در کل سایت خوش دست و روون هست، ولی مهم ترین و بدترین قسمت اینه که دیتاهای خیلی کمی داره و ظاهرا کسی پیگیرش نیست! شاید در حد بیست جلد کتاب رو پیشنهاد کرده.
###پرسش
چی میشه که چنین محصولاتی که نیازش هست و ساخته هم شده، ادامهدار نمیشه؟
بنظر من میزان موفقیت اینجور سایتها بستگی به تلاشش برای معرفی کردن سایت به آدمها داره. بخش نقد ترجمه کتاب به همراه مثالهاش و بقول شما خوش دستیش برام خیلی جالب بود. ولی مثل اینکه زمان محدودی براش صرف شده.
هدف طراح هم برا اینکه سایتش چقدر میتونه ادامه داشته باشه مهمه. اگه طرح درآمدزایی بر حسب عضو گیری یا معرفی کتاب داشته باشه میتونه روزی ۱۰ ساعت روی سایت کار کنه و هر ثانیه تلاش کنه برای عضو گیری. اگر نه هم میتوانه روزی 10 دقیقه کار کنه و عضوی نگیره. علاوه بر صرف زمان و تلاش برای معرفی من فکر میکنم اگه یه بخشی هم برای فروش اینترنتی میزاشت میتونست تاثیرگذارتر باشه.
با این حساب انگار اون نقده وارده؟ یعنی ترجمه ی فرانسه به فارسی در کتاب، با این انگلیسی هم جور نیست.
کامنت برا من که خوب بود، باعث شد بیشتر عمیق شم و برم بگردم ببینم ایا ترجمه ای که گذاشته از چه جنسی هست. و ایا صرفا یه چی نوشته یا قابل قبول نوشته (بار اول فقط خونده بودمش و دیگه کنکاش نکردم راجع به درستی و نادرستی ش).
تقریبا ماهی یک پیشنهاد و مرور کتاب میگذارد. و محدود به کتاب هم نیست، میتوانید راجع به موسیقی یا فیلم هم درش مطلب پیدا کنید (البته به تعداد کمتر). نویسندههای خوابگرد به یک-دو نفر محدود میشوند و ریتم کم محتوا در این سایت به همین دلیل هست.
«آبان سال ۱۳۹۲ به ابتکار مؤسسهی شهرکتاب، گرد هم آمدیم تا دربارهی رمان حرف بزنیم. جلسات ماهانهی نقد و بررسی کتاب محصول گردهمایی آن روز بود. گذشت و گذشت تا رسیدیم به این فکر که ما، مایی که دور هم جمع میشویم و مینشینیم به فکر و حرف و بحث و جدل، میتوانیم بیشتر با هم باشیم. ایدهی تشکیل انجمن از چنین جایی باید آغاز شده باشد. آن روزها، آنها که برای بودن در کنار ما، برای بودن در این انجمن، تمایل خود را اعلام کردند پنجاهویک نفر بودند. برای همین، نامِ نامیِ پنجاهویک را برگزیدیم برای انجمن تا تأکید کرده باشیم بر مبارکی حضور فردها، حضور یکیکها برای شکلگیری «ما». بعد از آن، فکر کردیم بیاییم آن فکرها و حرفها و بحثها و جدلها را با دیگران به اشتراک بگذاریم؛ به جای این که پنجاه نفرمان مخاطب یکیمان باشیم، پایگاهی برپا کنیم به یُمن حضور همهی آنانی که در هوای رمان فارسی نفس میکشند. این چنین بود که پایگاه انجمن رمان پنجاهویک شکل گرفت تا از این پس، حرفی اگر دربارهی رمان داریم، آشکارا بزنیم و شما را به مشارکت دعوت کنیم؛ شاید، شاید بتوانیم هوایی تازه باشیم در آلودگی هوای زمستان ۱۳۹۳.
ما پنجاهویک نفر بودیم.»
ولی این ها هم ریتمشون آهسته س و هر دو-سه ماه یک بار موضوع میذارن.