این مشکلی است که من الان درگیرم راستش موندم چکار کنم
پسرم با این که تو درس های ریاضی پر استعداده ولی وقت خودش رو با بازی های رایانه ای پر می کنه هر چی هم نصیحت می کنم نتیجه نگرفتم
البته گفتن در این سن (18 سال) طبیعی است
ولی من نگرانم
هر کسی مطمئنا تو زندگیش آرزوهایی داره و نیازی نیست کس دیگری برای آدم آرزو بسازه. البته که اکثر آرزوهامون به افراد عزیز زندگیمون همبستگیهایی داره. ولی خب بهترین انتخاب کننده ی آرزوهای بلندمدت هر فردی خودش هست.
این وسط چیزی که اکثر افراد بلد نیستن، این هست که آرزوهاشون رو به اهداف معقولی تبدیل کنن. پس اگه روزی میدیدم یکی از افراد عزیز زندگیم، تو زندگی خودش سردرگم به نظر میرسه
از صفر تا صد فرایند هدفگذاری رو بهش به شکل تجربی یاد میدادم.
یعنی بهش کمک میکردم تا چند هدف مورد دلخواه خودش در حوزه مدنظر خودش بذاره و بهشون پایبند بمونه. اگه نیازی بود، تو این مسیر مثل یه دوست باهاش همراهی میکردم.
مثال بگم اگه یکی از اهداف کوتاه مدت فرد این هست که بازی dota2 رو تموم کنه، بهش کمک میکردم این رو به یه هدف کوچک و معقول برای خودش تبدیل کنه و مسیرِ رسیدن بهش رو رصد کنه.
این طوری فرد رو به یه مهارت تجهیز کردم و بعد از این خودش هست که میتونه بگرده ببینه تو زندگی چه آرزوهایی داره و چطور میتونه اون ها رو به اهداف دست یافتنی تبدیل کنه.
سوالی که میتونم ازتون بپرسم اینکه نظرتان در مورد هدف زندگی چیه؟ چیزی که من خیلی وقتها از خانواده هایی ایرانی در سراسر دنیا می دونم اینکه هدف زندگی اون چیزهایی که ما فکر میکنیم درسته. به نظرم این اصلا درست نیست و خوب باعث میشه جذابیتهای مشخصی در بچه ها ایجاد نشه.
چند تا سوال ازتون می پرسم.
اول اینکه آیا شما آپارتمان نشین هستید و اگر آپارتمان نشین هستید چقدر به بچه خودتون این اجازه رو میدید تا مثلا تو گروه هایی دوستی مختلف شرکت کنه؟ چقدر کلا فرزند شما تو فعالیتهایی گروهی شرکت میکنه؟
ببینید همه من تو دوران نوجوانی دنبال اثبات کردن خودمون هستیم و دوست داریم بابت این اثبات کردن پاداش دریافت کنیم. برخی از خانواده ها صرفا اگر فرزندشان دنبال درس بده تو خیابون زیاد تره و غیره به اون فرزند خوب میگن و بهش پاداش میدهند. به همین صورت هم اگر ما بچه هامون رو به بارهایی رایانه ای مشغول کنیم به اونها این امکان رو میدیم که تو گوشه اتاقش پاداش بگیره و فکر کنه که واقعا قهرمان.
من جایی شما باشم قبل از هرچیزی با خودم به تفاهم میرسم که هدف خودم از زندگی چیه؟ بعد از اون سعی میکنم فرزندم رو تو گروه هایی مختلف اجتماعی قرار بدهم تا در معرض فعالیتهایی مختلف قرار بگیره و به جایی پاداش هایی مجازی پاداش حقیقی دریافت کنه. حتی اگه شد میتونید بهش چند تا چیز بدید که خرید و فروش کنه و از قبل اون سود کنه. اینطوری میتونید فرزند خودتون رو وارد اجتماع کنید. ولی اگر حس میکنید که فرزند خوبی اونیکه درسش رو خوب بخونه تو کوچه تره شلوغ نکنه و کلا به خودش هیچ آسیبی نرساند، به نظرم همین الان فرزندتان بهترین انتخاب رو کرده
چه چیزی شما رو نگران میکنه؟ اینکه پسرتون نتونه در کارها موفق باشه یا از پس زندگی بربیاد، احتمالا مهمترین نگرانی هست که دارین. ولی یک نکته مهم رو فراموش نکنیم، زمانه عوض میشه و ممکنه واقعا روال امروز با ذهنیت گذشته ما نخونه. بهترین راه اینه: پسرتون رو توی یک چالشِ نسبی واقعی قرار بدین، مثلا چیزی شبیه به اینکه خودش راهی برای تامین قسمتی از مخارج زندگی پیدا کنه. شاید با روشهای مدرن که من و شما کمتر از نسل جوان آشنایی داریم، بتونه از پس این تست بربیاد.
برحسب اتفاق، با افرادی از نسل جدید آشنا شدم که روش زندگی متفاوتی دارن: تمرکز اولویتشون نیست بلکه مسیریابی در فضاهایی که میشناسن اولویتشون هست. مثلا نسل جدید به راحتی با شرایط مختلف خودشون رو وفق میدن و با کارهایی متنوع میتونن درآمد نسبی کسب کنن، چیزی که ما معمولا توانایی ذهنی اون رو نداریم. حرفم اینه که خیلی وقتها، احتمالا پسر شما ناخودآگاه به این مسیرها دقت میکنه و در ذهن خودش پلنی برای استفاده از اونها داره. فقط میتونین با تستی خلاقانه مطمئن بشین که توانایی بازی در زمینِ بازی جدید رو داره.
البته من به عنوان پدرش نگرانی های خودمو دارم
به من یک راه حل عملی بدین
اگه بجای من بودین چکار می کنید؟
پسرم زرنگ و باهوشه
در اکثر مواقع سعی میکنه بااحترام با خانواده اش برخورد کنه
از ساعت 3 تا 11 ظهر پای کامپیوتر
بازی می کنه
کنکور داده رشته ریاضی
معدل دیپلمش 16/5
هر وقت میگم برو بیرون یه کاری انجام بده میگه کرونا هستش
در مورد آینده هم که می پرسم می گه می خواد طراحي بعضی از کارکتر های بازی رو انجام بده وکسب درآمد کنه