جایی خوندم که باشگاههای کتابخوانی توی ایالات متحده دوباره داره رونق پیدا میکنه. طبق این اینفوگرافی - که البته کمی قدیمیست - از 2650 زن آمریکایی 56 درصد در باشگاه کتابخوانی عضو هستند و حدود 67 درصدشون حداقل بین 9 تا 12 کتاب در سال میخونند، و البته 89 درصدشون بهنفسه در باشگاه حضور دارند. به خودم اومدم دیدم که غیر از بعضی کتابخانهها یا به شکل آنلاین، اصلاً چنین چیزی اطرافام ندیدم.
شما فکر میکنید چرا چنین چیزی وجود نداشته/نداره؟
چهقدر این روش رو در کتابخوان کردن افراد مؤثر میدونید؟
خودتون تا به حال عضو باشگاهی بودید؟ اگر نه، حاضرید شرکت کنید؟ یا یکی راه بندازید؟
تعریف باشگاه کتابخوانی:
باشگاه کتابخوانی یا گروه کتابخوانی، گروهی از خوانندگان هستند که در نشستهای بحث و گفت و گوی کتاب که به طور هفتگی یا ماهانه برگزار می شود شرکت میکنند.
در رابطه با گروه کتابخوانی: دوستانم در شریف دورهمیهایی رو با نظم خوبی پیش میبرند، اسم رویداد همخوان است و زمان آن سهشنبه بعد از ظهرها. چون جمع دانشجویی هست و علاقه مند به کارافرینی معمولا کتاب های از این دست انتخاب میشن برای خوندن. جمع بزرگی نیستن، ولی تا حالا که با نظم خوبی پیش رفتن.
الان گشتم ظاهرا رویدادهای مشابهی به اسم همخوان با محوریت کتاب های کارافرینی برگزار میشه:
خودم تا الان شرکت نکردم، نمیدونم چرا. شاید برای اینکه با گروه احساس نزدیکی نمیکردم و ترسی در وارد شدن به گروه داشتم.
نسبت به روش های مجازی و کلوب های کتابخوانی مجازی، چون با گفتگو و رودررویی حقیقی همراه هست، هم جذاب تر میشه و هم ترسناکتر! ولی اگر چنین باشگاه هایی شکل بگیرند، و قشر متنوعی از افراد از آن استقابل کنند، طوری که برای انتخاب موضوع کتاب ها و یا افراد حق انتخاب داشته باشیم، چیز جالبی هست.
با خوندن کامنت راجع به همخوان، کمی گیج شدم، ایا باشگاه های کتابخونی شامل این گروه های کتابخونی هم میشه؟ اگه میشه از این مدل گروه ها و نشست ها کم برگزار نمیشه. البته نه تحت اسم باشگاه، اکثرا انتشارات و یا مجله های ادبی مثل بخارا از این نوع نشست ها دارن.
مثلا در ماه رمضان شهر کتاب، یه هفته شبهای رمضان داشت که در هر روز از این هفته، اتفاقی رو رقم میزد و افراد علاقه مند رو به نشستی دعوت میکرد. ما یه شب شاهنامه خونی ش رو رفتیم. خیلی چیز خاصی نبود و چندان مشتاقم نکرد به چیزی، ولی چون تو محیط کتابفروشی بودم خود به خود چند کتاب ورق زدیم و چند تا خریدیم.
از بچه های همخوان در پادپُرس هستن، @mohsen_etesami و فکر کنم بتونن عمیق تر از تجربه دورهمی های همخونی بگن.
اولین دلیلش به نظرم برمیگرده به اینکه منِ نوعی نمی دونم باشگاه کتابخوانی چیه و چه فرقی با کتابخونه داره! راستیتش هم سوالت رو که خوندم کلی تو وب گشتم واسه یه تعرف مشخص دیدم همش اخبار روزنامه هاس که مثلاً 2000 باشگاه کتابخوانی افتتاح کردیم و …
اومدم ازت سوال بپرسم که باشگاه کتابخوانی چیه که دیدم خودت فکر همه جاش رو کردی و تعریفش رو گذاشتی!
