با این که درآمد یه دلال از درآمد شمایی که متخصص هستید بیشتره چطور کنار میاید ؟

سوال تقریبا واضح هست . منتها خالی از لطف نیست بگم که چطوری به ذهنم اومد این سوال

تو 8 ماهی که از سال جاری گذشته 30 درصد زمانم رو صرف تولید محصولات نرم افزاری کردم . این سیستم ها قراره چند ده هزار ساعت زمانی رو که صرف کار های تکراری میشن از هدر رفتشون جلوگیری کنه و همینطور ارزش افزوده زیادی رو برای بعضی سازمان ها ایجاد کرده .

با این حال وقتی که امروز با دوستم صحبت میکردم بهم گفت که رو زمینی که پارسال 500 تومن خرید و امسال قیمتش شده یک میلیارد و دویست میلیون تومان حدود 700 میلیون سود کرده !!!

یعنی فقط با یه خرید و فروش که شاید یک روز هم زمانش رو نگرفته چندین برابر پولی که من درآوردم تو 8 ماه کاسب شده !

برای دوستم خیلی خوشحال هستم و پول درآوردن به این شیوه رو به هیچ عنوان زیر سوال نمیبرم . حالا اسمش هر چی میخواد باشه . هوش مالی ، دلالی ، خرید فروش یا هر چیز دیگه … به هر حال بخاطر شرایط کشور فرصتی ایجاد شده و خوب دوست من ازش استفاده کرده برای داشتن زندگی بهتر !

مشکل اصلی که من دارم اینه » وقتی میبینم که تو جامعه ما ارزش هر چیزی با پول سنجیده میشه و در نتیجه اون ارزش یه خرید و فروش بیشتر از کار تخصصی هست که من تو 8 ماه انجامش دادم و یک دهه تجربه پشت این تخصص هست به شدت دلسرد میشم از نو آوری بیشتر و در نهایت فقط دوست دارم که میان بر ها رو برای تولید ثروت امتحان کنم . چون اینطور به نظرم میرسه که علم و تخصص تو جامعه ما باعث ایجاد ثروت نمیشه .

شما هم این مشکل رو دارید ؟ چطوری با مشکلی که من دارم کنار میایید ؟

5 پسندیده

این مشکل نیست به نظرم. این خاصیتی هست که در جامعه‌ای با تورم بالا وجود داره. نکته البته کمی انحرافی هست:

دوست شما ۵۰۰ میلیون سرمایه داشته که تبدیل به کالای سرمایه‌ای کرده و در اثر تورم، امروز سرمایه عملا همون ارزش رو داره صرفا رقم پول هست که عوض شده. به طور کلی اگه بخوایم بهش نگاه کنیم، سطح زندگی دوست شما با توجه به تورم کلی تفاوت چندانی نکرده.
ولی شما کالایی داشتی که با تورم ارزشش بالا نرفته (وقت و زمان) و در نتیجه حس میکنین که ضرر زیادی کردین. نکته به نظرم سود طرف نیست، نکته اینه که من و شما چرا کاری رو انجام میدیم که ارزش اجتماعی و ملموس کافی نداره.

من هم همین احساس رو دارم و فکر میکنم این مسیری هست که یا باید به ارزش درونی اون نگاه کنیم و احساس کنیم چیزی بیشتر از پول به خودمون و جامعه میدیم (اگر توان این کار وجود داره و کارد به استخوان نمیرسه در اثر فشارهای ناشی از مسائل مالی) یا به سادگی به رقابت دلالی و رانت‌خواری بپیوندیم و منتظر باشیم تا زمان موعد برای جامعه برسه که نتیجه تعطیلی کسب و کار مفید خودش رو نشون بده (البته همین الان هم تا حد زیادی این نتایج حس میشه و در آینده بیشتر حس خواهد شد).

میشه این رو هم پرسید که آیا سازمانهایی که هدف کار شما هستن اصلا انگیزه‌ای برای کاهش کارهای تکراری دارن؟ واقع‌بینانه بخوایم نگاه کنیم بسیاری از ساختارها در ایران صرفا برای مشغول کردن افراد به کارهای تکراری تاسیس شدن و اینکه دولت به افراد به این بهانه یه پولی بده!

