با رفتن آمریکا و دیگر کشور های ائتلاف به رهبری آمریکا از افغانستان، طالبان در کمتر از 2 هفته تمام افغانستان به جز بخش های کوچکی رو گرفت.
این میان تعداد کمی از نیروهای دولتی و مردمی در کنار احمد مسعود، فرزند شهید احمد شاه مسعود در پنجشیر گرد هم آمدن تا جبهه ی مقاومت علیه تحجر طالبان رو شکل بدن. جالب اینجاست بخشی از این افراد تا قبل از قدرت گرفت مجدد طالبان خارج از افغانستان بودن یا اینکه به سادگی میتونستن مثل رییس جمهور سابق بزدلانه فرار کنن.
شما اگر میتونستید در لحظه لندن، تهران یا پنجشیر باشید، کدوم یکی رو انتخاب میکردید؟ اگر میتونستید خودتون رو به پنجشیر برسونید میرفتید؟
من با احترام به حسی که امروز در بین افراد نسبت به این حرکت وجود داره، لندن رو انتخاب میکردم، به کارهای موردعلافه خودم تا حد ممکن میرسیدم و سعی میکردم که با دیدگاهی بلندمدت، چیزهایی که در ذهن دارم رو از نظر علمی به نتیجه برسونم و کاری به کار جامعه نوسانی خاورمیانه نداشتم.
البته شاید ۱۰ سال پیش به دلیل حس و حال فردی و دیدگاهی که نسبت به دنیا داشتم و البته امیدی که در جامعه میدیدم پنجشیر رو انتخاب میکردم.
احمد مسعود کار صحیح را انجام داد و بنده اگر تاجیک پنجشیری بودم در کنار او قرار میگرفتم تا از خانوادهام دفاع کنم. اما احتمال موفقیت احمد مسعود چندان بالا نیست و زمانی او نیز مجبور است از پنجشیر برود.
اما به عنوان کسی که در هیچ کجای این ماجرا جایی ندارد لندن رو انتخاب میکردم. مثل @yousef و به دلیل علاقه خاصی که به مطالعات جامعهشناسی و انسانشناسی دارم وقتم رو صرف بررسی جوامعی مانند افغانستان میکردم. جوامعی که شکست میخورند. جوامعی که در آن فراگرد عقلانیت برقرار نمیشود و به عنوان مثال در یک ساختار سیاسی ، اقتدار سیاسی این جوامع مداوم بین اقتدار سنتی و کاریزماتیک در تناوب است (به تعبیر وبری) و نمیتواند این دور باطل را بشکند و به سمت عقلانیت و اقتدار قانونی _ عقلانی بروند.
من سعی میکردم دقیقتر دنبال این سوال باشم که «چرا ملتها/جوامع شکست میخورند؟»
اگر خیلی اهل مبارزه هستید همینجا هم برای مبارزه های مدنی فرصت هست.
اما در کل از بین چند تا شهر خارج از کشور که از نزدیک دیده م فقط مسقط عمان رو میپسندم هر چند مجبورم به اجبار همین روزها از اینجا هم کوچ کنم. مسقط زیباس! آروم و امن ه و ارزش پول زیادی داره یعنی اگر پول دراوردن بلد باشی پول خوبی در میاد.
لندن، مادرید، پاریس، استانبول، مومبای و دبی فوق العاده ن ولی هیچکدوم مثل مسقط احساس تو خونه بودن رو بهم نمیداد
البته به نظرم این ها همه اش شعار است، فعلا که اساتید (با عین)، (مثلا)روشنفکرانِ سابقا فاتح دیوارها(!) و فوتبالیست های مملکت بین این سه، لندن را انتخاب می کنند و من هم به تغییر یک شبه باوری ندارم. پس ما چه چیزمان کمتر از این حضرات است که هم صدای شان بلند است و هم ظاهرا بخت شان؟! لابد لندن نشینی تاثیرات بهتری دارد و ما بی خبریم!
نهایتا گفته اند اندر حضر نباشد آزاده را خطر که البته امروز «حذر» بهتر است و من نیز نه سفر که حذر می کنم!