چه رویکردی میشه برای پاداش و تنبیه نیروها در یه استارتاپ که ممکنه تا مدتی پول درش به جریان نیفته، در نظر گرفت؟
این همان انگیزش است، پاداشها میتواند مشارکت دادن باشد، میتواند بودجه تخصیص دادن به یادگیری و خلاقیت و حل مسئله باشد.
باید یادمان باشد که هر اقدام یا عدم اقدامی یک رفتاری را تشویق و تحکیم خواهد کرد. هر وقت کاری کردیم، یا کاری نکردیم باید به این فکر کنیم که این فعل یا ترک فعل، چه رفتاری را تحکیم خواهد کرد و بعد آن را کار را بکنیم یا نکنیم.
چگونه افراد را در کارها مشارکت دهیم؟
در شرکتهای استارتاپی، به خصوص، آدمها خیلی ساختار و چارچوب را درک نمیکنند. بنابراین باید سعی کنیم همه را مشارکت دهیم. مثل گوگل که اولین آگهیها را مدیرعامل چاپ کرد و به دیوار نهارخوری زد که اینها مزخرف هستند. از همه خواست، بدون آنکه بگوید، که کاری بکنند و تا عصر پنج گزینه برایش ارسال شد.
همه حق دارند نظر بدهند، اما شرط این است که نظرات متکی به عدد و داده باشد. یعنی ایده پرانی و عیب جوئی ممنوع است، اما ایده هایی که تحلیل و عدد و فکر پشت آن باشد، از همه سطوح شنیده میشود و مجرائی برای این شنیده شدن در بالاترین سطح سازمان وجود دارد.
پیشنهاد میکنم فیلم اینترن Intern را ببینید که در یک استارتاپ چه گذشته است و تلفیق تجربه و روحیه استارتاپی چه دستاوردهایی داشته است. نسخه صوتی یا نوشتاری کتاب “گوگل چگونه کار میکند” هم عالیست. چند بار بشنوید.