با کمک مالی به دانش‌آموزان برای تهیه گوشی هوشمند موافقید؟

با این وضعیتی که کرونا مدارس رو تعطیل کرده، باید نگران بچه‌های کم بضاعت و با استعداد باشیم یا خیر؟

همینکه دانش آموز با تلویزیون پیش بره کافیه؟
ارتباط با معلم و همکلاسی‌ها مهم نیست؟

از معاون مدرسون خواستم اطلاعات موثق از وضعیت خانوادگی بعضی بچه‌هامون بدن ولی به حرف اولیا که گفته نمیتونیم گوشی بخریم اکتفا کردند، شاید تا حدی حق دارند، مثل ما معلمها که کلی کار داریم برای انجام دادن.

به نظرتون این وسوسه رو کنار بذارم : که با توان مالی خودم و کمک جمع کردن از هرجا که بشه چندتا گوشی تهیه کنیم!

6 پسندیده

درود به شما معلم دلسوز
درباره آموزش‌های تلویزیون در پایه پسر من که هشتم هست انصافاً معلم‌های خوبی هستند و نکات خیلی خوبی رو بیان می‌کنند و من چون خودم همراه بچه‌ها گوش میدم، به نظرم خیلی روش تدریس و بیانشون خوب هست؛ ولی اینکه آیا کافی هست یا نه؟ به نظرم تا حد زیادی به معلم‌های دانش‌آموزان برمی‌گرده اینکه معلم این آموزش رو کافی بدونه و دانش‌آموز که این مطالب رو درک کنه مرور کنه و به اشکالاتش پی‌ببره ولی در نهایت دانش‌آموز نیاز داره با یک کسی که مرجع درسی هست در ارتباط مستمر باشه تا بتونه ضعف‌هاش رو برطرف کنه.
بعضی خانواده‌ها واقعا مشکل دارند و به هیچ وجه توانایی خرید ندارند ولی بعضی شاید مثل ما و اغلب هم وطنان مون برای خودشون اولویت بندی دارند و البته به نظرم‌ اولویت بندی بهتری هم میشه داشت و به نظرم نباید فراموش کرد که زندگی شخصی هر خانواده‌ای فراز و فرودهایی داره که ما مطلع نیستیم.
ولی در مورد قسمت پایانی صحبت‌تون به نظرم کار خیلی خوبیه و با اینکه بعضی معتقدند با یک گل بهار نمیشه ولی به نظر من حتی یک گل هم زیباست و نشاط‌آور، اگر بتوانید این کار رو بکنید خیلی عالی است.

3 پسندیده

سلام خانم معلم عزیز…از اون جایی که من خودم هنوز درس میخونم ولی موبایل ندارم و به علت خیلی مشکلات برام گوشی نخریدند و از موبایل مادرم استفاده میکنم که کلی هم سر این قضیه مشکل به وجود میاد اما دوستانی هم دارم که اوضاعشون بدتراز منه حال بچه هایی که نمیتونن در اموزش مجازی شرکت کنن رو میفهمم به نظرم به قلبتون گوش کنید و کمکشون کنید … جاودان باشید :heart:

4 پسندیده

باز خوشحالم که پادپرس هست و اینجا نوشتم و قوت قلب گرفتم.

بیایید صداهای ذهنم رو گوش کنیم:

مثبت‌ها:

  • من حتی اگر تنهایی این کار رو بکنم مشکل مالی برام پیش نمیاد!
  • من به چند دانش‌آموز کمک کردم که امید به زندگی و حس مثبت پیدا کنند و شاید برای آینده‌شون اتفاقهای خوب بیوفته!
  • من با حس خوب اینکه دانش‌آموزام همه با من هستند و کسی جا نمیمونه را پشتوانه ادامه کارم میکنم!
  • من مشکلات خانوادگی ناشی از به حاشیه رفتن عده‌ای هرچند کم و در نتیجه مشکلات اجتماعی ناشی از آن را کم میکنم!
  • من خودم را جزئی از جامعه انسانی میبینم و نسبت به گرفتاری دیگران بی‌توجه نیستم
  • من دیگران را هم تشویق به همراهی و توجه به دیگران خواهم کرد
  • من با تغییرات کوچک، تغییرات بزرگ و جاودان را رقم خواهم زد

منفی‌ها:

  • مقداری از زمان و انرژی را که برای کارهایی که مسوولیت اصلی من است از دست می دهم، همین الان کلی وقت کم میاورم. و جنس این کار جوریه که تمرکز رو کم میکنه.

