معیار من اثرگذاری روی توسعه ایرانه و نیازه که با کسی صحبت کنم که لااقل تا حدی درک کنه، قدرت داشته باشه و این دغدغه رو داشته باشه برای همین این نفرات رو انتخاب میکنم:
1- امیرکبیر: سعی میکردم براش توضیح بدم که مسیر خوبی رو شروع کرده (آموزش و مدرسه دارالفنون) و باید سرمایه گذاری سنگین روی زیرساختها بکنه. کاری که بعدها ناصرالدین شاه تا حدی و رضاشاه کردند. با اینحال وضعیت سیاست بازی دربار رو هم برای برکناری از قدرت در نظر بگیره و شاید یکم سبیل بعضیا رو چرب کنه.
2- محمدرضاشاه (سال 1340): بعقیده من شاه سابق یک فرصت طلایی بزرگ برای توسعه رو از دست داده و اگر میدیدمش براش توضیح میدادم که چه اشتباهاتی کرده البته شاید اثرگذاری کسی مثل من روی شاه کم بوده. ازش میخواستم توی قدرت چندان دخالت نکنه به قانون اساسی پایبند باشه.
نفر سوم رو برای علاقه شخصی نگه میدارم 3- ابن سینا: هم دانشمند هم وزیر بوده و با توجه به هوشش باید آدم جالبی بوده باشه. بعلاوه دوست دارم شرایط جایی که امروز ایران مینامیم رو اون زمان ببینم.
بار اول می رفتم بالا سر اسکندر و سریع کارش و تمام می کردم
بار دوم می رفتم بالا سر چنگیز و اونم خلاص می کردم
بار سوم هم می رفتم بالا سر بابا بزرگه بابازرگم و …
وقتی هم بر می گشتم به احتمال زیاد با صحنه های بدتری روبه رو میشدم ، ولی حداقل ارزش تست کردن و داشت.
1- مصر سال 1500 قبل از میلاد مسیح (یک سفر سیاحتی)
2- سال 1768 میلادی فیلادلفیا. دنبال بنجامین فرانکلین میگشتم تا کمی باهم گپ بزنیم. اگه جفرسون رو هم پیدا میکردم خوب میشد ولی نیت اولم دیدار فرانکلین هست.
3- سال 2150 میلادی. یه سفر کاملا سیاحتی برای اینکه ببینم اصلا انسان توانسته به بقا ادامه بده یا نه و اینکه چقدر تونستن زندگی تخیلی بسازند و آیا وضعیت فضایی انسانها مثل جنگ ستارگان شده یا نه !!
چیزی که بدست میاریم فکر خدا هست و چی از این بهتر که بدونیم تو فکر خدا مون میگذره.
نتیجه ی این کار خیلی خطرناکه و اگر هم تا به الان برای سفر در زمان دستگاهی ساخته شده باشه به شدت از اون محافظت میکنن تا محرمانه باقی بمونه، کمااینکه من راهی میدونم که این کار رو ممکن میکنه اما نیاز به انرژی برابر با انرژی یکساله برق مصرفی کل جهان هست، قضیه اونطور که ساده فکر میکنید نیست و پیچیده تر از این حرفاست و اینطور نیست که شما یه دکمه و رو فشار بدید و در زمان سفر کنید ، قوانینی برای خودش داره، مثلا اینکه وقایع در جهان زمان و برای ما رقم میزنه و اگر ما در زمان گذشته کاری انجام بدیم که باعث تغییر وقایع بشه به کل سرنوشتی که بوده تغییر خواهد کرد، این تازه اول ماجراست و این قانون تنها زمانی درست خواهد بود که تعاریف سفر در زمان در بعد اصلی خود ما باشه چون نظریه های متفاوتی برای سفر در زمان به گذشته وجود داره که تصمیم گیری رو در این خصوص مشکل میکنه، ممکنه با سفر به گذشته در بعدی دیگه برید و در این صورت قوانین عوض میشه و… ملی چیزه دیگه که تصوراته خیلی ها عجیب و یا حتی غیر ممکن به نظر برسه