در اقتصاد برای سرمایه گذاری، ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک وجود دارد، عموما ریسک سیستماتیک ارتباط مستقیم با خود محصول مورد سرمایه گذاری دارد و ریسک غیر سیستماتیک با سبد سرمایه گذاری شما ارتباط مستقیم دارد، عموما سرمایه گذاران برای کاهش ریسک غیر سیستماتیک خود به تهیه سبد سهام یا سبدهای سرمایه گذاری مثل سرمایه گذاری در بازار طلا، زمین، ملک، سهام، کالا و … روی می آورند.
شما برای گذران زندگی خود چه فکری کردید؟ آیا سبدهای متفاوت برای پول درآوردن انتخاب کرده اید؟
نظر شخصی: بیش از دو سبد اشتباهه و کار رو سخت میکنه.
با افزایش هر سبد مقداری از توجه و تمرکزمون رو از دست دادیم. و به دلیل تعدد انتخاب ها احتمال گیج شدن و خطا کردن زیاده.
تعداد سبدهای زیاد همون قدر که ریسک کار رو کم میکنه، احتمال برد رو هم کم میکنه.
فعلا بازار سهام یکی از راحت ترین بازارهایی هست که در کوتاه مدت تونسته بهم به صورت عملی سرمایه گذاری یاد بده. فقط بدیش اینه که بدون زمان گذاشتن نمیشه از این بازار، در کوتاه مدت و میان مدت درامد داشت!
پس چرا میگن تخم مرغ هایت را در یک سبد نگذار، اینکه مثلا در بازار سهام شما فقط یک سهم بخری، این بنظر شما ریسکش چقدره؟ آیا توجیه پذیره؟ منطق چی میگه؟
اتفاقا اگه از اول بهمن تو هر سهمی از سهمهای فعال وارد می شدید شود تا عید حداقل 50 درصد عیدی میداد.ولی این به سبد سهامتان بستگی داشت. این یعنی اینکه دانستن شرایط و زمان ورود و خروج در هر بازاری خیلی مهمه.
اگر روزی به مرحله ای برسم که بخواهم سرمایه‌گذاری اقتصادی انجام دهم.1-بازار بورس.2-سرمایه گذاری در بازار طلا و ارز3-ارائه خدمات آموزشی مانند تاسیس آموزشگاه حسابداری را ترجیح میدهم
چرا دریک موضوع خاص وارد نمی شوید، برای اینکار دلیلی وجود داره؟ آیا کسی در این مورد تجربه ایی دارد که مثلا فقط در یک موضوع خاص سرمایه گذاری کرده و موفق یا شکست خورده باشد و همچنین بصورت تجربه کار پرتوی و سبدی؟
دقیقا به مصداق همان ضرب المثل اقتصادی که میگه تخم مرغ ها رو نباید در یک سبد نگذاریم
من هم تجربه ی یک سبدی بودن داشتم و هم تجربه ی چندین سبدی بودن. هیچ کی هم تا حالا تک سبدی بودن رو بهم توصیه نکرده! یعنی با هر مشاوری مشورت میکردم، توصیه ی «به هیچ وجه یک سهم در سبدت نداشته باش» رو میشنیدم. ولی در عمل نمیدونم چرا این توصیه هیچ وقت به دردم نخورده. 
ولی طبق تجربه: تمرکز احتمال موفقیت رو خیلی زیاد میبره بالا. وقتی روی یه سهم تمرکز داشته باشی، میتونی اون سهم و نقاط بالا پایینش رو به راحتی دنبال کنی، اطلاعات شرکت رو به خوبی دنبال کنی، و در ضمن چون یه گزینه داری، تصمیم گیری راحت تر هست. در این باره کتاب دشواری انتخاب خوندن یا شنیدنش خالی از لطف نیست.
برای توجیه پذیر/عقلانی شدن یه سبده بودن، هم کافیه کمی راجع به بنیاد شرکت ها و تکنولوژی های مورد استفاده شون مطالعه بشه و روی یه شرکت مناسب سرمایه گذاری انجام بشه.
یه گفته هم هست که میگه ریسک و کسب درامد دو روی یه سکه هستن. و من برداشتم از این گفته اینه که اگه ریسک نکنی درامدی کسب نمیکنی، و اگه درامد بالا داشته باشی، ریسک کارت هم میره بالا.