  • ممکن است در کمک مالی این عادت بد ایجاد و تقویت شود که بعضی آدمهای جامعه مدام منتظر کمک بقیه باشند و به اندازه کافی دنبال حل مشکلات خود نباشند من این مسأله رو از نزدیک تجربه کردم و دیدم که بعضی افراداز دیگران سو استفاده می‌کنند.

  • فرایند شناخت افراد مشکل دار کار سختی است

  • ممکن است دانش‌آموز به جای استفاده از گوشی برای درس، کلا از درس فاصله بگیرد؛ مثل خیلی از افرادی که امکانات دارند و تمایلی به استفاده برای درس ندارند

نظرتون چیه؟ نقدی دارید به لیست یا چیزی هست که بهش اضافه کنید؟

تا الان منفی‌ها زیاد جدی نیستند و مثبت‌ها می‌چربند!

برنامه:

تک بعدی به موضوع تعیین مسوولیت اصلی خودم نگاه نکنم؛ معلم فقط وظیفه اش تدریس کتب درسی و رعایت بودجه بندی است؟؟؟

برای شناخت: پارسال یک معاون پرورشی داشتیم در محله مدرسه زندگی می‌کرد و دستش در کار خیر بود، تازه منزل مدیرمان هم در همان محله است؛ چرا من رفتم سراغ معاون مدرسه؟؟؟!!! اون هم دلیل داشت، بگذریم . . . از معاون پرورشی پارسال و مدیر کمک میگیرم

برای برطرف شدن تردید: بین همکاران و خانواده و دوستان مطرح میکنم هم مشورت و قوت قلب می‌گیرم هم کار را گسترش می دهم، اصلا همین اعلام کردن به دیگران جوری مسئولیت می‌آورد و ضمانت اجرا.

برای مدیریت زمان: بزرگنمایی نکنم و یک برنامه ریزی خوب با تعیین زمان پایان انجام بدم؛ تازه اگر دیگران کمک کنند شاید وقت خیلی کمتری بگیرد.

اولین قدم: پیامها را ارسال میکنم و مشورت میگیرم و تا شنبه تصمیم میگیرم که انجام بدهم یا نه!

دیگر چه؟؟؟

آها فهمیدم: از حسن پیشینه پادپرسیم سواستفاده میکنم و از لاله عزیزم میخوام پارتی بازی علنی کنه و اگه مشکلی ایجاد نمیکنه، این پیام رو پین کنه که پاسخ بیشتری بگیره!

و خودش هم اگه تونست پاسخ بده و
استاد منتقدین پادپرسی یوسف خان را هم پای بحث می‌کشم تا دید اجتماعی جامعشون رو چاشنی بحث کنن!

@lolmol
@yousef

4 پسندیده

یه لحظه خودتون رو بذارین جای شاگرد کم بضاعت و بااستعداد. به نظرتون نیاز الانش واقعا یه گوشی هوشمنده؟ اگه فرد استعداد داره، مطمئن باشین بدون گوشی هوشمند هم مسیر رشدش رو پیدا میکنه.

پ.ن. لیلاجان من با اصل این پرسش چندان موافق نیستم و دلیلی برای پین کردنش نمیبینم. شما خودت هم امکان پین کردن رو در دسترس داری، اگه نیاز می‌بینی پین کن. این امکان دقیقا برای چنین مواردی که سلیقه‌ها متفاوته، در اختیار افراد معتبرِ مختلف در پادپرس قرار گرفته.

5 پسندیده

یه بخش از صحبت رو لاله گفتن، من هم موافقم که نیاز اصلی یک کودک گوشی هوشمند نیست، حتی اگر که یک سال هم درس نخونه ولی نیاز اصلی‌ی تامین بشه، به نظرم از نظر شخصی و اجتماعی شانس بیشتری خواهد داشت.

نکته دوم، اینه که اگر دقت نکنین ممکن حرکت شما باعث حرکتهای مخرب بیشتری بشه. چطور؟ فرض کنین که یک کلاس ۲۰ نفره دارین که ۱۰ نفر از اونها گوشی هوشمند ندارن. به نظرم فشار بیشتری روی مدرسه هست که یا به طریقی این وسیله رو فراهم کنه یا روشی برای کلاس در پیش بگیره که نیاز به گوشی نداشته باشه. حالا فرض کنین شما تلاش کردین و از روی حُسْن نیت برای ۵ نفر گ.شی نهیه کردین. اون موقع فشار بسیار کمتری روی مدرسه خواهد بود و در نتیجه تغییر روش یا مسئولیت‌پذیری منتفی خواهد شد. اگر هم این روش رو در پیش می‌گیرین، مطمئن بشین که تمام اعضای یک کلاس یا هر گروهی که همزمان با هم سنجیده میشن به وسیله مناسب دسترسی خواهند داشت.

