ایا ما جامعه جنسیت گرایی هستیم؟

این روزها که بحثهای فمینیستی زیاد شدن، خیلی از ادمها میخوان خیلی از کلیشه ها عوض بشن. بعضی ها پیشنهاد دادن که مثلا شعرهای قدیمیون رو اینطور تغییر بدیم:

تا فرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد.

به نظرتون چقدر این موضوع مهم و ضروریه و فکر میکنید چقدر باید بهش اهمیت بدیم؟

4 پسندیده

خیلی زیاد مهمه
اگه از همین شعر های کوچیک و اصطلاحاتی مثل« قول مردونه» یا« مرده و حرفش» شروع بشه باور کنید خیلی موثره اینجوری مردها متوجه میشن برتری ندارن و قراره همه برابر باشن و زن ها متوجه میشن همونقدر که یه مرد قدرت داره اونا هم همونقدر قوی هستند
و اینکه همین حرفاو اصطلاحات و شعر های کوچیک باعث شدن کار به اینجا بکشه

4 پسندیده

چه جامعه ما جنسی گرا باشه چه نباشه من با فمنیست با هرمعنی مخالفم
انسان ها از نظر گوهر وجودی برابرند اما هیچ وقت از لحاظ حقوق در یک سطح قرار نمیگیند (نمیشه یک انسان قاتل و بابقیه مقایسه کنیم و حقوقی که انسان های معمولی دارن رو براشون در نظر بگیریم. منظورم جنس خاصی نیست فقط یه مثال.)
زنان و مردان هرکدوم کارهای ویژه و خارق العاده ای انجام میدن که جنس دیگه نمیتونه انجامش بده این یعنی باید از حقوق ویژه ای برخوردار باشن زن ها مادرند و باید حقوق مادران رو داشته باشند مردها پدر میشن و باید از حقوق خاص پدرانه برخوردار بشن…
علاوه بر این هدف فمینیست برابری نیست این مکتب ضد مرد و ضد زن و مهم تر از همه ضد خوانواده است
من با جنسیت گرایی و فمنیست مخالفم و دلم نمیخواد به خاطر بدنم یا زن بودنم باهام برخورد کنند من میخوام به خاطر توانایی ها و اندیشه هام مورد توجه قرار بگیرم

3 پسندیده

یه بار دوستی به نکته ظریفی در زبان فارسی اشاره کرد که «زن و مرد در زبان فارسی نسبت به سایر زبان‌ها برابرترن». ر. ک. برابری زن و مرد در زبان پارسی نسبت به سایر زبان‌ها را چطور می‌بینید؟

با اینکه به تاثیر کلمات در ذهن و باورهای ادم آگاهم، ولی:

  • دست بردن در شعر مردم و دستکاری ادبی رو به هر بهونه‌ای نمی‌پسندم، اگه کسی هنری داره بیاد و شعر جدیدی بگه. اگه کسی مخالفتی داره، مجبور نیست از چنین اشعاری استفاده کنه.

  • با این جمله موافق نیستم:

به نظرم گفته ها و اشعار و اصطلاحات به موازات رفتارهای حاکم بر جامعه تولید شدن و البته تاثیر خودشون رو هم گذاشتن. ادیب و شاعر هم تحت تاثیر فکر حاکم بوده و هر حرفی که می‌زده از همون فکر اغاز میشده.

اگه موضوع احترام و ارزش قائل شدن به انسان مقابل، مستقل از جنسیتش، مهم نباشه؛ پس چی مهم و ضروریه؟!‌

فقط فکر نمی‌کنم مسیر رسیدن به چنین احترام متقابلی بین زن و مرد، تغییر کلمات باشه. به نظرم تغییر در سطح «کلمات» و «گفتمان»‌ها، اون دستاوردی هست که بعد از رسیدن به چنین احترامی خود به خود به دست میاد. و نیازی نیست هدف باشه.

