بهترین کتابهای روانشناسی که خوندید رو معرفی کنید.
اگه ممکنه یه توضیحی هم در موردشون بدید که توی کدوم زمینه از روانشناسی قرار میگیرن؟
منظورم از زمینه‌های روانشناسی اینا هستن:
سپاس.
کتاب انگیزش و هیجان (در زمینه‌ی “شناخت و مدیریت انگیزه” که نام بردی)
معرفیش کردم چون درحال خوندنش هستم و بنظرم کتاب جالبی میاد.
شاید هم بعد از خوندنش خلاصه‌ای ازش در پادپرس گذاشتم.
اما در زمینه‌ی مهارت‌های ارتباطی کتاب “۹۶ تکنیک برای پیش‌بینی احساس آدم‌ها و ارتباط موفق با آن‌ها” از لیل لوندز رو حتما پیشنهاد میکنم.
عنوان کتاب دقیقاً همینه؟
دنبالش گشتم (برای لینک دادن) نیافتم.
سال 64 به خانه یکی از دوستانم رفته بودم کتاب را دیدم خیلی خوشم آمد کتاب با ورق کاهی بود و رنگش تغییر کرده بود (پوسیده بود) من آنرا امانت گرفتم آوردم منزل ورق ورق کردم از دو طرف هر ورق کپی دو طرفه کردم و تبدیل به دو کتاب کردم هر دو را دادم صحافی کردن کتاب دوستم را پس دادم و هر از چندی یه قسمت آنرا میخواندم متاسفانه بعد از سالها فکر میکردم تو انباری است ولی هر چه گشتم پیدا نکردم فکر میکنم اسمش علم النفس بود
چون مفصل به زیبایی شناسی پرداخته بود و خیلی برام جالب بود اسمشو اشتباه گفتم
احتمالش هست، در لیست آثارشون در ویکی پدیا یا گود-ریدرز هم کتابی با همین نام هست، چون قدیمی هست باید از کتابخانه‌ها امانت گرفت. این تصاویر را هم یافتم:
تئوری انتخاب(درآمدی بر روانشناسی امید)
نوشته ی دکتر ویلیام گلاسر
ترجمه ی دکتر علی صاحبی
او معتقد است که هر چه «مرکز کنترل درونی» در انسانها بیشتر تقویت و تثبیت شود، مشکلات و چالش‌هایشان در زندگی کمتر خواهد شد.
گلاسر نگرش روانشناسی رایج را روانشناسی کنترل بیرونی (External Control Psychology) یا روانشناسی برون‌نگر می‌نامد.
نوعی نگاه که به فرد می‌آموزد ریشه و راهکار مشکلاتش را در بیرون از خود جستجو کند:
همه‌ی جمله‌های بالا یک ساختار مشترک دارند: اتفاقی در دنیای بیرون روی می‌دهد و با تحت تأثیر قرار دادن ذهن و جسم‌مان، ما را برمی‌انگیزد تا پاسخی در برابر آن نشان دهیم.
روانشناسی کنترل بیرونی باعث می‌شود که رفتارهای تشویقی و تنبیهی و تلاش برای کنترل دیگران، شدت پیدا کند.
او در فصل اول کتاب نظریه انتخاب ، در شرح علت نیاز به یک روانشناسی جدید چنین می‌گوید:
پیش‌فرض عملیاتی روانشناسی کنترل بیرونی این است که:
افرادی را که کار اشتباه انجام می‌دهند، تنبیه کنید، تا آن کاری را که شما فکر می‌کنید درست است انجام دهند.
سپس به آن‌ها پاداش دهید تا الگوی رفتاری جدید را حفظ و تثبیت کنید.
این پیش‌فرض غالبِ الگوی ذهنی اکثر افراد روی این کره خاکی است.
روانشناسی با تعریف روانشناسی کنترل بیرونی به عنوان الگوی ذهنی که منتقد آن است، به نوعی جایگاه خودش را نیز مشخص می‌کند.
در مدل او که آن را نظریه انتخاب (Choice Theory) می‌نامد، منشاء رفتارها، احساسات و انگیزه‌های انسانها، انتخاب‌ها و رفتارهای هر فرد و تحلیل‌های درونی او در نظر گرفته می‌شود.
از جمله فصل‌های کلیدی کتاب نظریه انتخاب، فصل دوم کتاب است که در آن گلاسر به نیازها و احساسات بنیادین انسانها می‌پردازد.
این فصل از آن جهت مهم است که در نظریه‌های رفتاری، تعریف نیازها پایه‌ی تحلیل رفتار قرار می‌گیرد و بر این اساس، بخش مهمی از آن‌چه در ادامه‌‌ی نظریه انتخاب مطرح می‌شود، بر مبنای مفروضات گلاسر در این بحث است.
نیازهای پایه انسان بر اساس مدل ویلیام گلاسر:
روانشناسی عزت نفس وکتاب حال خوب
در بلاگ طاقچه یه همچین موضوعی رو بهش پرداختیم. خوشحال میشیم این یادداشت رو هم بخونی 
کاش تنبلی نمیکردید و حداقل بعضی کتابهای خوب روانشناسی که خوندید رو اینجا هم معرفی میکردید! 
این طوری خوشحالی متقابلی ایجاد میشد!
بله چرا که نه.
من خودم انسان در جستجوی معنا رو خیلی دوست داشتم.
ماجرای واقعی دکتر فرانکل پزشک یهودیه که در زمان نازی‌ها به اردوگاه آشویتس فرستاده می‌شه. از تجربه‌های خودش در مورد اینکه چطور در اون اوضاع دووم آورده صحبت می‌کنه. در نهایت هم مفهوم لوگوتراپی یا همون معنا درمانی رو توضیح می‌ده.
کتاب دیگه‌ای که یه نظرم خیلی خوبه، وضعیت آخره. این کتاب یکی از کتابهای مجموعه سه جلدی نشر نو در زمینه تکنیک تحلیل رفتار متقابل است. که پیشنهاد میکنم اگه وقت ندارین سه تاش رو بخونین، همینو فقط بخونین. چون تا حد زیادی این تکنیک رو بهتون یاد می‌ده.
زندگی خود را دوباره بیافرینید هم کتاب معروفیه. ولی نشنیدم.
منم خوندمش عالی بود دنبال بقیه ی کتاباشم
رمان درغگويى روى مبل از اروين يالوم، كه بيشتر يه رمانه تا كتاب اموزشى، ولى تجربيات روان درمانگرها رو خيلى واقعى توصيف كرده و حداقل به من درك بهترى از جلسات مشاوره سابقم و انتظاراتم از يه مشاور در اينده داد. پيشنهاد ميكنم بخونيد:
واقعا ممنونم
فکر میکنم خیلی خیلی بهم کمک کنه❤️