6 پسندیده

من جوابم به پرسش خیلی ساده است.
به نظر من امروزه داشتن گوشی یا یک وسیله هوشمند که دسترسی به اینترنت بده، برای هر دانش‌آموزی لازمه. (چه کرونا بود چه نبود). برای همین اگر راهی دارین که دانش‌آموزای نیازمند رو شناسایی کنین و از طریقی براشون گوشی هوشمند تهیه کنین خیلی خوبه این کارو بکنین.:pray:

4 پسندیده

الان خودم هم موافقم پین نشه چون مسأله تقریباً شخصیه من هست و لزومی نداره توجه کل جامعه پادپرسیا به طور ویژه بهش جلب بشه.

قبول داری سخته؟ بالاخره روزنه امیدی باید باشه!
کودکان و نوجوون‌ها به سختی بتونن هم بر مشکلات خانه غلبه کنن هم بدون راهنما راهشون رو پیدا کنن.

منظورتون از نیاز اصلی دقیقا کدومهاست؟ تغذیه، نیاز عاطفی؟ اجاره خانه؟ حضور پدر و مادر یا سلامت جسمی و روانی و شغلشون؟ نظرتون اینه که همون پول رو بذاریم برای این قضیه؟
نمیدونم چقدر میشه نیازها رو مقایسه و اولویت بندی کرد؟ وقتی دوری و اطلاعاتت کمه! تازه هزینه و زمانی که برای تأمین هرکدوم لازمه چطور؟ قابل مقایسه است؟

درسته، قبول دارم. ولی فکر میکنید در کل چقدر در سیستم دولتی این فشار منجر به عملکرد خوب میشه؟ بویژه اینکه قشر ضعیف معمولا حقوق خودشون رو نمیدونند و پیگیرش نیستند.

این خیلی نکته مهمیه!!

این خیلی کلی هست و من مطمئن نیستم در موردش، چون تجربه ام نشون داده که برخی نوجوونا مدیریت خوبی ندارند در استفاده اش. بازهم اگر اشتباه می‌کنم بگید.

1 پسندیده

سلام و وقت بخیر
دغدغه ی خیلی درستیه
بنظر من خرید گوشی کافی نیست
چون به طکر مثلا یک دانش اموز کلاس اول دبستان که هیچ ایده ای راجع به مدرسه نداره چطور میتونه حس دانش اموز بودن و محصل شدن رو از گوشی بگیره پس اداب مدرسه رو برای ۱۲ سال از کجا قراره یاد بگیره حس هایی که ما باهاش کلی خاطره داریم رو کی قراره حس کنه
مگه از دنیای سرد و بی روح گوشی میشه کلی حس خوب منتقل کرد؟!
علاوه بر اون یک بودجه ای که قراره صرف بشه برای کمک به همه دانش اموزان از کجا تامین بشه؟
بنظرم باید به طور محدود و با رعایت همه ی پروتکل ها مدرسه به صورت حضوری فعال باشه

2 پسندیده

ممنون لیلا جان. اینکه مدیریت خوبی ندارن، قبول ولی دلیل بر عدم دسترسی نمی‌شه… تصور کن اختلاف بین نوجوانی که می‌تونه به اینترنت و فضای وب دسترسی داشته باشه و کسی که نمی‌تونه، امروزه چه قدر می‌تونه فاحش و بزرگ باشه. به نظر من این اختلاف، اختلاف کمی نیست و عدم دسترسی به اون، یک محرومیته.
برای مدیریت و جلوگیری از آسیب‌ها هم حتما باید فکری کرد. این مختص قشر خاصی نیست و همه، چه قشر ضعیف چه مرفه ممکنه به آسیب دچار بشن. به عنوان یک راه‌حل، میشه گوشی و تبلت رو به عنوان یک وسیله عمومی، نه شخصی، (مثل تلویزیون و تلفن خونه) برای افراد خونه جا انداخت، در خانواده‌هایی که فرزندانشان در سنین پر ریسکی هستند.

