بازار کار برنامه نویسی خوبه ؟ برنامه نویسی هنوزم یه حرفه آینده داره ؟

من حدود 6 ساله که کد نویسی میکنم حرفه ای و تمامی مخارج خودم و خانواده بدون مشکل از برنامه نویسی تامین شده .

یادم اوایل کارم پول درآوردن از طریق برنامه نویسی خیلی برام راه سختی به نظر میومد و واقعا دستمزدی که میگرفتم رو در مقابل زحمتی که رو دوشم بود خیلی کم میدونستم . ولی الان که میتونم چشم بسته هم کد نویسی کنم و به نسبت قبل پروژه های بزرگ تر و خوش قیمت تری میاد سمتم گاهی اوقات پولی که بهم داده میشه به نسبت زحمتی که میکشم بیشتر هست و واقعا رضایت دارم از شغلم ، احترامی که داره و امنیت کاری که دارم .

برای همین وقتی کسی ازم میپرسه بازار کار برنامه نویسی چطوریه بهش میگم اگر ممارست داشته باشی و زحمت بکشی و صبر کنی میتونه شغل خوبی باشه ! منتها الان که بهش فکر میکنم میبینم تو هر کاری ممارست داشته باشی و زحمت بکشی و صبر کنی میتونی موفق باشی . فرضا کاری مثل نجاری ، کابینت سازی یا هر حتی فروش و بازاریابی !!! برای همین واقعا نمیدونم پتانسیل برنامه نویسی و بازار کارش منو به رضایت شغلی رسونده یا زحمت خودم منو به اینجا رسونده ! :man_shrugging:

و دلیلم از طرح این سوال همین بود . دوست داشتم دوستانی که تو زمینه های دیگه موفق تر بودن یا این که نظر دیگه ای دارن هم بگن تا راجع به بازارکار برنامه نویسی طبق تجربه خودم قضاوت نکنم و بتونم بهتر به شاگردام و کسایی که ازم میپرسن مشورت بدم … :relaxed:

7 پسندیده

من متاسفانه هیچ وقت نتونستم از برنامه نویسی پول خوبی دربیارم، الان خانومم میگه چاخان نکن :slight_smile:
واقعا من دیگه به اون صورت پول برام ارزش نداره، مثل شاعری که شعرش رو نمیشه قیمت گذاشت یا مثل نقاشی که نقاشیهاش با پول قابل قیاس نیست.
لازم نیست نقاش ماهری باشید و فقط کافی نقاشی تون رو از ته دلتون بکشید.
من کد نمی نویسم بلکه کد میشم. همه مشاغل در صورت ممارست پول دارند به جز کارگرای عزیز توی هر زمینه ای.
برای پول درآوردن ممارست کنید و برای لذت بردن هنرمند بشید.
من دوره برنامه نویسی بعدی که بذارم اسمش رو میذارم The Art of Programming

3 پسندیده

کاملا درک میکنم صحبتتون رو . همه کسایی که یه مهارت فنی رو یاد میگیرن اولش بخاطر درآمد میرن سراغ اون حرفه منتها وقتی عاشق کار بشی یا به قولی آلوده بشی به حرفه ای که توش هستی و مثل عضوی از بدنت اون حرفه بهت بچسبه دیگه پول تورو راضی نمیکنه و بیشتر دوست داری با قدرتی که تو بازوت هست چیزی رو خلق کنی که حتی بعد از خودت روی دنیا تاثیر بزاره و وقتی اون کار رو نگاه میکنی هم به خودت حس خوبی بده هم به بقیه و واقعا هیچ پروژه ای با هیچ قیمتی نمیتونه این حس رو ارضا کنه تو آدم .

منتها دوستی به من گفت این توقعی که تو داری رو هنر میتونه برآوده کنه نه یه کار فنی و تا حدودی باهاش موافق هستم … حس خوبی که کشیدن یه نقاشی به من میده رو هیچ وقت نمیتونم از تولید یه محصول خوب بگیرم یا برعکس حسی که یه الگوریتم نوآورانه به آدم میده هیچ جای دیگه نمیشه پیدا کرد .

