با توجه به توانایی های متفاوت این افراد، فکر میکنید یک فرد روشن دل در شهری که به دست یک بینا طراحی شده چه میبیند؟ و چه چالش هایی ممکن است در مسیر حرکتش در شهر پیش بیاید؟
«چرا شهری که یک نابینا طراحی کرده، بهتر است؟
آنچه که در آموزش برای بهبود از فقدان بینایی نهفته، یادگیری این نکته است که به همه حواس غیر بصری خودتان متکی باشید. برای همین پیشنهاد می کنم وقتی که دارید شهرهای جدید و خارق العاده را تصور می کنید، نابینایان را هم به عنوان ساکنان شهر در نظر بگیرید، البته نه بعد از طراحی کامل شهر!
اگر شهری را با در نظر گرفتن افراد نابینا طراحی کنید، شبکه ای از پیاده روهای مناسب با انتخاب های مختلف خواهید داشت که همه در سطح خیابان در دسترس هستند. پیاده روها قابل پیش بینی و زیاد خواهند بود. فاصلهی بین ساختمانها، مردم و ماشین ها به خوبی تنظیم شدند.
کریس داونی، معماریست که چند روز بعد از برداشت تومور مغزی اش دچار نابینایی تدریجی شد و طی یک هفته به طور کامل قدرت بینایی اش را از دست داد. ارادۀ قوی این معمار خلاق اجازه نداد که از پا دربیاید. اکنون کریس در تلاش است که به مردم نشان دهد دنیا جای قشنگی برای نابینایان است و چرا بهتر است در طراحی شهرها از افراد نابینا کمک بگیریم؟
بخشی از صحبتهای او از سخنرانی TED سال ۲۰۱۳ را با هم بخوانیم: «چرا شهری که یک نابینا طراحی کرده، بهتر است؟
راستی اگر نابینا باشید، ماشین می خواهید چه کار؟! بقیه دوست ندارند شما رانندگی کنید. اگر موقع طراحی شهر افراد نابینا را در نظر بگیرید، یک سیستم حمل و نقل عمومی قوی، قابل دسترس، و با ارتباط خوب که همه ی بخش های شهر و مناطق اطراف را به هم وصل میکند، خواهید داشت. این طوری شهر برای بقیه هم در دسترس تر، منصفانه تر و عادلانه تر میشود.»
1- پیاده رو ها رو هم سطح می ساختم.
2- تا جای ممکن پله ها رو به سطوح شیب دار تبدیل می کردم. (البته اگر این سطوح شیب دار در فضای بیرون باشند باید برای یخ زدگی شون در زمستان چاره ای داشته باشیم)
3- در مترو مسیرهای ویژه براشون طراحی می کردم.
4- به جای پله برای ورود به اتوبوس از یه بالابر استفاده می کردم تا سالمندان هم راحت تر باشند. (البته این برای شهری مثل تهران که همه در حال دویدن برای رسیدن به کارشون هستند چندان عملی نیست)
اگر قرار بود که سنگفرشها برای روشن دلان طوری طراحی کنم که راحت تر تردد کنند،سعی میکردم از سنگفرشهای کاملا مسطح استفاده کنم و سعی میکردم که پیاده روها عاری از چاله چوله های کوچک و بزرگ باشد.و همچنین در زیر سنگفرشها سنسورهای صدادار میگذاشتیم که در صورت وجود مانع یا هر شئ دیگری،به صدا در آید.
سنگ فرش پیاده رو هارو طوری طراحی میکردم که هم از طریق عصا و پا گذاشتن روی اونها بتونن تشخیص بدن که پیاده رو است و جاهایی که پله میخورند رو به صورت شیب دار درست میکردم و همه جارو هم سطح میکردم…
به نظر من پیاده روها رو با خط بریل درشت براشون علامت گذاری می کردن تا علامات را زیر پاهاشون حس کنن و از روی اون نوشته ها متوجه بشن و از مسیر پیاده رو خارج نشن و به موانع برخورد نکنن یا ناخودآگاه وارد خیابان نشوند
یکی دیگه از مشکلاتی که در شهر هست بعضی از کولرهایی که از دیوار زده بیرون یا سایهبان بعضی مغازه ها که ارتفاعش پایینه
اینها برای افراد نابینا خیلی خطرناکه چون ارتفاعشون به اندازهای هست که عصای اونا باهاش برخورد نمیکنه اما سرشون ممکنه برخورد کنه
در استاندارد برخی کشورها هست که حتی کپسول آتشنشانی یا باید در ارتفاع پایین نصب بشه یا داخل دیوار تعبیه بشه که نابیناها باهاش برخورد نکنن و اگر چیزی در ارتفاع سر باید از دیوار بزنه بیرون حتما تا یه ارتفاع مشخصی زیرش زائده نصب بشه