1 پسندیده

من به نظرم آموزش و پرورش با همکاری شرکتی مثل جی‌ال‌ایکس باید برای دانش آموزان به رایگان، حداقل‌های مورد نیاز رو فراهم می‌کرد، اما حالا که نمی‌کنه بد نیست که خود ما دست به یک حرکتی بزنیم، و با همین شرکت‌ها و با راه اندازی یک کمپین شاید بشه تعداد زیادی دانش آموز و معلم رو از حداقل‌های آموزش مجازی بهره‌مند کنیم.

1 پسندیده

ممنون

میشه بیشتر توضیح بدید!

گزینه‌ای که من فعلا دارم دنبال می‌کنم، خرید تعدادی گوشی دست دوم هست، از برندی که تو بازار، پره، یعنی سامسونگ با مشخصات 4G، (حداقل)RAM2 و اندروید ۶ به بالا و حافظه داخلی ۸ یا ۱۶ گیگ، که حدود دو میلیون تومن و بیشتر هزینه هرگوشیه، و اینکه تا کی و چقدر به درد بخوره هم مهمه.

اول ذهنیتم این بود که گوشی متعلق به دانش آموز باشه، ولی مدرسه گفتند، امانت بدیم و آخر سال پس بگیریم، این هم موضوع مهم و قابل بحثیه.

خلاصه همون شد که می‌ترسیدم، وقت و انرژی کمی نمی‌خواست این کار، ولی نتونستم رهاش کنم.

و هنوز درگیرش هستم، قدمهایی برداشتم، و هنوز ادامه داره، تا به انجام برسه.

2 پسندیده

بالاخره یک قسمت مهم کار انجام شد؛

خرید پنجشنبه ۲۲ آبان ۹۹ برای ۷ دانش آموز :point_up_2:
افت هرچند کم این چند روزه قیمتها کمک خوبی بود که بتوانیم گوشی نو تهیه کنیم
و
اینکه تعداد بیش از یکی میخواستیم باعث شد بتوانیم به قیمت عمده تهیه کنیم، برای همه موارد تخفیفات خوبی شامل حالمان شد.
درباره گوشی هم، ارزانترین گوشی سامسونگ است ولی اندرویدش ۱۰ است و قابل آپدیت تا چندسال آینده.

کارت‌های حافظه
۵۰۴٫۰۰۰
قاب‌ها
۱۰۰٫۰۰۰
گلس سرامیکی(نشکن)
۲۱۰٫۰۰۰

گوشی ‌ها
۱۸٫۷۶۰٫۰۰۰

جمعاً
۱۹٫۵۷۴٫۰۰۰
تومان

برای خودم تجربه خوبی بود که به طبقات بالای پاساژ علاالدین سربزنم و ببینم قیمت طبقه ششم حداقل سیصدهزار تومان از طبقه اول کمتر است، و این هم به لطف راهنمایی آقای دستفروشی بود که ازشون گلس قیمت گرفتم و گرنه چنین خرید خوبی اتفاق نمی افتاد، میخواستم برای گلسها به ایشان مراجعه کنم ولی ترسیدم کنار خیابان بار بیست میلیونی کیسه سیاهم (که فروشنده گوشی حواسش بود و لایه امنیتی ایجاد کرد ) لو برود، پس برای گلس ترک دار گوشی خودم پیشش رفتم.

تازه همه میگفتند ۲۷۵۰ و به همکارانشان کمتر میدادند، نه به من معلم و در ناامیدی دیدم یکیشون رو تابلوش ۲۷۰۰ زده بود (چرا؟؟ نمیدانم) و بعد ۲۶۸۰ حساب کرد.
گوشی‌ها گارانتی دارند فقط عمده فروشها جعبه را باز نمیکنند و باید خودم فعالشون کنم، اینم یاد بگیرم خوبه :innocent:
کلا رفتن تو بازار جذابه، همه جور آدم هم میبینی، آقای کریمی هم که کارت حافظه ازشون خریدم خیلی خوب همدلی و راهنمایی کردند، و فهمیدم که طبقه چهارم قاب سی تومنی دست فروشها را نصف قیمت و حتی کمتر بگیرم و یک مغازه دار به قول خودش سی تومن را به قیمت همکاری پونزده تومن داد!