کلی به خودم خندیدم:rofl:
من خودم از اینجور فعالیتا تا الان نداشتم. یه بار فقط با بچهها واسه کنکور سعی کردم با هم بخونیم که به نظرم افتضاح میومد و بعد از یه مدت از گروه جدا شدم. دلیلش هم این بود که واسه خوندن نیاز به سکوت داشتم(البته اون بار قضیه مطالعهی علمی-کنکوری بود و یکمی فرق داشت).
این سوال یعنی اینکه یه باشگاه کتابخوانی مزایای دیگهای هم داره که افراد کتاب نخون رو به خودش ممکنه جذب بکنه. خوب حالا سوال من اینه که این مزایا چیان؟ یه باشگاه کتابخوانی یا حتی یه گروه چه مزیت افزوده ای داره؟
ممنون بابت دعوت به این بحث
لاله جان طبق تعریفی که بچه ها گفتن
“باشگاه کتابخوانی یا گروه کتابخوانی، گروهی از خوانندگان هستند که در نشستهای بحث و گفت و گوی کتاب که به طور هفتگی یا ماهانه برگزار می شود شرکت میکنند.”
همخوان هم یه باشگاه کتاب خوانی محسوب میشه
ما هر هفته حدودا 30-25 صفحه از کتابی رو می خونیم و در جلسات هفتگی مون درباره مطالب اون صفحات با هم صحبت می کنیم از تجربیات هم استفاده می کنیم فیلمی و کتابی دیگه ای هم پیرامون مطالب باشه بچه ها معرفی می کنند
من این مطلب تو گروه “همخوان” می ذارم که دوستانی که در جلسات شرکت کردن بیان نظر بدن و از تجربیات خودشون بنویسند
فکر کنم بهتر باشه
ولی نظر خودم:
من خودم اصلا آدم کتاب خونی نبودم تا 19 سالگی و اون زمان بود که در یکی از همین باشگاه های کتاب خوانی شرکت کردم و دیدم
وووووو چقدر کتاب خواندن باعث میشه فقط خودشو نبینه،آدم اعتماد به نفش داشته باشه و مهم تر از اون اینکه ببینه یک سری آدم ها هم قبلا به مسایلی که من فکر می کردم فکر می کنند(من تنها نیستم ) و چقدر خوب میشه که از تجربیاتشون استفاده کنم تا حداقل از اشتباه های اون ها درس بگیرم تا دیگه تکرارش نکنم.از تحقیق های علمی برای انسانی بهتر و مفید تر شدن استفاده کنم.و از اون موقع بود که به کتاب خواندن علاقه پیدا کردم.
یک اعتقاد دیگه که دارم اینکه ما هایی که بمون آموزش داده نشده کتاب بخونیم،آگاه نیستیم که چقدر کتاب خواندن می تونه زندگی ما رو عوض کنه
در واقع نمی دونیم قبل و بعد یک کتاب خواندن چقدر تغییر می کنیم
فقط کافیه یه کتابی که دوستش داریم و مفید بخونیم و اثراتشو بررسی کنیم
به نظرم برای خیلی ها همین کار باعث میشه که برای خودشون هم که شده به کتاب خواندن علاقه پیدا کنند
حداقلش یک بار تجربه کردنش ضرری نداره
همین همخوان یک نمونه اش میشه خوشحال میشم شما رو در جلسات همخوان ببینم.حداقل یک جلسه امتحان کنید
و تا اونجا که من می دونم از این گروه ها زیاد هستند
همخوان حدودا 2 سالی هست راه افتاده و خب یکی از اهداف ما هم ترویج فرهنگ کتاب خوانی بوده و بچه ها هم علاقه مند شدن به کتاب خواندن و تاثیر مثبتی داشته
هر چند خودم انتظار بیشتری داشتم که این بر می گرده به اینکه شاید سیاست گذاری هامون درباره ترویج فرهنگ مطالعه درست نبود و یا شناخت مون نسبت به این کار مون کم بوده که باعث شده انتظار بیشر از حد داشته باشیم
ولی به نسبت به روز های اول که حدودا فقط 2-3 نفر صفحات می خوندن الان حداقل 7-8 نفر می خونند
گفتی که هم شرکت کردی و هم راه انداختی، و به نظرم میرسه از راه اندازهای خود همخوان هستی، ایا در مسیر راه اندازیش تجربیاتی بوده که بخوای منتقل کنی؟ کارهایی که اگه دوباره بخوای یه باشگاه کتاب رو راه بندازی حتما حواست بهشون باشه انجامش بدی و یا برعکس ازشون دوری کنی؟
اگه بتونی در قالب یه طرح موضوع جدید، تجربیاتت رو مستند کنی عالیه!
