چرا کودکان زیر ۲ سال فقط با شنیدن میتونن زبان جدید یاد بگیرن ولی ما نه؟
اگه بخواهید زبان فارسی رو به غیرفارسی زبان آموزش بدید از چه روشی استفاده میکنید؟
چرا کودکان زیر ۲ سال فقط با شنیدن میتونن زبان جدید یاد بگیرن ولی ما نه؟
اگه بخواهید زبان فارسی رو به غیرفارسی زبان آموزش بدید از چه روشی استفاده میکنید؟
این دلایلی هست که وقتی به این سوال فکر می کنم به ذهنم میرسه و البته نمی دونم چقدر درسته و علمی هست:
1- بچه ها سلول های حافظه شون خالی هست و کمتر مقاومت میکنه در برابر پر شدن.
2- چون مجبورن اگر این کارو نکنن از پس نیازهای خودشون ، خصوصا نیازهایی که در اجتماع دارن بر نمیان.
شنیدن بهتر راه آموزش یک زبان هست.برای همین مثلا اگر کسی چند ماه تو آلمان زندگی کرده باشه آلمانی خیلی خوبه بلده. یه جورایی قرار گیری توی فضایی که اون زبان مکالمه میشه خیلی باعث یادگیری میشه. اگر شرایط این ممکن نیست یادگیری توی کلاس های زبان خیلی کمک میکنه(چون یه فضا رو که توش زبان مورد نظرتون مکالمه میشه رو شبیه سازی میکنن).
همه میتونن با شنیدن یادبگیرن.
در چند مورد میتوان توضیح داد:
بچه کارهایی که باید روش تمرکز کنه، بسیار کمه، بنابراین انگار رفته اردوی یادگیری زبان
مجبوره نیازهاش رو برآورده کنه، چه بسا اگر شما هم دو سال در جایی زندگی کنید و مجبور باشید با صحبت کردن نیازهاتون رو برآورده کنید و کس دیگهای رو نداشته باشید که باهاش حرف بزنید، کار زیادی هم نداشته باشید.
سطح انتظارات. همون بچه ای که دو ساله زبان یاد گرفته، دایره کلماتش خیلی محدوده ولی شما اگر حتی ۱ سال در جایی باشید و کلی چیز یاد گرفته باشید، از خودتون انتظار بیش از اندازه دارید.
نترسیدن از بیان و استفاده از کلمات هر چند غلط. شما ممکنه به خاطر ترس از غلط گفتن کلمات، تمرین زبانی نکنید و کسی هم ایراداتون رو بیان نکنه. خوب معلومه یادگیری رخ نمی ده.
تصویری و کاربردی بودن کلمات یادگیری شده. معلومه که بچه اغلب کلمات پرکاربردی رو یاد میگیره که داره میبیندشون یا مجبوره صداشون کنه. به هر حال تصور مناسبی از اون کلمه پیدا میکنه و میتونه یادش بگیره.
تشویق مداوم، اگر دو نفر باشن که مرتب به حرف زدن تشویقتون کنن، شما هم یاد بیشتر ترقیب میشید.
نیاز روزمره، تکرار و تکرار، همون بچه ممکنه چند وقت از کلمات استفاده نکنه و یادش بره، برای اون و اطرافیانش طبیعیه ولی برای شما که ظاهرا وقت با ارزشتون رو گذاشتید سنگینه.
من اولین توصیهای که میکنم اینه که درک مناسبی از وضعیتتون داشته باشید.
اگر قرار نیست مهمون خارجی داشته باشید، آهنگ خارجی گوش کنید یا مجبور نیستید فیلم زبان اصلی نگاه کنید، انگیزتون برای یادگیری شنیداری کم میشه، اگر هم نیاز نباشه حرف بزنید هم انگیزهای برای یادگیری حرف زدن ندارید.
ممکنه شما فقط برای مطالعه و تحقیقات نیاز داشته باشید. در این صورت کافیه کتابهای تخصصیتون و در سطح خودتون رو به انگلیسی مطالعه کنید.
با افرادی تمرین کنید که باهاشون راحتید و از اشتباه پیششون نمی ترسید، اگر نه ضبط کنید و ایرادات خودتون رو بگیرید.
ذره ذره پیش برید. زبان چیزیه که نمی شه یهو یاد گرفت. واقعا باید مدت زیادی رو به صورت مداوم و کم کم یاد بگیرید. از حرکات جوگیرانه حذر کنید.
هدف شفافی و متعادلی داشته باشید. مثلا اگر تا الان خیلی ضعیف بودید، چند ماه فقط کلمات در حد دبیرستان رو حفظ کنید، چند ماه گرامر پایه، چند ماه افزایش کلمات و دوباره چند ماه مطالعه سطح بالاتری از گرامر. در این میان هم از کتابهای داستان سطح خودتون استفاده کنید تا با مطالعه بهتر یاد بگیرید.
استفاده از دیکشنریهای کاغذی، جلوی استفاده سریع از منابع کمکی (مثل دیکشنریهای نرمافزاری مخصوصا گوگل ترنسلیت) رو بگیرید. حتی دیکشنری رو هم دور بگذارید و به سادگی ازش استفاده نکنید.
شاگردی کنید! یک مربی (حتی ضعیفتر از خودتون) انتخاب کنید و حرفهای اون رو مو به مو گوش کنید! اجازه بدید روند شما رو کنترل کنه.
یادآوری: بعد از یادگیری، می تونید از نرمافزارهای یادآوری نیز استفاده کنید، در این زمینه من memrise رو خوشم اومده.
شنیدن از ابزار لازم ولی نه کافی برای یادگیری زبان در سنین غیر از خردسالی هست و تنها با قرار گرفتن در یک محیطی که المانی صحبت میشه و گوش دادن نمیشه اونو یاد گرفت.
اگر به اندازه کافی (همون اندازه ای که برای بجه طول میکشه) باشه،می شه یاد گرفت
من وقتی معانی اصطلاحات و کلمات رو به صورت تصویری می بینم بیشتر به خاطرم می مونه. همیشه سرچ تصویری می زنم برای فهم و به خاطر سپاری بهتر.
تو این نرم افزار نمیشه زبان فارسی و انتخاب کرد
بهترین روش یاد گرفتن زبان دوم، غرق شدن در اون زبانه. ورودی زبان مادری رو به حداقل و ورودی زبان دوم رو به حداکثر افزایش بدید. آهنگ، اخبار، فیلم، سریال، کتاب، یادداشت، فرومها، صحبتهای روزانه، افکار و … همه چی باید به زبان دوم باشه.
میتونید لینک چند تا از فروم ها رو بزارید لطفا
به نظر من آموزش زبان مانند این مثال است؛ یک کسی باشد که در باره برنامه های کامپیوتری مطالعه کند و درس بخواند ولی کامپیوتر نداشته باشد که استفاده عملی کند خیلی دیرتر از کسی یاد میگیرد که کامپیوتر دارد هم درس برنامه های کامپیوتری میخواند و هم استفاده عملی میکند، اگر زبانی را که میخواهیم آموزش ببینیم خودمان در محیطی باشیم که با همان زبان تکلم میکنند آنوقت هم بزودی و هم خیلی خوب یاد خواهیم گرفت ولی معلوم است که اگر زبان مطالعه کنیم ولی در روزمره تکلم نکنیم و یا کمتر تکلم کنیم دیرتر یاد میگیریم.