1 پسندیده

@lolmol میخوام یه مثال بزنم
زمانی که جدول تناوبی برای اولین بار توسط یه دانشمند (ژانت) ارائه شد یه مدت طولانی همه قبولش داشتن تا مندلیف اومد گفت نه این اصن از بیخ و بن اشتباهه و اومد تغییرش داد و درستش رو ارائه کرد
این فقط مثال کوچیکی بود که زدم تا اینو بگم که اون علم بود اینم هنر و شعر… اشتباه اشتباهه
ژانت بهش توهین نشد هیچ دست بردی هم حساب نشد وقتی مندلیف اومد نظریه اش رو تغییر داد اون اشتباه کرد و کسی که علمش بیشتر بود تصحیحش کرد
اگه الان هم کسی شعر های حافظ سعدی یا هرکسی رو تغییر میده من فکر نمیکنم به هنر کسی توهین بشه
اون زمانی که این شعر هارو نوشتن اشتباه فکر میکردند الان یه عالمه انسان عاقل و بالغ وجود داره که میدونن بعضی شعر ها شخصیت یه جمعیتی رو زیر سوال میبره و حالا کسانی که علمشون و هنرشون به روز تره و تطابق بیشتری با این قرنی که ما توش زندگی میکنیم داره پس ایرادی نداره یک اشتباه تصحیح بشه

معنای کلمات طبیعی نیستند. تاریخی و قراردادی‌اند. امروزه ممکنه مواجه ما با کلمه مرد به معنای نر ، مذکر ، متضاد زن و غیره باشه ولی در گذشته این معنا خطابی عام بوده است. یعنی جماعت ، مردم (مرد+م!) و غیره. دقیقا مانند کلمه human.

الان برداشت من و شما و ما و آن انگلیسی‌زبانها و غیرانگلیسی‌زبانها از کلمه human چیست؟ انسان_مرد؟ انسان ( که فقط مرد است)؟ یا نه از آن معنای عامِ انسان ( زن ، مرد ، پیر ، جوان ، کودک ، ایرانی ، فرانسوی و …) را برداشت می‌کنیم؟

تا مرد سخن نگفته باشد را هم باید به همان دوران خودش توجه کرد که معنای «مرد» ، «سخن» ، «عیب» ، «هنر» چه بوده و چه برداشتی می‌شده است. البته ممکنه از امروز تصمیم گرفته بشه که از کلمه hupeople استفاده کنند ولی جبریتی در حذف تمامی لغات human از متون نمی‌بینم.

2 پسندیده

بیایم به یه مثال دیگه که شباهت بیشتری به اتفاق کنونی داره فکر کنیم:

فرض کنین روزی مردم ایتالیا به این نتیجه برسن فساد زیاد شده و برای رفع فساد بیان و مجسمه ها و نقاشی های میکل آنژ رو تغییر بدن، طوری که درش هیچ اندامی پیدا نباشه.

من این کار رو نمی پسندم، دستکاری تو هنر یه هنرمند رو؛ و دستاوردی درش نمی‌بینم.

از نظر من این کار توهین به کسی نیست، صرفا یه کار چیپ و سطح پایینه برای سرسری رد شدن از عامل اصلی یه مشکل. در ضمن هنر و علم رو قابل مقایسه نمی‌بینم.

این به نظرم معنی مروت یا جوانمردی رو میده ولی چون در اون زمان این جوانمردی و مروت رو اول در مردان دیدند این اسم رو گذاشتند. فرد با جنسیت مرد میتونه نامرد یا جوانمرد باشه و بالعکس.

درسته ! خارج از دست بردن که اشتباهه میشه با حفظ اصل اثر از نگرش فکری فرد و جامعه با خبر شد ولی با تغییر اگرچه به نفع امروز باشه فقط اثر هنرمند و اون چیزهایی که میشد از تفکرش کنکاش کرد مخدوش میشه .

1 پسندیده