به نظرم کارای فنی که نیاز به منطق و استدلال داره هیچ وقت اون بار احساسی که هنر منتقل میکنه رو نمیتونه داشته باشه و حس خلاقیت و لذت حل مسئله ای که تو برنامه نویسی هست رو هیچ هنری تو خودش نداره .

منتها به نظر شما برنامه نویسی برای همون مرحله اول که صرفا نیاز به کسب درآمد هست انتخاب مناسبی هست هنوز برای یه تازه کار ؟

2 پسندیده

لازم به ذکر است که من نقاشی می کشم ولی با کامپیوتر الگوریتم پیاده می کنم و خودش قلم و رنگ انتخاب می کنه و توی pinta همنون paint لینوکس نقاشی میکشه.
برای یه تازه کار همه کارها خوب هستش ولی اونچیزی که مهمه رویکرد اون توی اون کار هست.

2 پسندیده

:+1::+1::+1:

میشه یکی از نقاشی هایی که دارین رو بزارین برامون که ببینیم و لذت ببریم .
قبول دارم با الگوریتم خیلی کارا میشه انجام داد . منتها حسی که مداد ، پاک کن و کاغذ کاهی و رها کردن خودت روی کاغذ که هر چی تو روانت هست بدون قائده و قانون بیاد رو کاغذ رو هیچ نرم افزاری نمیتونه بده بهمون به نظرم .

منظروتون از رویکرد چیه ؟ مثال میشه بزنید ؟

2 پسندیده

برای مثال داخل برنامه نویسی
خیلی ها که تازه کار هستن از طراحی وب شروع می کنند و همونجا می مومند.
کسی نمیاد سرویس طراحی کنه، غالبا از سرویس ها و فریم ورک های آماده استفاده می کنند.
استفاده از اونها مشکلی نداره ولی موندن توش برای یک برنامه نویس کار درستی نیست.
خیلی از پلت فورم ها توی ده سال آینده برنامه نویس ها رو بیکار خواهد کرد و در نهایت اونایی زنده می مومنند که پلتفورم طراحی کنند.
یه مثال ساده چند سال پیش مثلا سال ۲۰۰۲ کسی html بلد بود برنامه نویس بهش می گفتن و کارشم خفن به نظر می رسید ولی الان چی؟
۱۰ سال پیش کسی php کار می کرد خفن بود الان چی؟
اونایی زنده موندن که فریم ورک طراحی کردند و به معنای واقعی کلمه توسعه دهنده بودند.
من سال ۲۰۰۷ بود اگر اشتباه نکنم داشتم سوکت پروگرمینگ توی زبان c یاد می گرفتم و همه میگفتن خیلی نردی ولی الان سرویس طراحی می کنم.
و خیلی های دیگه، دوستی دارم که توی کافه بازار داره سیستم ابری برای محاسبات طراحی می کنه و یونیک هست کارش ولی سال ۲۰۰۹ وقتی توی خوابگاه وای فای دانشکده بغلی رو هک کرد و اسمش رو عوض کرد همه میگفتن ته ش که چی و دوستاش الان دارن phd می خونن و کار خاصی نمی کنند اما اون …
اگر به سمت برنامه نویسی میرید باید بدونید ده سال آینده چی نیاز هست و هی عمیق تر و وسیع تر بشید.
رویکرد باید توسعه دهنده باشه نه فقط یه مصرف کننده و انتخاب زمین بازی خیلی مهم هستش.
من آدمی رو دیدم چندین ماه یک گیاه یک ساله که آخر سال خشک میشه رو آب داد به این امید که اون گیاه بزرگ و بزرگتر بشه ولی غافل از اینکه اون فقط یه گیاه یک ساله هست.
خیلی از برنامه نویسا و تازه کارا عمرشون رو پای همین گیاهای یک ساله تلف می کنند و آخرش اورست بهش میگه نک؟نیمون گنبد گیتی حتی کلیمانجارو هم بهش میخنده.

4 پسندیده