چه اتفاقی میفته در باشگاه های کتاب؟ افراد هماهنگ شده کتابی رو مطالعه میکنن و بعد میان دور هم نقدش میکنن؟ یا افراد میان و با هم در یه زمان مشترک کتابی رو میخونن؟ کمی از ماجرای همخوان تعریف کنی هم خوب میشه. یه جور که منِ خواننده که هنوز هیچ جلسه ای از همخوان رو نیومدم، بتونم تجسم کنم ماجرای یک روز همخوانی رو.
به نظرم اگه در پایه ذاری و انجام ماموریتشون منسجم عمل کنن خیلی میتونن اثر گذار باشن. منظورم از این حرف اینه که همزمان که دارن پیش میرن برای تبلیغ کردن خودشون در فضای مورد نظرشون فکر بکنن. درکنارش برای اعضا ارزشهای جدیدی رو به ارمغان بیارن، برای عضویت مراحل پیچیده ای در نظر نگیرن، برای اصل برنامه که کتابخونیه برنامه داشته باشن.
-شاید من انتظار خیلی زیادی داشتم و فکر می کردم خیلی زود تر اینا بچه ها به کتاب خواندن علاقه پیدا می کنند
-سعی کردیم که کتاب خوانی برای بچه ها و حضور در جلسات اول برای بچه ها شیرین کنیم که این به نظرم خیلی خوب بود
-[quote=“lolmol, post:10, topic:5403, full:true”]
کارهایی که اگه دوباره بخوای یه باشگاه کتاب رو راه بندازی حتما حواست بهشون باشه انجامش بدی و یا برعکس ازشون دوری کنی؟
[/quote]
نه واقعا فکر نکنم کاری باشه
اتفاقا می خواستم یه موضوع جدید مطرح کنم که حالا تا حدودی هم میشه درباره اینا صحبت کرد اونحا
و حالا پرسش دوم:
مثلا ما الان داریم کتاب “تیوری انتخاب” می خونیم با توجه به سنگینی بودن کتاب تصمیم گرفتیم حدودا هر جلسه 25-30 صفحه کتاب بخونیم و چهارشنبه ها بیایم درباره مطالب اون صفحات با هم صحبت کنیم،از تجربیات و دیدگاه های دیگران استفاده کنیم و هر مطلب مکملی دیگه ای هم که هست بیان بشه.
یکی از بچه ها میگه:این جمله کتاب درست نیست و مخالفم باهاش چون زندگی این جوری نمی تونه باشه من تجربه های داشتم که اینو ثابت می کنه و دلیل هاشو هم میگه و ما هم فکر می کنیم
یکی دیگه میگه : من یه سکانسی تو فیلم … دیدم که دقیقا این رفتار ها رو نشون میده
و تو جلسات خیلی درباره انسان ها صحبت می کنیم و خب بچه ها از هر زاویه که دوست دارن(اجتماعی،روانشناسی،کسب و کار،فلسفی و … )نظرات خودشونو بیان می کنند
یه دورهمی کوچکِ کتابخوانی هم در تیوان شروع شد، با هدف خواندن کتاب هایی از جنس زندگی نامه:
پ. ن. خودم شخصا حوصله و انگیزه شرکت درش رو ندارم! انگار که اگه قرار باشه کتاب خوندنی باشه مخصوص لحظات شخصی هست. ولی بدم نمیاد تو این دورهمی شرکت کنم ببینم تجربه ش چه جوریه و ایا شوق افرین هست یا نه.
اپدیت: بیشتر از ۱۵ دقیقه نتونستم دوااام بیارم در این دورهمی به نظرم کتاب خوندن حداقل برا من یه تفریح انفرادی هست و ترجیح میدم خودم بخونم، تجسم کنم، و … .
