برای رشد شبکه های اجتماعی چطور میشه از رشد کپک الهام گرفت؟

کپکها خیلی سریع رشد می کنند. کافیه یه بخشی از ظرف رب کپک بزنه اما با برداشتن اون بخش، دوباره سر و کله کپکها از یه بخش دیگه پیدا میشه.

چه ارتباطی بین رشد یه مجموعه کپک روی مواد غذایی و رشد یه شبکه اجتماعی میشه پیدا کرد؟ ممکنه که بشه از الگوریتمی که پشت رشد کپکها هست برای رشد شبکه های اجتماعی استفاده کرد؟

رشد سریع کپک ها

2 پسندیده

جواب سوال رو نمیدونم ولی در خصوص کپک چیزی که من شنیدم اینه که ریشه های بلندی دارن و اینطور نیست که شما قسمتی که کپک زده رو بردارید و فکر کنید دیگه کپکی تو ماده غذایی نیست. ریشه های کپک وجود دارن و کپک میتونه دوباره رشد کنه.

1 پسندیده

#پرسش
اصطلاحی در شبکه های اجتماعی وجود داره به نام viral شدن یا رشد ویروسی.
آیا کپک ها هم رشد ویروسی دارن؟ ویژگی رشد ویروس ها چیه؟

مدل‌های رشد، در شبکه‌های اجتماعی هوشمند متفاوته.
مدل کپک یک نمونه‌ ساده از اتوماتای سلولی هستش، این رشد در برخی جاهای غیرهوشمند و با تعداد پارامتر کم سازگاره،‌مثل رشد آتش در جنگل، رشد کپک در غذا و … این موارد در حالتی رخ می‌دن که اگر شرایطی در مثلا ۶ همسایه یک عضو ایجاد شد،‌ اون عضو حتما تغییری از نوع A خواهد داشت. مثلا اگر یک درخت به واسطه آتش‌سوزی درخت‌های اطرافش دماش از ۲۰۰ درجه بگذره آتش می‌گیره. این حالت برای سلول‌های سوخته بدن، کپک، ویروس و … قابل استفاده است.
یکی از حالت‌های خوب این مدل بازی زندگی کانوی هستش

یکی از خصوصیات مهم این جوامع، وابستگی به شرایط اولیه و محیط است. و اگر درک خوبی داشته باشید از محیط و شرایط کنونی، می‌تونید تا حدودی پیش‌بینی کنید چه می‌شود. اصطلاحا به این نوع بازی‌ها بازی صفر-بازیکنه گفته می‌شود، چون بازیکنی به عنوان عامل هوشمند دخالت نمی‌کنه.
در مواردی می‌شود این‌ها رو تحت معادله هم درآورد. هرچه تعداد عامل‌های هوشمند و پیش‌بینی ناپذیر بیشتر بشن،‌ کار سخت‌تر می‌شه. سخت‌ترین حالت،‌شبکه‌های اجتماعی هستن که همه عاملاش هوشمندن. اون موقع مدل کردن خواسته‌ها،‌ علایق و نحوه عملکرد هر موجودیت (حتی ارتباط بین افراد) اهمیت ویژه‌ای دارن. گاهی با تقسیم عامل‌ها و ارتباطشون به چند خوشه، و یکی گرفتن رفتار خوشه‌ها، مدل‌ واقعی رو تخمین می‌زنن، مثلا در یک سیستم اقتصادی، افراد رو به بنگاه و خانوار تقسیم می‌کنن، دوباره بنگاه‌ها و خانوارها رو به چند دسته تقسیم می‌کنن تا درک بهتری از تصمیماتشون داشته باشن. اون موقع این موارد رو به آدمای حرفه‌ای می‌دن تا با ابزارهایی شبیه‌سازی کنن.

مدل کردن شبکه‌های اجتماعی انسان‌ها به قدری سخت و عجیب هست که حتی برای مدل‌سازی محیط و ارتباط بین اون‌ها کلی روش مختلف وجود داره که همشون یک تخمینی دور از شبکه اصلی هستن. دیگه چه برسه به عملکرد. چند تا کتاب خوب معرفی می‌کنم که خیلی هم جذاب هستن:
۱- کتاب مدلسازي محاسباتي سيستم هاي اجتماعي از دکتر رمضانیان و محسن پورپونه (انتشارات ناقوس)
۲- كاربردهاي نظريه سيستم هاي پيچيده در مدل سازي تغييرات فرهنگي، شروین وکیلی (نسخه رایگان pdf)
۳- جزوه درسی مدل‌سازی منطقی شبکه‌های اجتماعی از دکتر رمضانیان (نسخه pdf رایگان)

البته کلی هم کتاب انگلیسی هست ولی توی همون کتاب‌ها معرفی شدن و نیازی به معرفی من ندارن. اگر به این موضوعات علاقه‌مندید توصیه می‌کنم هر سه رو بخونید، هم نویسندگان و هم محتوای فوق‌العاده‌ای دارند. دکتر رمضانیان و دکتر وکیلی هر دو حتی در توصیف رخدادهای کشور تحلیل‌های فوق‌العاده‌ای دارند. مثلا مقالات دکتر رمضانیان و صفحه شخصی دکتر وکیلی رو ببینید.

2 پسندیده

فکر می کردم در سیستمهایی که انسان باهاش سر و کار داره هم ساختار سیستم مشخص کننده اینه که افراد چطوری تصمیم بگیرند و سیاستهای عملیاتی هم مثل اهداف و قوانین و … حاصل این ساختارها هستن و ساختارها تابع منابع .

درکش سخته باید لینکها رو بخونم شاید راحت تر شد درکش

ساده‌سازی یک چیزه و ساده بودن یک چیز دیگه، حتی شرایطی مثل جهان کوچک و … برای برخی از شبکه‌ها جواب می‌ده یا مدل‌های باراباسی آلبرت یا اردوش-رنی هم برای بعضی از شبکه‌ها ساده‌سازی مناسبی هستند. اون توابع مربوط به منابع که گفتید، اصلا پیاده‌سازی و درکشون راحت نیست. مثلا اینکه همزمان اجرا بشن، به چه ترتیبی انجام بشن؟ بخش‌ها چجور باشن، مدل بازی و ارضای شرایط انسان‌ها چطور باشه و همونطور که تکه کلامه منه، حتی امروز ما با فردای ما فرق می‌کنه، بنابراین باید جریان تغییرات انگیزه‌ها و اهداف در طول زمان رو هم حساب کنید. حتی در بعضی تحقیقات نشون داده شده که وجود تعداد کمی از عوامل افراطی (از نظر برخی رفتارها) می‌تونه کل سیستم شما رو تحت تاثیر قرار بده (مثلا گروه‌های تروریستی، نوابغ علمی و تجاری، حوادث غیرمترقبه و …)، حتی می تونه موجب تبدیل فازی بشه که کل سیستم رو متحول می‌کنه.