اگه امروز بتونم گوشی‌ها رو فعال کنم دیگه آمادگی تغییر شغل رو دارم :wink:

راستی در تأمین هزینه‌ها همکاران و خانواده و فاطمه دوستم هم کمک کردند، البته فاطمه دوسه بار هم حضوری همراهیم کرد، حتی واسطه شد از یک منبع ارزانتر گیر بیاوریم که البته نشد چون فقط تبلت لنوو m7 داشتند با امکانات حداقلی و . . .
فاطمه قراره یک جورایی تعهدنامه‌هایی هم تنظیم کنه برای ضمانت بازگشت گوشی‌ها به مدرسه، حالا ببینم وقت میکنه، سرش شلوغه، کلی لایحه باید بنویسه . . . .
@Fatemeh-law ممنون :heart:

در کل از ایده امانت دادن و پس گرفتن بدم نیامد، هم بچه‌ها و خانواده‌ها تعهد بیشتری برای استفاده صحیح از این امکان احساس میکنند، هم حس احتمالی تأمین نیاز بدون تلاش تقویت نمی‌شود، هم در آینده میتوانیم از گوشی یا فروش آن برای نیازهای دیگر مدرسه استفاده کنیم، که نفعش به سایرین هم برسد.

یکماه پیش بود با ۵ تا بچه‌ها صحبت کردم و گفتم که به فکرشون هستیم و کسانی که قراره کمک کنند خودشون هم بعضا ممکنه از دل سختیها رشد کرده باشند ولی تلاش برای موفقیت خودشون و اطرافیان و جامعه براشون ارزش هست، و بعضی نیازها رو به بعضی دیگه ترجیح دادند و تحصیلات هم میتونه یکی از عوامل موفقیت باشه و برای رفع مشکلات مالی و غیرمالی باید کوشا و خلاق باشیم.

اونموقع فکر میکردم گوشی رو به بچه‌ها ببخشیم و گفتم این که قراره تهیه بشه امانت هست ولی امانتی که پس نمیگیریم ولی همینکه شما خوب بتونید ازش استفاده کنید و به درد خودتون و جامعه بخورید انگار امانت رو پس دادید. . .

میدونید خیلی سعی کردم تو صحبتام همدلی باشه نه القا حس نیکوکاری و کمک ما و نیاز اونها
و گفتم که شرایط الان جامعه اینجور شده که مشاغل دچار آسیب شدن ولی میشه با هنرمندی در همین دوران هم به فکر کسب درآمد بود . . .

خب من جامعه شناس، روانشناس و کارشناس و . . .
نیستم، من هیچی شناس هستم، من فقط حس کردم این کارم خوبه که انجام بشه . . .

حتی به دو جامعه شناس دغدغه مند هم پیام دادم ولی جوابم رو ندادند، واقعا وقت نداشتم با روانشناسها هم تماس بگیرم

به اقتصاددانها هم دسترسی ندارم

چون خودم یک آدم عادی هستم فقط مردم عادی را میبینم از دور و نزدیک و خیال میکنم که آنان را درک میکنم، حالا مثلا
اگر نتوانم برای همه کسانی که مشکل دارند قدمی بردام یا کار ریشه‌ای بکنم، هیچ قدمی برندارم بهتر است؟؟
راستش به نتیجه نرسیدم واقعا!!!
شاید بعدها بفهمم، نمیدانم.

حتی الان هم بچه‌هایی هستند که مثلا سه تایی از یک گوشی استفاده میکنند و واقعا مشکل است، به حرف که نیست، مگر ما چقدر خانواده‌هامان یاد گرفته اند که درست ازدواج کنند و بعد درست و به اندازه بچه‌دار شوند و . . . حالا حساب تمام مشکلات ناشی ازین فشارها را بکنید، افزایش بیماریها و آسیبهای روانی و خشونت و بزه و . . .

حالا شاید بشود از چندتا بچه‌ هم اوضاع را با آرامش بیشتری سپری کنند . . .

شاید اگر تردیدها کمتر و اوضاع بورس بهتر بود یا بشود، می توانستیم یا بتوانیم حرکت را ادامه دهیم . . .

فعلا برم سر شغل جدیدم و گوشی‌ها رو آماده کنم . . .

ممنون از لاله و تیم پادپرس که چنین فضایی را آماده کردند که من بتوانم احساسات و افکار و تجربه‌هایم را بنویسم و پرسش مطرح کنم و همیشه پاسخ و نقد و حمایت بگیرم

پاینده باد پادپرس :green_heart:

4 پسندیده

:heart: سپاس
تلاش‌تان ستودنی است.

2 پسندیده