من یک تجربه را با شما در میان می گذارم: کنتور سازی ایران در بهمن ماه قیمتش حدود 1000 تومان بود با سود اعلامی 278 تومان که تا پایان سال قیمت هر سهم 2000 تومان شد و برای تعدیل مثبت 1500 تومانی بسته شد، سهم مورد انتظار با قیمت 7500 تومان با تعدیل مثبت حدود 2500 تومان باز شد که اگه بخواهیم این سهم را از لحاظ بنیادی مورد تحلیل قرار دهیم قیمتش باید حدود 10 تا 15 هزار باز میشد و اگر شما با دید تک سهم وارد این سهم می شدید با قیمتی که الان داره که حدود 5000 تومانه شما 2500 بابت هر سهم در ضرر بودید.
درسته، سهم های بنیادی معمولا در بلندمدت جواب میدهند و در کوتاه مدت خیلی موثر واقع نمیشن.
در عین حال بیاین این شکلی هم به ماجرا نگاه کنین: من ده تومن دارم میتونم هر ده تومن رو بعد از مقداری مطالعه سهم آ بگیرم که ممکنه بهم صددرصد سود بده، و میتونم هم نصفش رو سهم آ بگیرم و نصف دیگه ش رو سهم ب که نهایت سودش میتونه بیست درصد باشه.
اگه همه رو یه سهم بگیرم، میتونم رو کل پولم صددرصد سود داشته باشم. ممکن هم هست هیچ سودی نکنم و یا حتی ضرر کنم.
اگه روش دوم، رو انتخاب کنم، سود احتمالیم کمتر میشه، در عین حال ضرر احتمالیم هم کمتر میشه (سود و ضررم میشه متوسط سود و ضررهای دو سهم).
انتخاب دوم ریسکش کمتره، سودش هم کمتره. هزینه ی انرژیش هم بیشتره: حواسم هم باید به سهم آ باشه و هم سهم ب.
این هزینه ی انرژی رو معمولا تو محاسبه ی ریسک حساب نمیکنن. و در نتیجه ریسک حساب شده به نظرم درست حساب نمیشه. یعنی ریسک واقعی سبدهای ترکیبی چیزی بیشتر از ریسک حساب شده از متوسط ریسک ترکیب سبدهاست.
یعنی وقتی دو یا چند سهم رو لازمه دنبال کنین، احتمال اینکه در زمان مناسب نتونین سهم هاتون رو بفروشین بیشتره. چون لازمه حواستون به دو جا باشه و احتمال خطا میره بالا.
به نظرم یه جوری تعداد سبدهای بهینه رو میشه حساب کرد، با در نظر گرفتن فاکتورهای مختلف مربوط. آیا کسی پیشنهادی داره؟
شما قصد مسافرت می کنید، آیا همه پولهای خود را در یکی از جیب های کتتان می گذارید؟ یا در چند جا تعبیه می کنید؟چرا؟
بله پرتفوی خیلی خوبه.
و تو بازار سهام خیلی خوبه که استفاده بشه البته متاسفانه کسانی هستن که هنوز با پرتفوی اشنا نیستن وتخم مرغ هایشان را در یک سبد میگذارند.
سوال باحال بود. تعظیم 
و البته توجه کنیم که تو مسافرت نمیخوایم پولمون زیاد شه، فقط دنبال محافظت از پول ها هستیم. در سرمایه گذاری هم همینه: اگه میخوایم از دارایی مون محافظت کنیم و دنبال کاهش ریسک هستیم بهتره چندین سبد/جیب داشته باشیم.
بله ولی ما میخواهیم علاوه بر حفظ پول اونو زیاد کنیم و این ریسک سرمایه را زیاد میکند.
ریسک کردن خیلی لذت بخشه اما یه کم دل و جرات میخواد
خیلی دوست دارم توی بورس و سهام و… یه سرمایه گزاری حتی هر چقدرم کوچیک داشته باشم اما هنوز موفق نشدم
شایدم همون ادم ریسک گریز باشم که ترجیح میده یه سرمایه گزاری بدون ریسک رو توی بانک تجربه کنه
با پس انداز كردن و سرمايه گذاري ميتوان پشتوانه اي براي آينده به وجود آورد
این ریسک بزرگیه که فقط یه جا سرمایه گذاری کنیم .
پدرم همیشه میگه هیچوقت پولت رو یه یک جیب نزار این حرفش رو میشه میشه اینجا عملی کرد من به نوبه خودم هیچوقت این ریسک بزرگ رو نمیکنم
این که نباید همه تخم مرغ هارو تو ی سبد گذاشت حرف درستیه اما بعضی وقتا ی سرمایه گذاری انقدر سود بالای داره که …آدم از یک جا سرمایه گذاری کردن ضرر نکنه و حتی راضی هم باشه