بررسی موردی‌ ساختار به عنوان علت یک رفتار شهروندی

امروز توی مترو یه دختر بچه روی صندلی نشسته بود و وقتی وارد واگن شدم، یه خانم مسنی هم همراه من وارد شد و به صورت حمله وار رفت خودش رو به زور جا داد کنار این بچه، که خیلی این دختر کوچولو بهش برخورد و گریه کنان رفت سمت مامانش که چندتا صندلی اونطرف تر نشسته بود.

حس خیلی بدی داشتم از دیدن این صحنه
اما فکرم مشغوله و میخوام بدونم بدون قضاوت کردن رفتار این خانم مسن، چطوری میشه این رفتار رو بررسی کرد. یعنی می خوام بدونم که “ساختار به عنوان علت” اینجا جواب میده؟

2 پسندیده

در این باره چند روز پیش من یه دیالوگ منطقی از یه خانم مسن شنیدم: به خانمی که بچه کوچکشون رو روی یه صندلی گذاشته بودن (یعنی دو تا صندلی رو اشغال کرده بودن)، گفتن که «یه بلیط میدید، حق اشغال یه صندلی رو هم دارید. لطفا بچه تون رو توی بغلتون بگیرید تا من بتونم بشینم.»

به نظرم حرفش با اینکه خشن بود، منطقی بود. و شاید چنین رفتارهای مشابهی که دیده میشه، یه دلیلش همین حقی باشه که افراد به دلیل پرداخت هزینه برای خودشون قائلن.

2 پسندیده

خوب همه اونایی که می ایستن هم بلیط دادن. بنظر من باید یه جوری باشه که سهمی برای نشستن همه قایل بشیم مثال خیالیش این باشه که صندلی ها ثبت کنن زمان نشستن آدما رو و هشدار پاشو نوبت یکی دیگست بدن
درسته اولویت ها مهمه اما بسیاری از مترو سوارها به دلایل مختلف که شایعترینش خستگیه از کار و گشتن های روزانست واقعا نیاز دارن به نشستن.

من فکر میکنم یکم مورد گمراه کننده هست. به این معنی که این رفتار نه به توی ایران بودن برمیگرده نه به حقوق شهروندی. مسئله اینه که در سطحی از برهم کنشهای اجتماعی که خیلی ریز میشه، مثل همین مورد، توان اعمال قانون مناسب و لحظه ای وجود نداره (برخلاف جائی مثل قطار) به همین خاطر نحوه رفتار در این موارد به صورت جمعی ظاهر میشه. یکم با دیدگاه نیمه تحلیلی به این داستان نگاه کنیم، این بیشتر رفتاری برای حفظ فرد در برابر برهم کنشهای شدید اجتماعی. توی شهرهای بزرگ اینجور رفتارها بسیار بیشتر میشه فرقی نداره توی تهران یا نیویورک یا پکن باشه، افراد در معرض برهمکنش های شدید اجتماعی به مرور زمان به همین رفتار برای بقا میل میکنن. البته حالت دیدگاه شخصی داره و قابل بحث هست این حرف.

2 پسندیده