته یه نکته مهم فراموش میشه که عنصر جامعه در ایجاد و تغییر فرهنگ بسیار مهمه. اگر فرهنگ متفاوتی در استفاده شکل میگیره باید بپذیریم و مطالعه کنیم. خوب یا بد رو باید به شکل دقیقتری بیان کنیم تا بشه به این مرحله بریم که
یعنی باید بدونین ارزش، نقص و نامناسب بودن به چه شکلی تعریف و ارزیابی میشه.
شاید استفاده درست یا نادرست.
درست: استفاده هماهنگ با ساختار حال و آینده سلامت فرد کاربر و جامعهای که در اون زندگی میکنه.
به نظرم نمیشه اول فرهنگ استفاده را ترویج کرد. تا وقتی سوار خودرو نشویم و معایب هرج و مرج مطلق در رانندگی رو نبینیم ، نمیتوانیم از فرهنگ احترام به چراغ راهنمایی و علائم رانندگی مانند توقف ممنوع ، رعایت حق تقدم و … صحبت کنیم.
از طرفی هیچ تضمینی هم نیست که اگر کاربری وسیله را گسترش دهیم ، فرهنگ آن نیز شکل خواهد گرفت. ممکنه در یک شهر مردم بارها و بارها در اثر عبور از چراغ قرمز دچار صدمه مالی و جسمی بشوند ولی همچنان از چراغ قرمز عبور کنند! (میشه از یک سوراخ چندین بار گزیده شد)
بهترینش استفاده همراه همگام با فرهنگسازی است ولیکن بدون هیچ گونه تضمینی. نهایتا به این میرسیم که هیچ تضمینی برای داشتن فرهنگ استفاده وجود نداره! چه اول استفاده کنیم ، چه اینکه اول فرهنگ استفاده را مطرح کنیم و یا اینکه همزمان هردو را به کار بگیریم. (احتمالا عوامل دیگری دخیلاند و عوامل دیگری میتوانند کمک کننده به این موضوع باشند مثل سیستم تنبیه و مجازات)
نمونه واضح و ملموس ملی آن بحث تلفات گسترده جادهای و رانندگی است که صرف هزینههای کلان در این حوزه تا امروز نتایج ملموسی به همراه نداشته.
بنظرم باید استفاده و فرهنگ استفاده با هم وهمسو باشه. علاوه برمعایب و سودی که برای اشخاص داره مشخص میشه زمان کاربری و نوع استفادهها مشخص میشه (در هر زمینه ای) بعد قوانینی که برای افراد هم میتونه تغییر پیدا کنه و شکل دیگه ای به خودش بگیره.
مثل استفاده از دنیای مجازی و فرهنگ استفاده از آن که خیلی پیچیده و گسترده ست.