3 پسندیده

صد در صد انگیزه دارن . چون در نهایت میخوان همون کار تکراری رو هم انجام ندن و پول بگیرن . :grin::grin:

2 پسندیده

نه دیگه مدیران که انگیزه ندارن کارمندها رو بیکار ببینن! درسته در سطح بالا این انگیزه وجود داره ولی برای سطح مدیریت کارمندان اتفاقا برعکس هست یعنی هرچه بیشتر کارمندها رو بفرستن دنبال نخود سیاه تا بگن سازمان ما فعال هست و از این طریق پول بگیرن.
البته اگه بخوان پنهانی این کار رو انجام بدن (همه فکر کنن روش قبلی هست) حرف رو قبول دارم کاملا انگیزه هست :wink:

2 پسندیده

در کل حرف شما درسته . نمیشه سرخود و استارتاپی برای نیاز سازمان ها چیزی رو طراحی کرد چون اهدافی که دارن واقعا مشخص نیست !
منتها سیستم هایی که ما ساختیم رو خود سازمان غذا دارو و اوقاف بهمون سفارش داده بود .

حالا این که هدفشون چی بوده واقعا نمیدونم . شاید واقعا میخواستن که بهره وری بره بالا !

1 پسندیده

یحیی ماجرا رو از منظر اقتصادی به خوبی توصیف کردن. بخوام کمی به این دیدگاه اضافه کنم، میگم که این مختص جامعه ی ما نیست.

تو سایر کشورهای دنیا هم شما از طریق کارمندی و یا حتی آزادکاری به ثروت و درآمد بالا نمیرسی. در واقع مسیرِ کار کردن برای دیگران، کم ریسک ترین و امن‌ترین مسیرِ موجود برای زندگی هست. و خب شما که سواد بورسی‌تون خیلی بیشتر از من هست، میدونین که ریسک کمتر معادل عایدی محدودتر هست.

ضمن اینکه صنعت مبادله ملک و زمین یا real estate industry تو کل دنیا حرف اول رو میزنه برای افزایش سرمایه (البته در بین کسب و کارهای مجاز). مثلا خود شما اگه سرمایه کافی داشته باشی، اولین کاری که میکنی کدومه؟

  • تو بورس سرمایه گذاری میکنم
  • زمین یا خونه میخرم
  • رو تخصص چند تا جوون سرمایه گذاری میکنم
  • کار دیگه

و اگه انتخابِ اول همه مون زمین و خونه باشه، طبیعی هست که چنین سرمایه گذاری رشد بهتری در زمان داشته باشه نسبت به سایر روش های سرمایه گذاری.


در جواب به پرسش اصلی‌تون: این رو پذیرفتم که درامد کسی که با سرمایه مالی + قسمتی از زمانش کار میکنه چندین برابر بیشتر از درآمد منی خواهد بود که دارم با تمام زمانم کار میکنم.

5 پسندیده

چرا و چگونه؟ تاریخچه‌اش چیه؟ همیشه اینطور بوده؟
نیاز اولیه بشره؟ کمیابه؟

سلام.
اگه اپلیکیشن یا نرم افزاری درست کنی که واقعا خوب باشه و کاربردی به زودی خیلی بسیار بیشتر از دوستت درآمد خواهی داشت. شما داری یک درخت گردو رو به ثمر میرسونی و اون گندم یک ساله. اون باید هر سال گندم رو باز بکاره تا باز سود کنه ولی گردو اگه چه چند سال میگذره تا به ثمر برسه ولی وقتی به ثمر رسید چندین سال ثمر میده.
نکته دوم اینه که دوست شما چند تا چیز رو ترکیب کرده که خب کار هر کسی نیست
تخصص + سرمایه + ریسک + (شاید یکم شانس) خب این ترکیب همیشه جواب میده شما 500 میلیون داشته باشی میتونی بری زمین بخری ؟

2 پسندیده