اینروزها خبرهایی امیدوارکننده برای گذار از این شرایط سخت به گوش میرسه. منتها برخلاف دیگران که امیدوارن که به شرایط عادی برگردن، برای ما شرایط عادی سالهاست که معنایی نداره. حس شما چیه؟ چه افقی در آینده، با گذر تدریجی از کرونا میبینین؟ چه تغییر محسوسی یا ثباتی میتونه بارقهای از امید برای آینده باشه؟
چه خبرهایی؟ بگین ما هم کمی امیدوار شیم … .
من که هر بار عصر ایران رو باز میکنم، میبینم باز یکی دیگه داره به اسمهای مختلف سنگی جلو پای رفع تحریمها و یا واردات واکسن و یا … میندازه. خندهم میگیره از این همه تنگنظری و تمایل به سختتر کردنِ زندگیِ عمومِ مردم، فقط برای کمی سود بیشتر (حاصل از وجود تحریم) و یا شاید شوآف ایدئولوژیک و چیزهای مشابه!
برای من بازگشت به شرایط عادی، معادل روزی هست که به راحتی و بدون اصطکاک های الکی؛ بتونم به کشورهای مختلف سفر کنم و تجربه کسب کنم یا دانشم رو در زمینه خاصی ارتقا بدم؛ مشابه زمان جوونیهای پدر و مادرهامون. فرض کن برای سفر به اروپا یا امریکا حتی نیاز به ویزا هم نداشته باشی …
بیشتر این سنگها چندان جدی نیستن و برای کمی پول کندن و دلالی در این بازاره، به نظر نمیاد که مشکلی در مرحله اولیه وجود داشته باشه. البته در همه کشورهای جهان، با احتمال بالا افراد در معرض خطر مثل پرستارها و سالمندان تحت پوشش قرار میگیرن. منتها من فکر میکنم حتی در بین دولتمردان هم این سئوال وجود داره که گذر از این دوران به معنی بازگشت به قبل از کرونا خواهد بود (که یکی از پیچیدهترین وضعیتهای تاریخ معاصر ایران بود) یا نه؟
واقعا خنده هم داره، کسانی که حتی توان نگاه بلندمدت برای خودشون رو ندارن و تمام قدرتنمایی و هنرشون در دلالی و خالی کردن جیب مردم درمانده، خلاصه شده.
اونکه بسیار دور به نظر میرسه البته با روند معمول (شاید اتفاقی معجزهآسا این رو ممکن کنه) ولی خوب تازه اون موقع میشه گفت زندگی به معنی مدرن، با چالشهای مدرن شروع میشه!
چه تغییری؟ کجا؟ وطن یا جهان؟ من در مقابل همه سوالها جوابم اینکه هیچی. فکر نمیکنم هیچ تغییری در هیچ کجا ایجاد بشه. جهان واکسینه میشه تا به سازوکار قبلی با همان شیوه قبلی بازگرده. در کشور ما هم اینچنین. با این تفاوت که ما از همون اول به وضعیت عادی برگشتیم (رفع ذهنی خطرکرونا).
پ.ن: این وضعیتی که داریم ، شرایط عادی محسوب میشه. وگرنه باید 3قرن اخیر رو شرایط ملتهب و اضطراری بدونیم. خب اینجوری نمیشه پس شرایط ما الان عادیه.
این حرف رو قبول ندارم که الزاما در سه قرن گذشته یا حتی در دهههای گذشته، وضعیت مشابه بوده. در واقع یکی از نکاتی که در رفتار اجتماعی و ارزیابی ذهنی ما دیده میشه، از دست دادن حس تمایز بین وضعیتهاست. اونقدر معیارهای مستقل از شرایط رو در نظر میگیریم که همه شرایط و همه انسانها یکسان هستن. تقریبا هیچ جایی، بدون پذیرش اون چیزی که هستن و دست برداشتن از «اون چیزی که باید باشن تا تغییری مثبت شروع بشه»، به جایی نرسیدن و اگر هم به مدتی کوتاه روندی مثبت ایجاد شده، باز هم در دام کمالگرایی نامنطبق با واقعیت باز هم به روند سقوط برگشتن.
در جزئیات و کیفیت شرایط تفاوت حتمی است. اما در کلیت وضعیت مشابه بوده. غیرعادی ، و جهیدن از غیرعادی به غیرعادی دیگر.
خوب معجزه ممکنه اتفاق بیوفته و برای مدتی کوتاه روندی مثل نفت در مملکت ایران ایجاد بشه، ولی تا وقتی همه بر یک مسیر اصرار داریم، چرا باید تفاوتی ایجاد بشه؟ همین الان در شرایطی مصیبتبار، نه فقط تغییری دیده نمیشه بلکه به شکلی درماندگی، اصرار بر مسیر و ولع برای رسیدن به گذاری ناشناخته در آدمها شکل گرفته.
در این آخرین ساعات 31 دسامبر 2020 ، جای داره بگیم چه سالی بود سال 2020 ! برای ما سالهای ماقبلش هم جالب بود ولی این سال خیلی جالب بود.
من آنچه که میبینم پیچیدهتر شدن شرایط است. به طوری که گاهی هیچ کسی ، هیچ کاری انجام نمیدهد اما وضعیت پیچیدهتر و مهآلودتر میشه. در چنین شرایطی واقعا نمیشه گفت بعدش چی میشه. من شخصا انتظار داشتم که پس از اتفاقاتی چند ، وضعیت آرام و با وضوح بهتری باشد ولی برداشتم اینکه اینطوری نیست.