خیلی جالبه که من در به در پیدا کردن جلسات کتابخوانی بودم و چند بار سعی کردم یکی راه بندازم ولی هر بار به دلایل مختلف نشد.
یه ایده ای هست اگه اشتباه نکنم به نام عنصر دهم. که بر اساس این ایده اگر ۹ نفر یک نظر دارن باید نفر دهم خلاف نظر اون ۹ نفر حرف بزنه تا زوایای مختلف یک طرح نمایان بشه به نظر من بهترین راه برای گرفتن بیشتر بازده از یک کتاب جلسات کتابخوانی (باشگاه کتابخوانی) هست البته با این نکته که کتاب خواندن برای تفریح باشه و نه یک وظیفه و همینطور هم موضوعات در عین گستردگی یک هم سویی هم داشته باشن.
سلام
این مطلبی که در مورد عنصر دهم گفتین جالب بود برام
هر چند خیلی سخته اجرایی کردنش و به نظرم کاملا می تونه بی فایده باشه
چون تو خود جلسه اینقدر نظرات متفاوت هست که نظرات بیشتر شبیه طیف می مونه که از 0-100 (صفر کاملا مخالف- 100 کاملا مواف
و اگه در قالب یک بحث 9 مقابل 1 وارد بحث بشن خیلی سخت و بی فایده هست به نظرم و همون بیشتر جنبه داشتن وظیفه پیدا می کنه تا تفریح و بیان ایده
حقیقتش من زمان مطالعم خیلی کم بود و صرفا چیزایی رو مطالعه میکردم که نیاز مستقیم داشتم
تا وقتی دوستان بهم کتاب معرفی کردن و کتاب ها برام جالب بود و احساس میکنم با شخصیتم میخوند یجورایی
بنظرم اگر پلاتو های مازاد تهران رو جمع کنن بجاش باشگاه های کتاب خوانی چند منظوره برگذار کنن تا کشش بیشتری داشته باشه خیلی بهتره . مردم میتونن تو خیابون محل سکونتشون ساعت های خاصی برن باشگاه کتابخوانی و موضوعات هنری ، اقتصادی ، تاریخی یا هر مورد دیگه ای که نیاز دارن رو برای حضور انتخاب کنن
کتاب و کتابخوانی هم یجورایی یه بازار فرهنگی محسوب میشه و از اصلیترین پارامتر های یه بازار موفق ایجاد کشش قوی هست
متاسفانه تو ایران نداریم
نه در ابعاد کوچک نه در ابعاد بزرگ
خیلی زیاد اما در صورتیکه در وهله اول ادما جذب شن.من خودم ادمایی میشناسم ب شدت دوس دارن کتاب بخونن و ازاد هستن اما حوصله ندارن.باید جلسات انعطاف زمانی و مکانی داشته باشه.
من خودم قبلا وارد یه گروه شدم که کتابخوان بودن… توی تلگرام… ولی مثلا کتاب ها رو طبق نظر اکثریت انتخاب میکردن و مثلا هفته ای ۵۰ صفحه رو میخوندن صادقانه بگم افتضاح بود. اول به این دلیل که مثلا بعضی از کتاب هایی که انتخاب میکردن رو من خودم به شخصه قبلا خونده بودم و این باعث میشد یه مدت طولانی از گروه جا بمونم و کم کم زمینه ساز فاصله گرفتن از گروه میشد… ثانیا تایمی که افراد برای مطالعه در نظر میگیرن متفاوته یکی دوماه طول میکشه تا یه کتاب صد صفحه ای رو بخونه ولی یکی سه روزه تمومش میکنه…من نظرم اینه که مثلا ماهی یه بار دور هم جمع بشیم و راجع به کتاب هایی که توی اون ماه خوندیم حرف بزنیم بعضی ها ممکنه توی این مدت ۵ تا کتاب خوندن باشن ولی مثلا یه نفر دیگه فقط تونسته نصف یه کتاب رو بخونه از طرفی سلیقه ها متفاوت و هر کسی میتونه تو همون فیلد مورد علاقه ی خودش مطالعه داشته باشه و اینجوری همکاری با گروه میتونه طولانی تر و کارآمدتر باشه…